متن دلخواه شما

 

کتاب خلاقیت‏ های تدریس در الگویابی و تقارن ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

گردآوری و تالیف: جواد ساعی و زهرا ساعی

 

متاسفانه اکثر دانش آموزان ریاضی را درسی دشوار می‌انگارند که باید آن را با نشستن در کلاس‌های کاملا انتزاعی و پیچیده فرا گیرند. در این کتاب نویسنده  به عنوان یک معلم ابتدایی و علاقه‌مند به جذابیت‌های ریاضی تصمیم گرفته تا ایده‌های جالب، به روز و جهانی برای آموزش، تدریس، ارائه فعالیت‌های تکمیلی، ارائه تکلیف و همچنین ارزشیابی را در حوزه‌های مختلف ریاضی ابتدایی جمع‌آوری نماید.

کتاب حاضر، در دو بخش مختلف الگویابی و تقارن، به ایده‌های جالب و آسانی که موجب خلاقیت در تدریس معلم و یادگیری آسان‌تر، دقیق‌تر و شیرین‌تر دانش آموز است؛ شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب خلاقیت‏ های تدریس در الگویابی و تقارن

 

کتاب زبان تخصصی فیزیک ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: نگین رسولی

 

امروزه اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر هیچ کس پوشیده نیست. با توجه به پیشرفت روز افزون علم، قابلیت دسترسی به متون ترجمه شده کاهش می‌یابد و برای همگامی با این پیشرفت، ناگزیر به استفاده از متون اصلی هستیم. به علاوه اینکه، این درس یکی از موارد امتحانی مهم در آزمون‌های کارشناسی ارشد و دکترا محسوب می‌شود و نقش تعیین کننده‌ای در رتبه‌ی کل دانشجویان ایفاء می‌کند. امید است کتاب حاضر که بدین منظور مهیا گردیده است، دانشجویان را در پیمودن این مسیر، همراهی کند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب زبان تخصصی فیزیک

 

کتاب راهنمای خودآموز کتاب آلمانی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

ترجمه و گردآوری: مهتاب افسری

 

اولین گام در یادگیری زبان آلمانی، آشنایی با موضوعات عمومی و گسترده زبان است. از جمله صحبت راجع به خود، مکالمات ابتدایی در حد احوالپرسی، آشنایی اولیه با بیان احساسات و بنابراین اگر قصد یادگیری زبان آلمانی را به صورت خود آموز دارید، کتاب پیش رو برای شما بسیار مناسب خواهد بود.  کتاب Studio d در سطوح مختلفی از زبان آلمانی از A1 تا B1 را در برمی‌گیرد و یکی از قوی ترین و بهترین کتابهای موجود برای یادگیری زبان آلمانی می‌باشد که از ساختار و نظم خاصی برای یادگیری گام به گام آلمانی پیش می‌رود. این کتاب راهنما، کتاب مناسبی برای زبان آموزانی هست که فرصت زیادی برای کلاس ندارند و ترجیح می‏دهند که به صورت خودآموز شروع به یادگیری زبان کنند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب راهنمای خودآموز کتاب آلمانی

 

کتاب آرایشگری یه بازیه، آرایشگریه بازیکن ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلفین: محمد خلیلی و استاد على عابدى

 

هنر آرایشگری یه بازیه و ما یه بازیکن و در بازی، تمرین، رکن اصلی پیشرفت محسوب می شود. نویسندگان  با هدف برای بالا بردن سطح آرایشگری کشور این کتاب را با زبانی روان و ساده به رشته تحریر درآورده اند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آرایشگری یه بازیه، آرایشگریه بازیکن

 

کتاب دانش پیشرفته پرواز انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: خلبان حامد مسعودی فر و خلبان مرتضی عبدشریفی

 

این کتاب از شش بخش تشکیل شده است که ابتدا از مبانی مربوط به شناخت هواپیما شروع می‏ شود و به تدریج با مباحث تجربی پرواز و آشنایی با سیستم‏ های هواپیما و همچنین اصول ناوبری به اتمام می‏رسد. همچنین در نگارش این کتاب سعی بر این بوده که اصطلاحات تخصصی مربوط به پرواز دستخوش کمترین تغییرات باشد و از اصطلاحات به زبان اصلی استفاده شود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب دانش پیشرفته پرواز

 

کتاب تورات موسی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

برگردان: سیاوش فاتحی

 

این کتاب برگردانی است از شش بخش نخست the bible NRSV ویراسته zaine Ridling می باشد. این برگردان با قلمی ساده و روان به تحریر در آمده که برای همگان قابل فهم باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب تورات موسی

 

کتاب انجیل بارنابا ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

برگردان: سیاوش فاتحی

 

این کتاب برگردانی است از متن انگلیسی انجیل بارنابا که لانزدال و لورا راگ (Lonsdale and lorua ragg) آنرا پدید آورده اند. این برگردان با قلمی ساده و روان به تحریر در آمده که برای همگان قابل فهم باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب انجیل بارنابا


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 17 مهر 1402 ساعت 11:40 | بازدید : 5 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

کتاب آداب معاشرت برای مدیران انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

انسان بر اساس ادراک خود تصمیم می‌گیرد. ادراکات و برداشت‌های ذهنی دنیای اطراف ما را شکل می دهند. ادراکات انسان‌ ریشه در فرهنگ دارد و هر فردی تحت تأثیر محیط‌های فرهنگی مختلف از خانواده، سازمان تا فرهنگ ملی قرار دارد. هر فرهنگی مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد. تعامل با هر فرهنگ مستلزم شناخت آن فرهنگ، آداب و رسوم و سپس برخورد برنامه‌ریزی شده با آن است. کتاب “آداب معاشرت برای مدیران” راهنمای آداب معاشرت و تعاملات اثربخش با افراد، گروه‌ها و ملیت‌ها است. پیش‌زمینه‌ی برنامه‌ریزی برای تعاملات اثربخش، کسب اطلاعات و آگاهی است. این کتاب، اطلاعات و آگاهی‌های لازم را در خصوص آداب معاشرت موثر ارائه می‌دهد، به نحوی که از طریق آن می‌توانید تعاملات خود را در محیط‌های مختلف برنامه‌ریزی و کاملاً سنجیده عمل نمایید.

در این کتاب با پوشش مناسب جلسات مختلف آشنا می‌شوید که در فرهنگ‌‌های گوناگون معانی مختلف دارند. همچنین، یاد می‌گیرید هر رنگی در هر کشور نماد چه چیزی است و چه رنگ‌هایی را در جلسات نباید پوشید. می‌آموزید کدام اعمال در کشورهای مختلف بی‌احترامی یا حتی توهین تلقی می‌شود. فرا می‌گیرید در عین رسمیت، به عوامل غیررسمی تعاملات خود توجه کنید. با یافته‌های جدید علم روانشناسی صنعتی و سازمانی، زبان بدن، جذابیت‌های ظاهری و کاریزماتیک، با جذبه صحبت کردن و معانی که می‌توان با آن‌ها منتقل کرد؛ آشنا می‌شوید.  خواهید آموخت برای متقاعد کردن طرف مقابل چه چیزهایی حائز اهمیت است. یاد می‌گیرید از طریق یافته‌های علمی بازاریابی حسی، فضای فیزیکی جلسات و نشست‌های خود را به تأثیرگذارترین شکل ممکن تغییر دهید و پیروز مذاکرات باشید.

در کتاب “آداب معاشرت برای مدیران”خواهید دید، چطور می‌توانید با تغییر عادات بد، رعایت نکات مثبت و پسندیده، استفاده از تکنیک‌های مختلف در محیط کار، دیدگاه، و ذهن دیگران را در راستای مناسب تغییر دهید و موقعیت شغلی خود را ارتقاء بخشید. این کتاب دارای نکات ارزشمندی است که می‌تواند برای مدیران و مسئولان در تمامی بخش‌ها، دیپلمات‌ها، سفرا و کاردارهای فرهنگی، استادان دانشگاه، مربیان ورزشی و تمامی کسانی که به نوعی خواستار تعامل سازنده و اثربخش با دیگران هستند، مفید واقع شود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آداب معاشرت برای مدیران

 

کتاب توسعه خودانگیخته و تکامل اجتماعی انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: محمدقلی یوسفی

 

زندگی انسان در جامعه مانند زندگی سایر جانداران یک فرایند گزینشی تطبیقی و سازگاری با محیط است. اما این تطبیق و سازگاری را با مدد عقل انتخاب نکرده است بلکه به اقتضای شرایط با تقلید و یادگیری از افراد موفق انجام داده است. این جامعه انسانی و ساختار از پیش تعیین شده آن نیست که قواعد مناسب را برای خود وضع نمود بلکه این قواعد بودند که نظم اجتماعی را ایجاد نمودند.

در این فرایند پیشرفت‌‌هایی که در نهاد‌های انسانی و در شخصیت انسان صورت می‌گیرد را می‌توان به طور کلی به انتخاب طبیعی مناسب‌ترین عادت فکری و فرایند تطبیق و سازگاری نسبت به شرایط محیطی مرتبط دانست که به‌طور مرتب با رشد جوامع و با تغییر نهاد‌هایی که انسان‌ها تحت آن‌ها زندگی می‌کنند تغییر می‌کنند و تکامل می‌یابند. تکامل یک فرایند تغییرات پیوسته، مداوم و تدریجی و برگشت‌ناپذیر در طول یک دوره نسبتاً طولانی است که در آن افراد و گروه‌های اجتماعی تغییر می‌کنند و متناسب با شرایط محیطی تنوع پیدا می‌کنند. مناسب‌ترین آنها دوام آورده و تکامل پیدا می‌کند. به عبارت دیگر تحولات اقتصادی اجتماعی همانند فرایندهای تکاملی موجودات زنده تغییر و تکامل پیدا می‌کنند. با تطبیق باز هم بیشتر افراد و عادت‌‌های آن‌ها نسبت به تغییر محیط، نهاد‌های جدید شکل می‌گیرند و جامعه توسعه می‌یابد.

این کتاب محصول بیش از سه دهه مطالعه پژوهش و اندیشه در زمینه مسائل توسعه اقتصادی است که نویسنده با عشق و علاقه و کار شبانه‌روزی و نگاه مستمر به آخرین یافته‌های علمی در دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی و بهره‌گیری از نظرات صاحب‌نظران برجسته این موضوع به پایان رسانده است. همان‌گونه که گفته شد در نوشتن این کتاب نویسنده از نظریات و نوشته‌های صاحب‌نظران بسیاری بهره فراوان برده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب توسعه خودانگیخته و تکامل اجتماعی

 

کتاب همانند یک پرنس و پرنسس باشیم!انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در دنیای پرتلاطم امروز یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای موفقیت در هر زمینه‌ای در اختیار داشتن شبکه‌ای گسترده و پویا از ارتباطات با افراد جامعه است. مقبولیت و محبوبیت درون چنین شبکه‌ای از روابط می‌تواند نقش موثری در موفقیت و کامیابی ما در عرصه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. افراد قبل از هر چیز از طریق رفتارهای اجتماعی ما در مورد منش و دیدگاه‌هایمان قضاوت می‌کنند، چرا که این تنها بخش قابل رویت از شخصیت ما است. بنابراین اصلاح و تقویت رفتارهای مقبول و موردپسند جامعه بخش عمده‌ای از مسیر موفقیت ما را هموار می نماید. متخصصان علوم روانشناسی و جامعه‌شناسی از چنین فرآیندی با عنوان برندینگ شخصی یاد می کنند، که در آن شخص با ایجاد تمایز و برتری در رفتارهای اجتماعی‌مان و تعالی و تکامل بخشیدن به آن‌ها تصویر ذهنی مثبتی را در دیگران و در خود ایجاد نماید. این کتاب می‌کوشد تا با ارائه رهنمودهای رفتاری، الگوهای رفتاری ما را اصلاح نموده و ارتقا بخشد. تفاوت قابل توجه این کتاب با دیگر کتب موجود در حوزه موفقیت فردی و برندینگ شخصی، عملی و کاربردی بودن راهکارها و دستورالعمل‌های آن است که می تواند تفاوت عمده‌ای در جایگاه اجتماعی ما در نظر دوستان، شرکای تجاری، خانواده و از همه مهم‌تر خودانگاره شخصی ایجاد کند و این همان معنای اصیل پرنس و پرنسس بودن است که در سراسر این کتاب به آن اشاره شده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب همانند یک پرنس و پرنسس باشیم

 

کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: جی. پل پیتر جری سی. اولسون

تلخیص و ترجمه: دکتر احمد روستا و کبری سبزعلی یمقانی

 

این کتاب به منظور تعمیق درک و تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده به رشته تحریر درآمده است و هدف از تهیه کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده وجود خلاء فرهنگ واژگان جامع در حوزه رفتار مصرف کننده بود. جذابیت این کتاب در ۲ زبانه بودن آن می‌باشد که باعث می‌شود خواننده همزمان ترجمه و اصل آن را مقابل هم قرار داده و با واژگان تخصصی بیشتری آشنا شود. همچنین این کتاب بیش از ۳۰۰ واژه‌ی تخصصی رفتار مصرف کننده را در بردارد که در حجم کوچک خود به صورت یکپارچه و گام به گام مطالب بخش تخصصی رفتار مصرف کننده را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد و بر جذابیت مطالب و اشتیاق مخاطب به مطالعه آن می‌افزاید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده

 

کتاب فرهنگ واژگان روانشناسی صنعتی و سازمانی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: استیون جی روگلبرگ

تلخیص و ترجمه: کبری سبزعلی‌یمقانی و لیلا پیری

 

امروزه با توجه به پیشرفت و گسترش علم روانشناسی صنعتی و سازمانی نیاز به یک فرهنگ واژگان تخصصی برای رفع نیاز در این رشته تخصصی احساس می‌شود. کتاب حاضر که تلخیص و ترجمه‌ای از کتاب «دایره‌المعارف روانشناسی صنعتی و سازمانی» تالیف استیون جی روگلبرگ است برای اولین بار واژگان و اصطلاحات تخصصی رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی را از A تا Z  شرح داده است. اگرچه کتاب‌های مختلفی در حیطه روانشناسی صنعتی و سازمانی در کشور به چاپ رسیده ولی هنوز کتاب جامع و کاملی وجود ندارد که به این شکل بتواند ابهامات دانش پژوهان را در شناخت واژگان تخصصی رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی برطرف نماید. در این کتاب سعی شده به صورت ساده و روان این خلاء مطالعاتی پر گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب فرهنگ واژگان روانشناسی صنعتی و سازمانی

 

کتاب نمایشنامه عروسی خونین انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: فدریکو گارسیا لورکا

مترجم: طیبه انوشه

 

لورکا ملقب به شاعر کولی (1936-1989) شاعر و درام نویس رمانتیک اسپانیایی، عروسی خونین را با اقتباس از یک حادثه روستایی که در سال 1928درجنوب شهر بندری آلما اتفاق افتاد، نوشت. جزییات ماجرا مربوط می‌شد به نزاع‌های خانوادگی، حسادت‌های مردانه و ربودن یک عروس در روز عروسی‌اش که پیامدهای فاجعه‌آمیزی در پی داشت.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب نمایشنامه عروسی خونین

 

کتاب 25 نکته طلایی برای کسب‌وکار موفق وکلا ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلف: مریلین آستین تارلتون

مترجم: کبری سبزعلی یمقانی

 

کتابی که پیش رو دارید مطالب مفیدی در رابطه با چالش‏ های پیش روی وکلا جهت تأسیس دفتر حقوقی شخصی و مزایا و مضرات آن ارائه می‏‏دهد. وکلا می‏‏توانند با خواندن این کتاب به نکات ارزشمندی در رابطه با نحوه پایان دادن به همکاری با شرکت، چگونگی آغاز یک کسب­وکار شخصی، برندینگ شخصی و کسب شهرت میان موکلین، ‏‏‏بازاریابی و جذب موکلین جدید، حفظ موکلین قبلی و مدیریت کارکنان و فرآیندهای شرکت دست یابند. این کتاب به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا با شناسایی دقیق مشتریان خود و ایجاد یک رابطه مناسب با آن‌ها بتوانید در بازاریابی و فروش از نوآوری‏های مفید و کاربردی استفاده نمایید و از به کار بردن نوآوری‌هایی که منجر به شکست شما می‏‏شود، خودداری نمایید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب 25 نکته طلایی برای کسب‌وکار موفق وکلا

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 17 مهر 1402 ساعت 11:38 | بازدید : 15 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد اول انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

کتابی که پیش رو دارید از جدیدترین متدهای آموزش زبان تخصصی تلاش دارد تا مخاطب خود را با واژگان، جملات و اصطلاحات زبان بازرگانی و تجارت آشنا نماید. این کتاب دو زبانه بوده و شامل دو فصل است که بیش از ۹۰ مکالمه انگلیسی برای صاحبان کسب و کار را در بر می گیرد. فصل اول کتاب شامل بخش‌های چون ۱: بخش مذاکرات تجاری، ۲: بخش واردات و صادرات، ۳: بخش نمایشگاه تجاری می‌باشد که هرکدام از این بخش‌ها شامل زیر بخش‌های متعددی می باشد. در فصل دوم  کتاب مکالمات انگلیسی در محیط کار آمده است که خود شامل سه بخش ۱: ارتباط با رئیس، ۲: ارتباط با مشتریان، ۳: ارتباط با همکاران می باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد اول

 

کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد دوم انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

این کتاب دو زبانه بوده و شامل ۱۰ فصل است که شامل مباحثی در زمینه گرامر و دستور زبان، مکالمه، اشتباهات رایج در مکالمات، افعال و اصطلاحات خاص تجاری و آداب مذاکره است. مطالعه این کتاب را به مدیران ارشد و میانی سازمان‌های تجاری، کارآفرینان، سرپرستان و کارکنان بخش فروش و بازاریابی و همچنین علاقمندان به آشنایی با مفاهیم مدیریتی و بازرگانی جهت انجام مراودات تجاری و بازرگانی به زبان انگلیسی توصیه می‌نماییم. این کتاب همچنین برای دانشجویان رشته های مدیریت، کارآفرینی و اقتصاد نیز می تواند مفید باشد چراکه یادگیری زبان تخصصی تجارت امکان استفاده از مقالات به روز و کتابهای بین المللی حوزه تجارت و بازرگانی را برای دانشجویان فراهم می کند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد دوم

 

کتاب بدهکاران انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف: اکبر اکبری

 

این کتاب نگاهی است هر چند سطحی به مشکل عده زیادی در کشور که به دلیل نوع نگاه‌شان به عوامل پیرامون از نظر اقتصادی با مشکل مواجه شده و بدهکار شده‌اند. بدهی حاصل نوعی اشتباه محاسباتی در شغل و زندگی است که هر بدهکار به نوعی مرتکب این اشتباه شده است، به خاطر اینکه این کتاب بتواند تقریباً شامل حال همه بدهکاران شود به اجبار مطالب به صورت بسیار ساده و روان نوشته شده است.

نوع شکل‌گیری بدهی و سطح انواع بدهی و راهکارها در کتاب به صورت مختصر و از نظر نویسنده تقریباً مفید بیان شده است. به دلیل آشنایی نویسنده با نوع نگاه اکثر بدهکاران و به دلیل اینکه نویسنده احتمال داده است که خواننده (بدهکار) در این کتاب فقط دنبال راهکار باشد و کلیه مطالب را نخواند، به اجبار مطالب کتاب به صورت الفبای بدهی تا پایان بدهی در تمامی صفحات کتاب پخش شده است و خواهش نویسنده از خواننده محترم خواندن تمامی مطالب کتاب است زیرا ممکن است اصل هدف نویسنده مورد توجه قرار نگیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بدهکاران

 

کتاب مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف و مترجم: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

مجموعه حاضر اولین بخش از مقالات و ترجمه‌های چاپ شده‌ی اینجانب در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند می‌باشد. در این سالیان همیشه در نظر داشتم تا فعالیت‌های علمی-پژوهشی خود را در کتابچه‌ای متمرکز و منسجم نمایم. اکنون جلد اول مقالات و ترجمه‌های چاپ شده در اینجا گردآوری و برای علاقمندان حیطه‌ی مدیریت، بازاریابی و برند عرضه شده است. امید است این مجموعه برای دانشجویانی که علاقمندند تا در حیطه‌ی کارهای پژوهشی وارد شوند راهگشا و مفید باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند

 

کتاب مجموعه مقالات در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانمحور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلف: کبری سبزعلی یمقانی

 

مجموعه حاضر دومین بخش از مقالات و ترجمه‌های چاپ شده‌ کبری سبزعلی یمقانی در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی می‌باشد. جلد اول این کتاب با عنوان مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند در سال 1396 توسط انتشارات ماهواره و در سال 1401 توسط انتشارات کلید پژوه به چاپ رسیده است. اکنون جلد دوم مقالات و ترجمه‌های چاپ شده گردآوری و برای علاقمندان حیطه‌ی مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان محور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی عرضه می‌شود. امید است این مجموعه برای دانشجویانی که علاقمندند تا در حیطه‌ی کارهای پژوهشی وارد شوند راهگشا و مفید باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مجموعه مقالات در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانمحور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی

 

 

کتاب صفر تا صد چگونگی نوشتن طرح توجیهی و بیزینس پلن انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفان: دکتر کبری سبزعلی یمقانی و دکتر علی سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب تلاش شد آموزشی جامع و کامل از نحوه نگارش طرح توجیهی و بیزنس پلن ارائه گردد. در ابتدا به تفاوت‌های طرح توجیهی و بیزنس پلن پرداخته شد. سپس در فصل‌هایی مجزا به طور جامع، مبانی علمی و نکات مهم در نوشتن هر کدام از طرح‌های توجیهی و بیزنس پلن آورده شده است. با توجه به اهمیت بوم مدل کسب‌وکار در این کتاب، این بوم مدل با مثالی کاربردی شرح داده شد. همچنین با توجه به اهمیت نرم‌افزار کامفار در نگارش طرح توجیهی یا بیزنس پلن، بخشی از کتاب به شرح این نرم‌افزار اختصاص یافته است. لذا در این راستا، بخشهایی خلاصهوار از یک پروژه‌‌ی انجام شده با استفاده از این نرمافزار را به همراه خروجی آن برای علاقمندان آمده است. در نهایت تعدادی از فرمت‌های خام نحوه‌ی نگارش طرح توجیهی و بیزنس پلن جهت اخذ وام از بانک‌ها و نهادهای مختلف، گرفتن زمین، دریافت مجوزات از وزارت صنعت و معدن و نهادهای ذیربط، اخذ ویزای مهاجرت (استارتاپی یا خوداشتغالی یا کارآفرینی) و جذب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی آورده شده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب صفر تا صد چگونگی نوشتن طرح توجیهی و بیزینس پلن

 

کتاب تحلیل آمادگی صادرات با نگاهی آسیب شناسانه در راستای صادرات غیرنفتی انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر احمد روستا و دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

کتاب جامع “تحلیل آمادگی صادرات” توسط دکتر احمد روستا و کبری سبزعلی یمقانی تالیف شده است تا افراد و شرکت­ها به مدد آن بتوانند از طریق چک لیست ها، راه کارها و پیشنهادات ارائه شده، تحلیل آمادگی صادرات خود را بررسی و کالاهای خود را با موفقیت در بازارهای جهانی عرضه کنند. رویکرد این کتاب، نگاهی عملی و کاملاً اجرایی دارد و تلاش شده تا راهنمایی برای افراد و شرکت­های مختلف باشد که از این طریق بتوانند آمادگی صادرات خود را تحلیل و با نگرشی متفاوت به صادرات محصولات یا خدمات خود بپردازند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب تحلیل آمادگی صادرات

 

کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفان: جی. پل پیتر و جری سی. اولسون

 تلخیص و ترجمه:  دکتر احمد روستا و  کبری سبزعلی‌یمقانی

 

این کتاب تلخیص و ترجمه‌ای از کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف کننده جی. پل پیتر و جری سی. اولسون است. جذابیت این کتاب، دو زبانه بودن آن و آوردن قسمت‌های بسیار مهم این کتاب ثقیل و حجیم در کتابی با ابعاد کوچک به صورت موجز می‌باشد که خواننده در مدت زمانی کوتاه می‌تواند به دنیایی از مطالب جذاب و خواندنی در حوزه‌ی رفتار مصرف کننده و استراتژی بازاریابی دست یابد. این کتاب شامل  5 بخش و 19 فصل است و در تلخیص و ترجمه آن دقت شده است تا محتوا و ارزش کلام از بین نرود یا کمرنگ نشود و نکات ارزشمند کتاب اصلی حفظ گردد. “در بخش اول نگاهی به رفتار مصرف کنندگان، در بخش دوم استراتژی بازاریابی و احساس و شناخت، در بخش سوم استراتژی بازاریابی و رفتار، در بخش چهارم استراتژی بازاریابی و محیط و در بخش پنجم استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف کنندگان آورده شده است” و هر بخش حاوی فصولی است که مطالب و نکات ارزشمندی را در برمی‌گیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده

 

کتاب بازاریابی سیستم اطلاعات جغرافیایی روش‌ها و استراتژی‌های ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانی) انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر علی سبزعلی یمقانی، دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر احمد روستا

 

کاربرد فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعات جغرافیایی یا مکانی در کسب وکارها و صنعت بازاریابی هیچ گاه بیشتر و چشمگیرتر از امروز نبوده است. کسب و کارهای کوچک و بزرگ، بطور یکسان می توانند سیستم های اطلاعات جغرافیایی را به عنوان یک ابزار تحلیل ضروری و اجتناب ناپذیر به کار گیرند. از جمله ی این کاربردها در تحلیل مناطق بازاری، بازاریابی مستقیم، سیاست تبلیغات، واردات موازی و کنترل سیاست های قیمت گذاری، مدیریت مناطق فروش، بازاریابی مکانی و رفتار مکانی مصرف کننده، نمایش و به تصویر کشیدن مشتریان، مسیریابی فروش، استراتژی های مکان خرده فروشی و خدمات و نیز تدوین استراتژی های تجاری می باشد. هسته اصلی ژئومارکتینگ، سیستم اطلاعات جغرافیایی است که می تواند مفهوم بازاریابی را تقویت کند و یا بطور کلی تغییر دهد. این سیستم کمک می کند که داده ها در سیستم بازاریابی با اضافه شدن مولفه مکان بصورت منظم و یکپارچه با سایر اطلاعات جغرافیایی ارتباط برقرار نماید و از قابلیت های وسیع، متنوع و قدرتمند جی آی اس در فرآیند برنامه ریزی و پیاده سازی بازاریابی استفاده نمود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بازاریابی سیستم اطلاعات جغرافیایی روش‌ها و استراتژی‌های ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانی)

 

کتاب اصول مکان یابی با رویکرد ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‎‌محور)در صنعت خرده‌فروشی انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر علی سبزعلی یمقانی، دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر محمد احمدی

 

یکی از مهمترین تصمیمات خرده‌فروشی، تصمیم‌گیری در مورد مکان فروشگاه است. امروزه، راحتی مشتریان بسیار اهمیت دارد و فروشگاه خرده‌فروشی صرفاً بر اساس موقعیت مکانی خود ممکن است به موفقیت یا شکست نایل شود. اگر در هنگام انتخاب محل اجرای طرح، بررسی‌های لازم صورت نگیرد این امر می‌تواند حیات خرده‌فروشی را در بلندمدت تحت تأثیر خود قرار دهد. مشکلات مکان‌یابی فروشگاه مدت‌هاست که در تحقیقات اقتصاددانان، جغرافیدانان و بازاریابان مورد توجه قرار گرفته است. ژئومارکتینگ یک تحول واقعی در علم مکان‌یابی را امکانپذیر کرده و تصمیم‌گیری در مورد نقاط مکان فروش را بهبود بخشیده است .ژئومارکتینگ برای مدیریت مناطق تجاری نیز مفید است، در نتیجه پویایی قابل‌توجهی را در ارتباط با تصمیم‌گیری برای افتتاح یک فروشگاه به وجود آورده است. انجام مطالعات مکان‌یابی اصولی و بهینه علاوه بر تأثیر اقتصادی بر عملکرد فروشگاه، دارای اثرات اجتماعی، محیط زیستی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه محل احداث خواهد بود. بنابراین، انتخاب مناسب محل کسبوکار یک جزء حیاتی برای شرکت‌ها محسوب می‌شود. لذا، میتوان گفت که بازاریابی مکانی، یک رویکرد جدید است که برای تجارت مدرن و سازمان‌دهی مجدد انواع خرده‌فروشی استفاده می‌شود. در این کتاب تلاش شده تا مولفه‌ها و شاخص‌های مکان‌یابی با رویکرد ژئومارکتینگ در صنعت خرده‌فروشی ارائه گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب اصول مکان یابی با رویکرد ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‎‌محور) در صنعت خرده‌فروشی

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 17 مهر 1402 ساعت 11:37 | بازدید : 19 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

کتاب مهارت‌های دهگانه زندگی انتشارات کلید پژوه

 

مولف: اعظم رسولی پرشکوه

 

این کتاب شامل ده مبحث شامل خود آگاهی، سبک های ارتباطی، ارتباط موثر، استرس، خشم، رفتار جرأت مندانه، حل مسأله، اعتماد به نفس (عزت نفس)، همدلی، تفکر نقاد، تفکر خلاق می باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مهارت‌های دهگانه زندگی

 

کتاب وسواس در حیوانات مزرعه انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: ای کاتیا موریتز، دکترا

مترجم: مریم ستاری

 

نویسنده در این کتاب اختلال وسواس جبری (OCD) را در کودکان را بصورت قصه و در قالب زندگی حیوانات در یک مزرعه با زبانی ساده و کودکانه شرح داده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب وسواس در حیوانات مزرعه

 

کتاب پروتکل پیاده ‏سازی روانشناسی مثبت در محیط کار‏ انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

امروزه مهمترین منبع مزیت رقابتی در هر سازمان‌ها، کارکنان متعهد، برانگیخته و وظیفه شناس است. برای رسیدن به این امر مهم مدیران سازمان ها باید تلاش نمایند انرژی ها و هیجان های مثبت را در محیط کار افزایش دهند و لذا برای تحقق این امر باید اقداماتی صورت پذیرید که یکی از این اقدامات پیاده سازی روانشناسی مثبت در محیط کار در قالب پروتکل می باشد. این کتاب با رویکرد مربیگری روانشناسی مثبت در محیط های کاری نگارش یافته و توجه ای ریزبینانه و حرفه ای به مولفه هایی دارد که می توان روانشناسی مثبت را در آن‌ها گنجاند تا بهره وری پرسنل در محیط کار افزایش یابد. هدف این کتاب ارائه یک استدلال مرکزی است که روانشناسی مثبت می تواند ما را به عصر جدیدی از درک و عملکرد سازمانی هدایت کند. با مطالعه کتاب متوجه خواهید شد که روانشناسی مثبت در محیط کار چگونه با سازمان های دولتی و خصوصی، بزرگ و کوچک ارتباط پیدا می کند و باعث رشد آنها می گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب پروتکل پیاده ‏سازی روانشناسی مثبت در محیط کار

 

کتاب بمک (بازی‌های محیط کار) ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب  مولف، تعداد بسیاری بازی جذاب، ساده و مهیج را معرفی کرده که با کمترین هزینه و امکانات بتوانید در ساعات کاری داخل محل کار خود اجرا کنید. جذابیت این بازی ها در اجرای تکنفره و گروهی آن است. نام بمک برای کتاب از مخفف کلمات اولیهبازی‌های محیط کاریعنی تجمیعب: بازی، م: محیط” وک: کار” شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بمک (بازی‌های محیط کار)

 

کتاب کاربردهای اجرایی روان‌شناسی مثبت ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: استوارت آی. دونالدسون/ میهالی سزیکزمیهالی/ جین ناکامارو

مترجمین: دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر لیلا پیری و احمد شریفان

 

این کتاب تلاشی برای بررسی چالش‌هایی است که در محیط‌های کاری و محیط‌های آموزشی با آن روبرو هستیم. در سالیان گذشته، معمولاً به افراد و سازمان‌ها گفته می‌شود که چه کارهایی را نباید انجام دهند. ولی معمولاً مشخص نمی‌شود که این افراد و سازمان‌های چه کارهایی را باید انجام دهند. در این کتاب سعی شده است تا به این مقولات پرداخته شود. نویسندگان این کتاب، کتاب را با تعریفی از روان‌شناسی مثبت شروع می‌کنند و سپس تاریخچه مختصری از آنرا بیان می‌کنند. این کتاب شامل ۱۳ فصل است که به چهار زیرگروه عمده تقسیم می شود: ۱) بررسی عمده روان‌شناسی مثبت کاربردی ۲) ارتقای کیفیت سلامتی و آموزشی ۳) ارتقای کیفیت کاری و سازمانی ۴) پیشنهاداتی برای بکارگیری بهتر روان‌شناسی مثبت در زندگی.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب کاربردهای اجرایی روان‌شناسی مثبت

 

کتاب ومک (ورزش‌های محیط کار) ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب مولف، تعداد بسیاری ورزش های جذاب، ساده و مهیج را معرفی کرده که افراد با کمترین هزینه و امکانات بتوانند در ساعات کاری داخل محل کار خود اجرا کنند. جذابیت این ورزش ها در اجرای تکنفره و گروهی آن است. نام ومک برای کتاب از مخفف کلمات اولیهورزش های محیط کاریعنی تجمیعو: ورزش، م: محیط” وک: کار” شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب ومک (ورزش‌های محیط کار)

 

کتاب روانشناسی مثبت در محیط کار انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: سارا لوئیس

مترجمین: دکتر کبری سبزعلی یمقانی،  دکتر لیلا پیری و معصومه زارع

 

نویسنده این کتاب، سعی کرده است تا با حداقل استفاده از اصطلاحات فنی روانشناسی، درکی از رویکرد روانشناسی مثبت و اجرای این رویکرد را به رهبران و مدیران سازمان‏ها و در تمامی سطوح، نمایش دهد و به آن‏ها نشان دهد که چگونه می‏توانند از تکنیک‏های روانشناسی مثبت در زمینه تخصصی خود در محیط کار استفاده کنند. این کتاب، جدیدترین یافته ‏های علمی و پژوهشی در زمینه موضوعاتی مانند مثبت گرایی، رشد سازمان‌ها، استفاده از انرژی مثبت، انجام فعالیت‌های جمعی متحول کننده، استفاده از سرمایه‏ های روانشناختی و رهبری کردن سازمان به صورت مناسب را دربر می‏ گیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب روانشناسی مثبت در محیط کار

 

کتاب ساده ثروتمند شوید !انتشارات کلید پژوه

 

 

گردآوری و ویراستاری: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

وارن بافت یک نقل قول دارد که می‌گوید:

اگر چیزهایی بخرید که احتیاجی به آن‌ها ندارید؛ به زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آن‌ها احتیاج دارید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب ساده ثروتمند شوید


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
چهار شنبه 1 دی 1400 ساعت 10:24 | بازدید : 100 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

طرح توجیهی(feasibility study) ارزیابی عملی بودن یک پروژه یا سیستم پیشنهادی را نشان می‎دهد. هدف طرح توجیهی کشف عینی و منطقی نقاط قوت و ضعف یک کسب و کار موجود یا سرمایه گذاری پیشنهادی، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در محیط، منابع مورد نیاز برای انجام و در نهایت چشم اندازهای موفقیت است. به عبارت ساده‌تر، دو معیار برای قضاوت در مورد طرح توجیهی و جود دارند که شامل هزینه مورد نیاز و ارزش و نتایجی است که باید به دست آید؛ می‌باشد.

طرح توجیهی سازمان یافته باید پیشینه تاریخی کسب‌وکار یا پروژه، شرح محصول یا خدمات، صورت‌های حسابداری، جزئیات عملیات و مدیریت، تحقیقات بازاریابی و سیاست‌ها، داده‌های مالی، الزامات قانونی و تعهدات مالیاتی را ارائه دهد. به طور کلی، مطالعات طرح توجیهی مقدم بر توسعه فنی و اجرای پروژه است. طرح توجیهی پتانسیل پروژه را برای موفقیت ارزیابی می‌کند. بنابراین، عینیت درک شده عامل مهمی در اعتبار مطالعه برای سرمایه گذاران بالقوه و موسسات پشتیبان است و لذا باید با رویکردی عینی و بی‌طرفانه انجام گردد تا اطلاعاتی ارائه شود که بتوان بر اساس آن تصمیم‌گیری نمود.

بخش‌های اصلی در نوشتن طرح توجیهی

اساساً شش بخش برای هر طرح توجیهی، وجود دارد:

1. محدوده پروژه- که برای تعریف مشکل تجاری و یا فرصتی که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده می‌شود. دامنه طرح توجیهی باید قطعی و دقیق تعریف شده باشد. روایت طولانی از پروژه هیچ فایده‎ای ندارد و در واقع می تواند شرکت کنندگان پروژه را گیج کند. همچنین لازم است بخش‌هایی از کسب‌وکار که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می‌گیرند، از جمله مشارکت‌کنندگان پروژه و کاربران نهایی که تحت تأثیر پروژه قرار می‌گیرند، تعریف شوند. همچنین اسپانسر پروژه باید مشخص شود. بسیاری از پروژه‌ها درشرکت‌ها بدون یک محدوده پروژه مناسب شروع شده‌اند و در نتیجه، در داخل و خارج از مرزهای خود سرگردان شده‌ و باعث می‌شوند که تولیدات بسیار زیاد یا بسیار کمتری از مقدار مورد انتظار داشته باشند.

2. تحلیل جاری- تحلیل جاری برای تعریف و درک روش فعلی پیاده سازی، مانند یک سیستم، یک محصول، و غیره استفاده می‌شود. با کمک تحلیل متوجه می‌شویم که واقعاً هیچ مشکلی در سیستم یا محصول فعلی وجود ندارد. با کمک این نوع تحلیل، نقاط قوت و ضعف رویکرد فعلی شناسایی خواهد شد (مزایا و معایب). علاوه بر این، ممکن است عناصری از سیستم یا محصول فعلی وجود داشته باشد که ممکن است در جانشین آن استفاده شود، بنابراین در زمان و هزینه صرفه جویی می شود. بدون چنین تحلیلی، بعضی مشکلات هرگز شناسایی نمی‎شوند.

3. الزامات - چگونگی تعریف الزامات به موضوع مورد توجه پروژه بستگی دارد. به عنوان مثال، نحوه تعیین الزامات برای یک محصول به طور اساسی با الزامات یک ساختمان، یک پل یا یک سیستم اطلاعاتی متفاوت است. هر کدام ویژگی‌های کاملاً متفاوتی را نشان می‌دهند و به این ترتیب، به طور متفاوتی تعریف می‌شوند. نحوه تعریف الزامات برای تولید یک نرم افزار نیز به طور اساسی با نحوه تعریف آنها برای یک ساختمان متفاوت است.

4. رویکرد- رویکرد نشان دهنده راه حل یا مسیر عمل توصیه شده برای برآوردن الزامات است. در اینجا، گزینه‌های مختلف همراه با توضیح در مورد چرایی انتخاب راه حل ترجیحی در نظر گرفته شده است. در این نقطه است که استفاده از ساختارهای موجود و جایگزین‌های تجاری مورد توجه قرار می گیرد.

5. ارزیابی- این بخش اثربخشی هزینه رویکرد انتخاب شده را بررسی می‌کند. ارزیابی با تجزیه و تحلیل هزینه کل برآورد شده پروژه آغاز می شود. علاوه بر راه حل پیشنهادی، جایگزین‌های دیگری نیز به منظور ارائه یک مقایسه اقتصادی برآورد می‌شود. برای پروژه‌های توسعه، برآوردی از هزینه‌های نیروی کار همراه با برنامه زمان‌بندی پروژه که مسیر پروژه و تاریخ شروع و پایان پروژه را نشان می‌دهد، جمع‌آوری می‌شود.

6. بازنگری- در این قسمت تمام عناصر قبلی در طرح توجیهی گردهم آمده و یک بررسی رسمی با همه طرف‌های درگیر انجام می‌شود. بازنگری دو هدف را دنبال می‌کند: اثبات کامل بودن و دقت طرح توجیهی، و تصمیم‌گیری برای انجام پروژه. در صورت تأیید پروژه، بسیار مهم است که همه طرفین سندی را امضا کنند که بیانگر پذیرش و تعهد نسبت به پروژه است. ممکن است این حرکت ظاهراً کوچک به نظر برسد، اما امضاهای طرفین بعداً با پیشرفت پروژه، ارزش زیادی را به همراه خواهند داشت. در صورت رد طرح توجیهی، دلایل رد آن باید توضیح داده شود و به سند پیوست شود.

طرح توجیهی مالی

در مورد یک پروژه جدید، قابلیت مالی را می توان بر اساس پارامترهای زیر قضاوت کرد:

  • کل هزینه برآورد شده پروژه
  • تامین مالی پروژه از نظر ساختار سرمایه، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و سهم طراح از کل هزینه
  • سرمایه گذاری موجود توسط طراح در هر کسب و کار دیگری
  • جریان نقدی پیش بینی شده و سودآوری

قابلیت مالی یک پروژه باید اطلاعات زیر را ارائه دهد:

  • جزئیات کامل دارایی‌هایی که باید تأمین مالی شوند و میزان نقدشوندگی آن دارایی‌ها
  • نرخ تبدیل به نقدینگی  
  • پتانسیل مالی پروژه و شرایط بازپرداخت
  • حساسیت در قابلیت رسیدگی به عوامل زیر:
  • کند شدن نسبی فروش
  • کاهش شدید فروش
  • افزایش اندک هزینه
  • افزایش زیاد هزینه
  • شرایط نامناسب اقتصادی

مطالعه بازار

مطالعه بازار یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در نوشتن طرح توجیهی است، زیرا بازارپذیری محصول یا خدمات را بررسی می‌کند و خوانندگان را متقاعد می‌کند که بازار بالقوه‌ای برای محصول یا خدمات وجود دارد. اگر نتوان بازار قابل توجهی برای محصول یا خدمات ایجاد کرد، پس پروژه‌ای هم وجود ندارد. به طور معمول، مطالعات بازار قابلیت بررسی فروش بالقوه محصول، نرخ جذب بازار و زمان پروژه را در اختیار دارد. خروجی طرح توجیهی، گزارشی با جزئیات معیارهای ارزیابی، یافته‌های مطالعه و توصیه‌ها است.

طرح توجیهی فنی

این ارزیابی بر اساس طرح کلی نیازمندی‌های سیستم است تا اینکه مشخص شود آیا شرکت دارای تخصص فنی برای انجام تکمیل پروژه است یا خیر. هنگام نوشتن طرح توجیهی، موارد زیر باید در نظر گرفته شود:

  • شرح مختصری از کسب و کار برای ارزیابی عوامل احتمالی تأثیرگذار بر پروژه
  • بخشی از کسب و کار مورد بررسی
  • عامل انسانی و اقتصادی
  • راه حل‌های ممکن برای مشکل احتمالی

در این سطح، نگرانی اصلی این است که آیا این پیشنهاد هم از نظر فنی و هم از نظر قانونی امکان‌پذیر است یا خیر.

ارزیابی فنی طرح توجیهی بر دستیابی به درک درستی از منابع فنی موجود سازمان و کاربرد آنها برای نیازهای مورد انتظار سیستم پیشنهادی متمرکز است. این ارزیابی به بررسی سخت افزار و نرم افزار و چگونگی رفع نیاز سیستم پیشنهادی مربوط می‎شود.

اهمیت نوشتن طرح توجیهی

اهمیت طرح توجیهی بر اساس تمایل سازمان برای حصول درست آن قبل از اختصاص منابع، زمان یا بودجه است. در نگارش طرح توجیهی ممکن است ایده‌های جدیدی را کشف شود که دامنه پروژه را کاملاً تغییر دهد. بهتر است این تصمیمات از قبل انجام گیرند تا در آینده مشکلی پیش نیاید. انجام طرح توجیهی همیشه برای پروژه مفید است زیرا تصویر واضحی از پروژه و طرح پیشنهادی ارائه می دهد.

برخی از مزایای کلیدی انجام طرح توجیهی عبارتند از:

  • بهبود تمرکز تیم‌های پروژه
  • شناسایی فرصت‌های جدید
  • ارائه اطلاعات ارزشمند برای تصمیم گیری نهایی
  • محدود کردن گزینه‌های تجاری
  • شناسایی دلیل معتبر برای انجام پروژه
  • افزایش میزان موفقیت با ارزیابی پارامترهای متعدد
  • کمک به تصمیم گیری درست در مورد پروژه
  • شناسایی دلایل عدم ادامه کار

مزایای طرح توجیهی

  • رویکردهای ساختاریافته نسبت به پروژه‌های جدید
  • یافتن راه حل‌های جایگزین
  • کاهش تعداد پروژه‌های ممکن
  • شناسایی دلایل مشکل آفرین برای پروژه
  • توسعه مبانی اجرای بعدی پروژه
  • مبنای تصمیم گیری درست سرمایه گذاران احتمالی برای سرمایه گذاری در پروژه

 

برای مطالعه مطالب مرتبط با انواع طرح توجیهی می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه نمایید:

طرح‌های توجیهی خود اشتغالی

طرح توجیهی کشاورزی

طرح توجیهی گلخانه

طرح توجیهی بسته‌بندی حبوبات

طرح توجیهی برای گرفتن زمین از منابع طبیعی

طرح توجیهی سامانه کارا

طرح توجیهی تولید نایلون و نایلکس

طرح توجیهی بنیاد برکت

طرح توجیهی کشت هیدروپونیک زعفران

طرح توجیهی کارگاه بلوک زنی

طرح توجیهی بسته ‌بندی خشکبار و آجیل

طرح توجیهی پرورش قارچ

طرح توجیهی پرورش گل و گیاهان زینتی

کامفار: ابزاری قدرتمند برای طرح توجیهی

مراحل نوشتن طرح توجیهی کسب و کار

چرا به طرح توجیهی نیاز داریم؟

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 2 آذر 1400 ساعت 11:34 | بازدید : 15 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

24 حاشیه بسیار جذاب و خواندنی درباره سری فیلم های جنگ های ستاره ای که حتی هواداران این مجموعه نیز نمی دانند! (بخش دوم)

 

12. در ابتدا تصمیم بر آن بود تا گروه موسیقی NSYNC در قسمت دوم فیلم یعنی "حمله کلون ها" حضور داشته باشند!

 

همان طور که می دانید سری فیلم های جنگ های ستاره ای به این صورت هستند که در ابتدا در سال 1977 شماره چهارم آن ساخته شده است و در ادامه آن شماره پنجم و ششم به ترتیب در سال های 1980 و 1983 ساخته شده اند و بعد از 16 سال بعد از ساخت فیلم شماره ششم، فیلم شماره اول این فیلم (از نظر زمان داستان) در سال 1999 ساخته شده است و سپس به دنبال آن فیلم شماره دوم در سال 2002 و فیلم شماره سوم در سال 2005 ساخته شده اند. به عبارت دیگر فردی که می خواهد داستان این فیلم را دنبال کند باید در ابتدا فیلم شماره اول را که در سال 1999 ساخته شده است ببیند. از آنجایی که در داستان جدای ها در شماره سوم این فیلم از بین می روند بنابراین در شماره های ابتدایی این فیلم تعداد زیادی جدای وجود دارد که هرکدام از آن ها نیازمند بازیگر بودند!

بنابر خواسته دختر جورج لوکاس، تصمیم گرفته شد تا گروه موسیقی به نام NSYNC یک حضور کوتاه به عنوان شوالیه های جدای در این فیلم داشته باشند. حتی آن ها در برخی از بخش های فیلم نیز حضور داشتند و با اندروید ها جنگیدند. جوی فاتون به خاطر می آورد که تنها توصیه کارگردانی که جورج لوکاس به آن ها می کرد این بود که تظاهر کنید در حال جنگیدن با اندرویدها می باشید. متاسفانه، در نهایت در ورژن پایانی فیلم، صحنه های مربوط به جنگیدن آن ها از فیلم حذف شد.

13. نام "اوک" که یکی از گونه ای تخیلی جانداران در داستان فیلم است به هیچ عنوان در فیلم برده نمی شود!

 

یکی دیگر از نکته های مهمی که در این رابطه وجود دارد این است که نام "اوک" ها که یکی از گونه هایی از جانداران موجود در یکی از سیاره های جنگلی در مجموعه فیلم های جنگ های ستاره ای هستند در هیچ کجای این فیلم برده نمی شود. در صورتی که شما خودتان را یکی از هواداران این مجموعه فیلم ها می دانید و در صورتی که فکر می کنید ما اشتباه کرده ایم می توانید خودتان دوباره به این فیلم برگردید و این فیلم را دوباره و دوباره و دوباره نگاه کنید ولی اطمینان داشته باشید که به هیچ عنوان نمی توانید هیچ جای این فیلم بشنوید که کسی نامی از "اوک" ها آورده باشد! "اوک" ها موجوداتی بودند که در داستان فیلم های جنگ های ستاره ای در شماره سوم این فیلم یعنی فیلم "بازگشت جدای" ظاهر شدند و در جنگیدن علیه نیروهای شرور امپراطوری به افرادی که در داستان بودند کمک بسیار زیادی کردند. آن ها بودند که باعث شدند تا بخش زیادی از جنگ هایی که در این قسمت از فیلم هستیم به پیروزی برسد. این در صورتی است که نام "اوگ" در این موجودات تنها از فیلمنامه اصلی گرفته شده است. در فیلم نامه اصلی این فیلم آن ها را به عنوان "موجوداتی عجیب و غریب" معرفی کرده اند که دارای صورت هایی پشمالو هستند و چشمانی دارند که سیاه و بزرگ است و به اندازه ای صورتشان پشمالو است که حتی نمی توانند جایی را نگاه کنند! و نام آن ها نیز "اوک" می باشد!" همین و بس!

اما این که چگونه این موجودات به نام "اوک" توسط تمام طرفداران جنگ های ستاره ای شناخته شدند موضوع جالبی است که داستان جالب تری هم دارد. داستان از این قرار است که بعد از این که این فیلم در سینماها اکران شد، برای تمام شخصیت هایی که در این فیلم حضور داشتند عروسک هایی به بازار آمدند. شخصیت "اوک" ها نیز در بازار عروسک هایی داشتند که نام آن ها بر اساس نامی که در فیلمنامه اصلی بر روی آن ها گذاشته شده بود یعنی همان "اوک" ها بود. اما نکته جالب این داستان این است که عروسک هایی که نام آن ها "اوک" بود سال ها قبل از این که فیلم جنگ های ستاره ای اکران شود در بازار وجود داشت!!! آیا می توانید این معما را خودتان حل کنید؟؟؟!!!

14. "پراگ ها" در شماره هفتم این فیلم در فیلمنامه وجود نداشتند و صرفا برای حفاظت کردن چوباکا از طوطی های دریایی به هنگام فیلم برداری طراحی شده بودند!

 

همان طور که در گذشته اشاره شد، یکی از مهم ترین و معروفترین شخصیت های این فیلم یک موجود پشمالو به نام چوباکا می باشد. این موجود پشمالو موجودی است که برای اولین بار او را در قسمت شماره چهارم این فیلم به نام "یک امید تازه" که مربوط به سال 1977 می باشد مشاهده می کنیم. این موجود پشمالو سعی می کند تا به هان سولو (که نقش او را هاریسون فورد ایفا می کند) کمک کند تا در مبارزه کردن علیه امپراطوری پیروز شود. در تمام مدت این فیلم این موجود پشمالو به کارکترهایی که قهرمانان این فیلم شناخته می شوند کمک می کند تا بتوانند راحت تر کارشان را انجام دهند. البته ناگفته نماند که این "دوست قدیمی" هان سولو خودش را در قسمت هفتم این فیلم نیز نشان می دهد. در حقیقت وقایع این قسمت حدودا 30 سال بعد از وقایع قسمت ششم این فیلم (که مربوط به سال 1983 بود) می گذرد و چوباکا هنوز هم با هان سولو همراه می شود.

یک نکته جالب در رابطه با قسمت شماره هفتم این داستان این است که در این قسمت ما موجوداتی به نام "پاراگ ها" را مشاهده می کنیم که در فیلم تعداد زیادی از آن ها وجود دارند. ولی حقیقت این است که طراحی شدن این موجودات اصلا در فیلمنامه اصلی وجود نداشته است! به عبارت دیگر این موجودات تنها به این دلیل طراحی شده اند از حمله گروهی از طوطی های دریایی که در مکان فیلم برداری زیاد دیده می شدند بر روی چوباکا جلوگیری کنند تا فیلم خراب نشود! در حقیقت آن ها صرفا برای بهتر فیلم برداری شدن فیلم طراحی شده بودند!

15. دارت مائول در شماره اول جنگ های ستاره ای (جنگ های ستاره ای: تهدید شبه) به سختی پلک می زند!

 

همان طور که اشاره شد، اولین شماره از فیلم های جنگ های ستاره ای از نظر داستان، تهدید شبه نام دارد که در سال 1999 اکران شده است. در این فیلم به ابتدای زندگی آناکین اسکایواکر و زمانی که او در سیاره تاتونی که یک سیاره کویری است به عنوان یک برده به همراه مادرش زندگی می کند می پردازد. یکی از جدای ها به عنوان کوای کان (با بازی لیام نیسون) او را کشف می کند و از این سیاره با خودش به سیاره اصلی و مرکزی کهکشان می آورد. در تمام مدت این فیلم امپراطور قاتل (که هنوز او با به نام سیدیوس یا لرد سیدیوس می شناسیم) به دنبال آن است که آن ها را بکشد. او برای کشتن آن ها فردی به نام دارت مائول را انتخاب می کند. البته با این که او حضور زیادی در این فیلم ندارد ولی یک جدای بسیار کارکشته و کارآزموده است که در چند صحنه از این فیلم شاهد درگیری آن ها با هم هستیم.  نکته خیلی جالب در رابطه با دارت مائول این است که او به سختی در این فیلم پلک می زند! علت این موضوع هم به شیوه گیرمی که از این هنرپیشه شده برمی گردد. در حقیقت در آن زمان برای این که چهره ای زشت را برای این کاراکتر درست کنند او را به شکلی گریم کرده بودند که نتواند پلک بزند. هنرپیشه ای که نقش او را بازی کرده بود (یعنی ری پارک) بعدها گفته بود که یکی از ناراحتی هایی که من به هنگام بازی کرد در این فیلم داشتم این بود که چشمان مرا به شکلی گریم کرده بودند که خیلی سخت بود که پلک بزنم و این کار برایم خیلی دردناک بود!

16. صدایی که برای چوباکا گذاشته بودند علاوه بر صدای خرس عصبانی، ترکیبی از صدای چند حیوان از جمله صدای شیر و جغد بود!

 

یک نکته جالب دیگر در رابطه با جنگ های ستاره ای که اکثر افرادی که حتی خودشان را ممکن است از هواداران این مجموعه بدانند به درستی نمی دانند این است که صدایی که برای موجوداتی که در این فیلم هستند گذاشته شده در حقیقت صدایی است که در اکثر مواقع از ترکیب صداهایی ایجاد شده که در بخش های مختلف دیگر این فیلم به گوش می رسد. به عنوان مثال، برخی از صداهایی که برای جابجا شدن سفینه ها در این فیلم بکار گرفته شده مربوط به صداهایی هستند که کاملا ترکیبی می باشند. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که در برخی از موارد نیاز بود تا برای تولید کردن صداها تنها از یک صدا استفاده شود ولی اکثر صداهایی که در این فیلم مورد استفاده قرار گرفته اند صداهایی ترکیبی می باشند. یکی از موارد بسیار جالبی که در رابطه با صداهایی که در این فیلم وجود دارد باید به آن اشاره کرد؛ صدایی است که از چوباکا خارج می شود. اگر به این صدا دقت کنید متوجه می شوید که این صدا تقریبا شبیه به صدای یک خرس است. این در صورتی است که این صدا در حقیقت ترکیبی از چند صدای مختلف است. یکی از افرادی که در طراحی صداهای جنگ های ستاره ای نقش مهمی داشت فردی به نام "بن بارت" بود که یک طراح صدای بسیار با استعداد بود. این فرد تصمیم گرفته بود تا برای صدای چوباکا از ترکیبی از چند صدای مختلف و متفاوت استفاده کند که یکی از آن ها صدای خرسی عصبانی بود و دیگری صدایی ترکیب شده از صدای برخی از حیوانات بود که یکی از آن ها مربوط به صدای شیر و جغد و چند حیوان دیگر بود.

17. به جای کری فیشر قرار بود "کندی ویلیامز" نقش پرنسس لیا را بازی کند!

 

پرنسس لیا یکی از مهم ترین شخصیت های کل داستان جنگ های ستاره ای است. این پرنسس در حقیقت دختر آناکین اسکایواکر و خواهر دوقلوی لوک اسکایواکر است که نیرو در او نیز مانند دیگر اعضای خانواده اش بسیار قوی می باشد. هنرپیشه ای که در فیلم های اول جنگ های ستاره ای (یعنی فیلم هایی که در سال های 1977، 1980 و 1983 به ترتیب اکران شدند) بازی می کرد کسی نبود جز کری فیشر. این در صورتی است که هنرپیشه های جوان و زیبای بسیار زیادی بودند که همگی دوست داشتند تا نقش پرنسس لیا در این فیلم را بازی کنند. در میان این هنرپیشه ها یکی از معروف ترین آن ها خانم سیدنی ویلیامز بود. او خیلی دوست داشت تا د این فیلم بازی کند و حتی برای بازی کردن در این فیلم حاضر شده بود تا برای مدت طولانی تمرین کند. ویدیوهایی از او به جا مانده است که نشان می دهد تا برای این فیلم مصاحبه می کند. او که قبل از فیلم جنگ های  ستاره ای با جورج لوکاس در فیلم قبلیش همکاری کرده بود وقتی که داستان فیلمنامه جنگ های ستاره ای را خوانده بود احساس می کرد که این نقش برای او ساخته شده است. او مخصوصا به رابطه ای که بین هان و لیا وجود داشت بسیار علاقه مند شده بود و فکر می کرد که می تواند بهترین گزینه برای این کار باشد. جالب است بدانید حتی او برخی از صحنه های این فیلم را که بعدها مشاهده می کنیم کری فیشر آن ها را بازی کرده است بازی کرده بود.

البته چندین دهه بعد در مصاحبه های تلویزیونی که انجام داده بود می گفت دیالوگ هایی که به کری فیشر می دادند خیلی سخت بودند و همیشه فکر می کرد که کری فیشر خیلی هنرپیشه توانایی است که توانسته این نقش را به خوبی بازی کند.

18. در قسمت "تهدید شبه" کوای کان و او بی وان کنوبی با استفاده از یک ریش تراش ژیلت با هم ارتباط برقرار می کنند!

 

خیلی جالب است بدانید بسیاری از جلوه های ویژه ای که در فیلم جنگ های ستاره ای بکار گرفته شده در حقیقت به شیوه ای بسیار آسان طراحی شده است. به عبارت دیگر، بسیاری از تکنیک هایی که در این فیلم مشاهده می شود تکنیک هایی هستند که به راحتی با استفاده از تکنیک های امروزی ساخته شده اند که حتی باور کردن برخی از این تکنیک ها بسیار سخت است. به عنوان مثال، یکی از این تکنیک ها مربوط به شمشیر نوری می شود که لوک اسکایواکر از آن استفاده می کند. این شمشیر نوری در حقیقت چیزی نیست جز یک فلش مربوط به یک دوربین قدیمی (که البته فراموش نکنید دسته این شمشیر فلش این دوربین است و کل شمشیر با استفاده از کامپیوتر ساخته شده است!) و یا این که برخی از ابزارهایی که در جنگ های ستاره ای در قسمت امپراطور ضربه می زند (که از نظر داستان قسمت پنجم آن است) بکار گرفته می شود در حقیقت میکروفون های قدیمی هستند!

ولی علاوه بر همه این ها، خنده دارترین نکته ای که در این زمینه وجود دارد این است که وسیله ای که در قسمت "تهدید شبه" که از نظر داستان اولین قسمت این داستان به حساب می آید کوای کان (لیام نیسون) و او بی وان کنوبی (ایوان مک گرگور) با استفاده از آن با همدیگر ارتباط برقرار می کنند در حقیقت چیزی نیست جز یک ماشین ریش تراشی ژیلت! در صورتی که دوباره این فیلم را مشاهده کردید برای بار دوم به آن دقت کنید و متوجه خواهید شد که این وسیله دقیقا شبیه به یک ریش تراش ژیلت می باشد! اگر فکر می کنید چرا این شباهت وجود دارد باید به شما بگوییم چون این دقیقا یک ریش تراش ژیلت است که البته برای این فیلم تغییراتی به آن داده شده است!

19. قرار بود هنرپیشه هایی مانند لارنس الیویه و جان گیلگود به جای دارت ویدر بازی کنند!

 

دارت ویدر در جنگ های ستاره ای نیاز به معرفی ندارد! او مظهر قدرت است ولی قدرتی است که از آن برای از بین بردن نیروهای مثبت استفاده می کند. یک نکته بسیار جالب در رابطه با او این است که همیشه نقاب تر صورت دارد و بنابراین هیچ کس نمی داند که چهره اش چگونه است! دارت ویدر را برای اولین بار در قسمت چهارم این مجموعه مشاهده می کنیم (قسمت امیدی تازه، 1977) و سپس در قسمت "امپراطوری دوباره ضربه می زند" (1980) نیز مشاهده می کنیم و در نهایت  و بعد از آن در قسمت "بازگشت جدای" (1983) می بینیم که در پایان این فیلم ماسک خودش را بر می دارد! در نهایت برای مدت تقریبا 6 سال تمام افرادی که در جهان خودشان را هواداران جنگ های ستاره ای می دانستند به این فکر می کردند که این دارت ویدر چه قیافه ای دارد! هیچ کس چهره او را ندیده بود و این موضوع همیشه به عنوان یک راز باقی مانده بود. جورج لوکاس وقتی که داشت فیلم "بازگشت جدای" را می ساخت این موضوع را می دانست که افراد زیادی هستند که دوست دارند بدانند در نهایت او چه قیافه ای دارد.بنابراین به سرعت به دنبال هنرپیشه ای بود که بتواند یک چهره مناسب را برای او به نمایش بگذارد. بنابراین او به هنرپیشه هایی مانند لارنس الیویه و یا جان گیلگود پیشنهاد داد تا در نقش دارت ویدر بازی کنند. ولی بر اساس فیلم های مستندی که مربوط به چگونگی ساختن جنگ های ستاره ای: بازگشت جدای هستند، لوکاس بلافاصله از این تصمیم خودش منصرف شد چون فکر می کرد که اگر چنین کاری را انجام دهد ممکن است حواس مخاطبین از داستان اصلی پرت شود و یا این که آن ها فکر کنند جورج لوکاس آن ها را مسخره گرفته است و داستان را جدی نگیرند!

ولی با این وجود هنوز هم می توانیم درک کنیم که لارنس الیویه چقدر خوب می توانست نقش دارت ویدر در حال مرگ را بازی کند! واقعا آیا چنین بازی لایق گرفتن جایزه اسکار نبود؟

20. کری فیشر و هریسون فورد به هنگام فیلم برداری فلیم جنگ های ستاره ای: امپراطوری ضربه می زند به هم علاقه مند شدند!

 

یکی از اتفاقات بسیار جالبی که در طول فیلم برداری فیلم های جنگ های ستاره ای افتاده است رابطه عاشقانه ای می باشد که کری فیشر با هریسون فورد برقرار کردند. در حقیقت کاراکترهایی که این دو بازی می کردند نیز قرار بود دارای چنین رابطه عاشقانه ای باشند: داستان از این قرار بود که پرنسس لیا و هان سولو بعد از این که در شماره چهارم فیلم از نظر داستان (یعنی جنگ های ستاره ای: یک امید تازه) همدیگر را در یک پایگاه فضایی که مربوط به نیروهای امپراطوری قاتل کهکشان بود دیدند با هم دوست شدند و کم کم به همدیگر علاقه مند شدند. این علاقه ای که این دو به هم داشتند به اندازه ای زیاد بود که داستان تا حد داشتن یک رابطه کاملا جدی به پیش رفت. هر دوی آن ها یعنی هم هریسون فورد و هم کری فیشر بعد از این که سال ها از آن رابطه گذشت، آن رابطه را به شکل یک رابطه ای کاملا جدی توصیف کردند که حقیقتا بینشان ایجاد شده بود.

21. در داستان اصلی قرار بود یک نسخه 10 ساله از هان سولو در قسمت سوم جنگ های ستاره ای یعنی "جنگ های ستاره ای: انتقام سیت" وجود داشته باشد!

 

همان طور که می دانید داستان جنگ های ستاره ای را باید در ابتدا از جنگ های ستاره ای:تهدید شبه نگاه کنید. داستان درباره پسری جوان به نام آناکین اسکایواکر است که در سیاره تاتونی زندگی می کند. کوای کان بعدها این پسربچه را از سیاره خودش و از مادرش جدا می کند و او را با خودش به معبد جدای ها می برد تا آموزش هایی به او بدهد. در ابتدا او را قبول نمی کنند ولی در نهایت می پذیرند که او یک جدای شود البته این اتفاق زمانی می افتد که دیگر کوای کان از بین رفته است و بنابراین شاگرد کوای کان یعنی او بی وان کنوبی او را بزرگ می کند و تبدیل به یک جدای می کند. کم کم آناکین اسکایواکر به سمت نیمه تاریک قدرت رانده می شود و در نهایت به او بی وان کنوبی خیانت می کند و تصمیم می گیرد تا بر علیه جهموری کهکشانی اقدام کند و در نهایت تصمیم می گیرد که با امپراطوری قاتل کهکشان همکاری کند. وقتی که به شماره های بعدی این فیلم (که از شماره جنگ های ستاره ای: یک امید تازه شروع می شوند که در سال 1977 اکران شده است) می رویم متوجه می شویم که داستان به 20 سال بعد رفته است و اکنون آناکین اسکایواکر تبدیل به یکی از ژنرال های بسیار قدرتمند امپراطوری کهکشان به نام "دارت ویدر" یا همان "لرد ویدر" شده است که تمام شورشیان و افرادی را که با آن ها مبارزه می کنند شکست می دهد و بدون هیچ چون و چرایی به امپراطور خدمت می کند! بنابراین مسیر داستان از فیلم های جدید شروع شده و ادامه آن در فیلم های قدیمی است. اما هان سولو که یکی از شخصیت های مهم این فیلم است در سری فیلم های قدیمی حضور داشته است و به نظر می رسد قرار بود که یک نسخه کودک او را در فیلم جنگ های ستاره ای: انتقام سیت قرار دهند. در صورتی که همیشه به عنوان یکی از طرفداران جنگ های ستاره ای فکر می کردید که وجود هان سولو به عنوان یک کودک باید خیلی هیجان انگیز باشد باید بدانید که چنین اتفاقی قرار بوده در این داستان بیفتد. حتی قرار شده بود که این هان سولوی کودک در این فیلم چند دیالوگ هم داشته باشد. در حقیقت بر اساس گفته های ایان مگیگ، قرار بوده در یکی از صحنه های فیلم نشان داده شود که هان سولو بوسیله چوباکا بزرگ شده است و حتی قرار بوده یک خطر را هم در این فیلم داشته باشد که می گوید:"نگاه کن من یک فرستنده جالب پیدا کردم! من فکر می کنم هنوز هم می تواند سیگنال بفرستد و دریافت کند!"

22. چهره بوبا فت در قسمت جنگ های ستاره ای: امپراطور دوباره ضربه می زند در یک لحظه نشان داده شده است ولی شما برای شناختن آن نیاز به اطلاعات پشت صحنه ای فیلم دارید!

 

یکی دیگر از شخصیت هایی که همیشه زیر ماسک نشان داده می شد و هرگز هیچ فردی نمی توانست چهره واقعی آن را ببیند، شخصیت بوبا فت بود که یکی از کاراکترهای منفی این داستان بود. هرکسی که خودش را از هواداران این مجموعه هیجان انگیز و فضایی می داند همیشه این سوال در ذهنش وجود دارد که: "خیلی دلم می خواهد بدانم که حقیقتا چهره این بوبا فت به چه شکلی است!" ولی با این که بسیاری از افرادی که حتی ممکن است از طرفداران جنگ ستارگان باشند این موضوع را ندانند ولی حقیقت این است که چهره اصلی بوبافت در فیلم نشان داده شده است! در حقیقت در یکی از صحنه های این فیلم چهره او به صورت کاملا آشکار قابل دیدن می باشد.

اما....!

اگر فکر می کنید که نتوانستید چهره او را تشخیص دهید اشکالی ندارد شما بخشیده می شوید چون شما برای این که او را ببینید نیاز به دانشی دارید که مربوط به چگونگی تولید کردن فیلم مورد نظر می باشد. در حقیقت جربی بالوک که بوبا فت را بازی می کرده داستان را به این شکل بیان می کند که:

" یک روز من در لباس بوبا فت خودم نشسته بودم و از من خواسته شد که اگر ممکن است امروز به جای بازی کردن بوبا فت نقش یکی از افسران امپراطوری را بازی کن چون هیچ کس دیگری نیست که این کار را انجام دهد! نقش مورد نظر نقش سروان شسکیل بود که در آن زمان هنوز نامی نداشت. او در صحنه ای بازی می کند که در سیاره ابرها، لیا می گوید: "لوک! نگاه کن این یک تله است!" و قرار است این سروان شسکیل به لوک شلیک کند! شما می توانید چهره مرا در آن بخش از فیلم ببینید!

23. قرار بود تا نام اصلی و اولیه یودا، بافی باشد!

 

استاد یودا یکی از قوی ترین و در عین حال پیرترین و ماهرترین استادان جدای می باشد. تمام افرادی که ما به عنوان جنگجویان جدای می شناسیم توسط او تعلیم دیده اند! بنابراین می توان گفت که جایگاه بسیار مخصوصی در جنگ های ستاره ای دارد. کاراکتر او همچنین به اندازه ای محبوب شده که خارج از جنگ ستارگان نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ولی در اینجا می خواهیم به یک نکته بسیار مهم درباره او که شاید کمتر کسی بداند اشاره کنیم. افرادی که حقیقتا طرفداران فیلم های جنگ های ستاره ای می باشند می دانند که نام اصلی یودا (حداقل در فیلمنامه) "مینک یودا" است! اما حقیقت این است که چیزی که کسی درباره آن نمی داند این است که در مراحل خیلی خیلی اولیه نوشتن فیلمنامه جنگ ستارگان: امپراطور دوباره ضربه می زند، قرار بود تا نام یودا در حقیقت بافی باشد! بله بافی! البته ممکن است اکنون این موضوع به نظر شما کمی غیرواقعی باشد. ممکن است به آن بخندید و فکر کنید که این نام بچه گانه است ولی حقیقت این است که یودا قرار بوده تا به این نام صدا شود! دنیا جای خیلی متفاوتی بود در صورتی که ما این کاراکتر مهم جنگ های ستاره ای را به نامی کاملا متفاوت می شناختیم!

24. در جهان جزیره کوچکی در نزدیکی ساحل نیوزلند  وجود دارد که سکه های جنگ های ستاره ای را به عنوان ارز رایج قبول می کند!

 

همان طور که می دانید شهرت این فیلم ها به اندازه ای بود که از یک فیلم جدا شدند و مفهومی وسیعتر و بزرگتر پیدا کردند. بعد از این که جنگ های ستاره ای: یک امید تازه برای اولین بار در سینماهای آمریکا اکران شد مردم با شور و اشتیاقی باورنکردنی به سینماها هجوم آوردند تا این فیلم را بارها و بارها دوباره و دوباره ببینند! این فیلم همچنین تاثیرات بسیار زیادی بر روی فرهنگ مردم در تمام جهان داشت و از جمله این که جزیره ای به نام نیو وجود دارد که تقریبا 1500 مایل از سواحل نیوزلند فاصله دارد و بر اساس لوس آنجلس تایمز، تنها مکانی در کره زمین است که شما می توانید با استفاده از سکه های مختلف مربوط به شخصیت های مختلف سری فیلم های جنگ های ستاره ای برای خودتان کالاهای مختلف تهیه کنید!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 2 آذر 1400 ساعت 11:19 | بازدید : 16 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

24 حاشیه بسیار جذاب و خواندنی درباره سری فیلم های جنگ های ستاره ای که حتی هواداران این مجموعه نیز نمی دانند! (بخش اول)

 

سری فیلم های جنگ های ستاره ای دارای شهرت جهانی هستند. شهرت این فیلم ها به اندازه ای زیاد است که این سری فیلم ها دیگر از قالب یک فیلم خارج شده اند و به صورت یک حماسه درآمده اند.. این فیلم دارای جلوه های ویژه بسیار فوق العاده ای است که ساعت ها می تواند مخاطبین را به خودش سرگرم کند. همچنین این فیلم از نظر کاراکترها بسیار قوی است و افرادی که این کاراکترها را پرداخته اند در کار خودشان بسیار موفق بوده اند. جنگ های ستاره ای را می توان به عنوان یکی از بزرگترین و موفق ترین فرانچایزهای تاریخ سینما درنظر گرفت و می توان گفت که این فیلم حتی در زمره بهترین فیلم هایی که در تاریخ سینما ساخته شده اند شناخته می شود. میزان فروش این فیلم بسیار بالا بود و به طور کلی این فیلم موفق شد تا یک فرهنگ جدیدی را در فیلم سازی ایجاد کند و باعث شود که بسیاری از فیلم های آینده تحت تاثیر این فرهنگ قرار بگیرند. جورج لوکاس فردی که خالق جنگ های ستاره ای بود توانست تبدیل به ثروتمندترین کارگردان در سینما شود و با ساختن این فیلم به ثروت هنگفتی (در حد میلیارد دلار) رسید. بعد از ساخته شدن این فیلم داستان های زیادی درباره آن شکل گرفت و از آنجایی که این داستان ها به دلیل فضای بازی که در داستان اصلی این فیلم ساخته شده بود این زمینه را داشتند که رشد کنند؛ برای این فیلم حواشی زیادی ایجاد شد. اما در کنار تمام حواشی و داستان هایی که در اطراف این سری فیلم ها وجود دارد؛ برخی از جزئیات و نکته ها هم وجود دارد که حتی افرادی که خودشان را طرفداران این فیلم می دانند و درباره این فیلم (با بهتر بگوییم فیلم ها) اطلاعات زیادی دارند نیز نمی دانند. در ادامه این پست تصمیم گرفتیم تا 24 حاشیه جذاب و جالب درباره این سری فیلم ها را که حتی بسیاری از هواداران این فیلم ها هم نمی دانند برایتان ارایه کنیم.

1. در داستان اصلی جنگ های ستاره ای ، شخصیت R2-D2 به گونه ای بود که می توانست سخن بگوید!

 

یکی از محبوب ترین و در عین حال دوست داشتنی ترین شخصیت های جنگ های ستاره ای،  شخصیت R2-D2 می باشد. این شخصیت در حقیقت یک رباتی است که در ابتدای فیلم چهارم مشاهده می کنیم که پرنسس لیا این ربات را مامور می کند تا به او بی وان کنوبی در سیاره تاتونی پیغامی را برساند. او همچنین نقشه هایی را که برای از بین بردن سلاح های جنگی دشمنانشان مورد نیاز است در این ربات قرار می دهد و آن را از سفینه ای که در حال اشغال شدن توسط نیروهای دشمن (امپراطوری کهکشانی) است به بیرون می فرستد. این ربات همراه با یک ربات دیگر مسیر طولانی را طی می کنند تا سرانجام به او بی وان کنوبی می رسند و داستان ادامه پیدا می کند.

نکته جالب توجه این است که تمام افرادی که سری فیلم های جنگ های ستاره ای را نگاه می کنند بر این باورند که این ربات نمی تواند سخن بگوید. البته آن ها درست فکر می کنند چون این ربات در تمام مدت فیلم صداهایی به شکل بوق از خودش خارج می کند که ربات های دیگر می توانند زبانی را که او به آن صحبت می کنند به راحتی بخوانند. این در صورتی است که در داستان اصلی فیلم جنگ های ستاره ای، قرار بوده که این ربات به زبان انگلیسی صحبت کند ولی بعدا در نسخه های بعدی فیلم نامه، نوسینده تصمیم می گیرد که این زبان را حذف کند.

2. در داستان اصلی فیلم جنگ های ستاره ای قرار بود که لوک اسکایواکر به سمت نیروی تاریک قدرت کشانده شود!

 

یکی دیگر از تفاوت هایی که نسخه اصلی فیلم نامه و نسخه اولیه داستان با هم داشتند این بود که در داستان اصلی فیلم قرار بود که لوک اسکایواکر در حقیقت بعد از این که توسط امپراطور و دارت ویدر اغفال می شود به سمت نیروی تاریک قدرت کشانده شود. این در حالی است که در فیلم نامه اصلی به این شکل نیست. در حقیقت در فیلمنامه اصلی که بعدا تبدیل به فیلم اصلی می شود مشاهده می کنیم که لوک اسکایواکر بعد از این که امپراطور از او می خواهد که به سمت نیروی تاریک قدرت بیاید و تبدیل به یک مبارز شیطان صفت شود این پیشنهاد امپراطور را رد می کند و سعی می کند تا با او و دارت ویدر مبارزه کند. او تمام تلاش خودش را می کند تا بر آن ها پیروز شود و در نتیجه این کار را هم انجام می دهد. البته این داستان که تمام افرادی که در طرف تاریک قدرت وجود دارند شکست می خورند و تمام شخصیت هایی که در داستان به نوعی نقش مثبت داشته اند نجات پیدا می کنند داستانی است که در فیلم نامه اصلی بود که بعدا تبدیل به فیلم شده است. در صورتی است که حقیقت این است که جورج لوکاس حتی تا مدت کمی قبل از کامل شدن فیلمنامه این فیلم تصمیم گرفته بود تا داستان را به این شکل درآورد که در آخرین لحظه های این فیلم بعد از کشته شدن دارت ویدر لوک تصمیم بگیرد تا نقاب دارت ویدر را بر تن کند و بگوید: "حالا دیگر من دارت ویدر هستم!" و سعی کند تا شروع به کشتن شورشیان بر علیه امپراطوری بکند! این در صورتی است که جورج لوکاس در آخرین لحظات تصمیم خودش را عوض کرد و گفت: "بهتر است که داستان را به شکل بهتری به پایان ببریم چون در نهایت این داستان برای بچه هاست!"

3. آن ها تصمیم داشتند تا یک میمون را به جای "یودا" بگذارند!

 

استاد یودا مهم ترین و برجسته ترین استاد جدای است. او صدها سال عمر کرده و شاگردان زیادی تربیت کرده است. او در حقیقت رئیس شورای جدای نیز می باشد و همیشه سعی می کند تا درباره موضوعات مختلف به جدای هایی که قرار است مدافعین کهکشان باشند کمک کند. او تقریبا از تمام جدای هایی که در کهکشان وجود دارند قوی تر است و میزان نیرو در جسم او بسیار زیاد است. (البته به استثنای آناکین اسکایواکر که بعدها تبدیل به مان دارت ویدر شد که از او نیز قوی تر بود!). این در حالی است که بر اساس گفته های افرادی که به عنوان دست اندرکار در فیلم جنگ ستارگان نقش داشتند؛ افرادی که می خواستند استاد یودار را طراحی کنند؛ به جای این که یک ماپت را برای او طراحی کنند تصمیم گرفته بودند تا از یک میمون حقیقی استفاده کنند و بر تن آن لباس هایی بکنند تا بیشتر حالت طبیعی داشته باشد. حتی خیلی جالب است بدانید که این کار تا مدت کوتاهی قبل از این که فیلم اصلی اکران شود ادامه داشت و قرار بود تا فیلم برداری به این شکل صورت بپذیرد. اما در نهایت تصمیم بر آن شد تا به جای آن از یک ماپت استفاده کنند به این دلیل که افرادی که قرار بود این کار را انجام دهند از قبل در فیلم اودیسه فضایی 2001 کار کرده بودند و با میمون هایی که در این فیلم کار کرده بودند تجربه خوبی نداشتند و می گفتند که این میمون ها باعث می شود که سردرد بسیار زیادی دچار افرادی شود که با آن ها کار می کنند!

4. در فیلم جنگ های ستاره ای 7 که در سال 2015 اکران شد، کری فیشر بیش از 40 بار بر صورت اسکار ایزاک سیلی زد!

 

کری فیشر بازیگری بود که آن ها برای فیلم های اولیه او را برای نقش پرنسس لیا انتخاب کردند. پرنسس لیا فردی است که رهبری شورشیان را بر عهده دارد و سعی می کند تا امپراطوری قاتل کهکشان را شکست دهد. او بعدها متوجه می شود که دختر دارت ویدر و خواهر دوقلوی لوک اسکایواکر است. داستان از این قرار است که وقتی که فرزندان آناکین اسکایواکر که همان دارت ویدر است به دنیا می آیند؛ او بی وان کنوبی آن ها را از امپراطور و خود دارت ویدر پنهان می کند و هرکدام از آن ها را به یک خانواده می دهد تا بزرگ کنند. پرنسس لیا را به خانواده ای مرفه که شاه یکی از سیاره ها می باشند می دهند و لوک اسکایواکر را نیز به یک خانواده در سیاره ای در تاتونی می دهند. این در صورتی است که او وقتی بزرگ می شود دیگر از هویت خودش خبر ندارد.

در قسمت 7 داستان که حقایق آن تقریبا 30 سال بعد از حقایقی که در قسمت ششم گذشته اتفاق می افتد مشاهده می کنیم که کری فیشر در نقش یک نسخه پیرتر شده از پرنسس لیا ظاهر می شود که در آن زمان نیز رهبری گروهی را برعهده دارد که اکنون موفق شده اند تا امپراطوری کهکشان را شکست دهند. در این فیلم مشاهده می کنیم که شخصیتی به نام پو دامرون بر خلاف دستورات پرنسس لیا عمل می کند و البته جالب اینجاست که ظاهر این دو به هنگام فیلم برداری نیز رابطه خوبی با هم نداشته اند چون در طول مدت فیلم برداری این فیلم کری فیشر 40 بار بر صورت اسکار ایزاک سیلی نواخته است!

5. ساموئل ال جکسون بازیگر نقش میس ویندو دوست داشت تا شمشیر نوریش رنگی متفاوت با دیگران داشته باشد!

 

یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ویژگی ها و مشخصه هایی که اصلی ترین قهرمانان این سری فیلم ها یعنی سلحشوران جدای داشتند این بود که آن ها از نیرویی استفاده می کردند که به آن ها قدرت می داد تا کارهایی انجام دهند که دیگران نمی توانستند انجام دهند. به عنوان مثال آن ها می توانستند با استفاده از دست هایشان اشیا را جابجا کنند. این در حالی بود که مخلوقات دیگر (چه انسان ها و چه غیر انسان ها) چنین کاری را نمی توانستند انجام دهند. آن ها همچنین از نظر بدنی نیز با دیگران متفاوت بودند. به عنوان مثال در خون آن ها ماده ای به نام مدی کلورین وجود داشت که آن ها را از دیگران متمایز می کرد و به میزانی که این ماده در بدن آن ها بیشتر بود قدرت های خارق العاده آن ها افزایش پیدا می کرد به این دلیل که این "نیرو" در آن ها قوی تر بود. به عنوان مثال وقتی که آناکین اسکایواکر را در سیاره تاتونی پیدا کردند به این نتیجه رسیده بودند که میزان مدی کلورین خون او نسبت به تمام افرادی که تا کنون می شناختند (حتی استاد یودا!) بیشتر بود و بنابراین به این نتیجه رسیدند که او می تواند یک جدای قدرتمند شود. اما علاوه بر تمام این موارد، می توان گفت یکی از دیگر مشخصه های آن ها ابزار جنگ آن ها بود. آن ها برای این که بتوانند تبدیل به یک جدای واقعی شوند ابزار جنگی داشتند که با ابزارهای دیگری که این این فیلم مورد استفاده قرار می گرفت متفاوت بود. آن ها در حقیقت با خودشان نوعی شمشیر لیزری حمل می کردند که درست مانند شمشیرهای معمولی بود با این تفاوت که از لیزر ساخته شده بود و قدرت برش خیلی زیادی داشت و می توانست همه چیز را ببرد. یکی از شخصیت های این فیلم شخصیت میس ویندو است که یکی از استادان جدای می باشد. ساموئل ال جکسون این نقش شخصیت را بازی می کند. جالب است بدانید او برای این که نسبت به دیگر جدای هایی که در شماره سوم فیلم جنگ های ستاره ای بازی می کردند متفاوت باشد از جورج لوکاس خواسته بود تا به او یک شمشیر لیزری دهد که رنگش با رنگ دیگر شمشیرها متفاوت باشد. (اکثرا شمشیرهایی که مربوط به جدای ها بودند به رنگ آبی ساخته شده بودند و آن هایی که مربوط به سیت ها بودند به رنگ قرمز بودند) این در صورتی است که ساموئل جکسون از جورج لوکاس تقاضا کرده بود که برای او شمشیری درست کند که رنگ آن نسبت به رنگ های آبی دیگر متفاوت باشد تا به هنگام صحنه های مبارزه او از دور به راحتی دیده شود. جورج لوکاس هم برای او شمشیری به رنگ بنفش را ساخته بود و یک روز صبح قبل از شروع فیلم برداری او را با این شمشیر شگفت زده کرد.

6. جورج لوکاس به هنرپیشه ای که نقش دارت ویدر را بازی می کرد اجازه شرکت کردن در تمام رویدادهایی که مربوط به جنگ ستارگان بودند را نمی داد!

 

یکی از مهم ترین شخصیت های فیلم های جنگ های ستاره ای، شخصیت دارت ویدر می باشد. این شخصیت در حقیقت شخصیتی است که ما معمولا او را به عنوان مهم ترین عنصر جنگ ستارگان می شناسیم. او تقریبا در تمام فیلم های این مجموعه به ایفای نقش می پردازد. فیلم شماره 1 داستان به زمانی برمی گردد که او یک کودکی است در سیاره تاتونی همراه با مادرش زندگی می کند. در فیلم های بعدی شاهد این هستیم که او بزرگ می شود و کم کم به پادمی آمیدالا علاقه مند می شود. او تصمیم می گیرد تا با او ازدواج کند ولی سیدیوس به او می گوید که پادمی به زودی خواهد مرد و تنها راهی که تو می توانی با استفاده از آن رو را نجات دهی این است ک به من بپیوندی و تبدیل به یک سیت شوی. دارت ویدر هم که در آن زمان بیننده او را با نام آناکین اسکایواکر می شناسد قبول می کند و تصمیم می گیرد تا سیت شود. بنابراین تصمیم می گیرد تا بر علیه جمهوری کهکشان طغیان کند و بنابراین داستان ظهور امپراطوری شروع می شود!

بنابراین وقتی که ما به دارت ویدر فکر می کنیم اولین چیزی که به ذهنمان می رسد یک سیت بسیار قدرتمند است که دشمن تمام جدای ها می باشد. این در حالی است پشت این سیت بسیار قدرتمند و در عین حال پرابهت، مردی بود که جورج لوکاس به او اجازه نمی داد تا در رویدادهایی که مربوط به جنگ ستارگان می باشند شرکت کند! علت این موضوه هم درگیری هایی بود که بین او و جورج لوکاس ایجاد شده بود!

7. فیلم برداری اولین فیلم جنگ های ستاره ای در سال 1976 نزدیک بود منجر به ایجاد یک جنگ شود!

 

ممکن است فکر کنید که فیلم برداری کردن یک فیلم چه ارتباطی با ایجاد جنگ دارد؟ حقیقت این است که چنین ارتباطی وجود دارد! در حقیقت برای ساختن این فیلم جورج لوکاس به همراه افرادی که با او این فیلم را می ساختند مجبور شدند تا به صحرایی بروند که در کشور تونس وجود داشت. اما یک نکته خیلی مهمی که در آن زمان هم جورج لوکاس و هم همکاران و او دست اندرکاران فیلم و افرادی که مسئولیت فیلم برداری بر بر عهده داشتند به آن توجهی نمی کردند این بود که این ساختن این فیلم در این صحرا در تونس می توانست منجر به یک درگیری شدید اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بین دو کشور تونس و لیبی شود! داستان از این قرار است که کشور تونس با کشور لیبی دارای یک مرز مشترک می باشد و در آن زمان همان طور که می دانید رهبری کشور لیبی را فردی به نام معمر قذافی بر عده داشت. در آن زمان دولت تونس تهدیدهایی از سمت معمر قذافی و به طور کلی از طرف دولت لیبی دریافت کرد که در آن نوشته شده بود اگر آن ها وسایل نقلیه و ماشین های خودشان را از مرزهای کشور قذافی یعنی لیبی بیرون نبرند ممکن است این موضوع منجر به جنگ شود!

نکته جالب اینجاست که این وسایل نقلیه ای که قذافی به آن اشاره می کرد در حقیقت همان ناوبرهایی بودند که برای وسایل نقلیه ای که شخصیت های فیلم در این سیاره از آن استفاده می کردند ساخته شده بود. بنابراین جورج لوکاس برای مدتی تصمیم گرفت تا این وسایل نقلیه را به جای دیگری ببرد چون به خوبی می دانست که انتقال ندادن این وسایل نقلیه ممکن است منجر به بروز جنگ شود!

8. روزگاری آن ها مجبور بودند تا "چوباکا" را از شکارچیان خرس محافظت کنند!

 

فیلم جنگ های ستاره ای فیلمی بود که در مکان های مختلفی فیلم برداری می شد. این فیلم نشان دهنده فضاهایی مختلف بود که برای این که این فیلم را بگیرند مجبور بودند تا آب و هواهای مختلف را امتحان کنند. به عنوان مثال، همان طور که در نکته قبلی بیان شد یکی از فضاهایی که در این فیلم وجود دارد فضایی مربوط به سیاره تاتونی است که سراسر آن در کویر می گذرد و افرادی که می خواستند آن را فیلمبرداری کنند مجبور بودند تا به صحراهای مختلف بروند تا بتوانند فیلمبرداری را انجام دهند. این در صورتی است که برخی از فضاهای دیگر جنگ های ستاره ای مربوط به سیاره های دیگری بود که قرار بود آب و هوای مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، یکی از این فضاها مربوط به سیاره ای بود که در طول داستان قرار بود سراسر آن پوشیده از جنگل باشد. در چنین فضایی فیلم برداران به جنگل هایی رفتند که در کارولینای شمالی قرار داشت. آن ها سعی کردند تا برای این که سکانس های مربوط به ماه اندور را فیلم برداری کنند به این جنگل ها بروند. ولی نکه جالی که در اینجا وجود دارد این است که فیلمبرداری در این جنگل ها مدت زیادی (تقریبا چیزی حدود 7 ماه) به طول انجامید و البته در طول این مدت فیلم برداری یکی از شخصیت های این فیلم یعنی چوباکا (که ظاهری شبیه به یک خرس پشمالو دارد) در کنار آن ها بود. همین موضوع باعث می شد که بسیاری از افرادی که در این جنگل ها به عنوان شکارچیان خرس بودند سعی می کردند تا به دنبال خرس بگردند و بنابراین اشتباها چوباکا را به عنوان خرس می دیدند و حتی در برخی از موارد قصد شکار کردن آن را داشتند! حقیقت این است که محافظین شخصی که در آنجا بودند باید تلاش می کردند تا این شخصیت را از شکارچیان مخفی کنند. نکته دیگر در این رابطه این است که حتی برخی از افراد که در آن زمان به دنبال ردپای موجودات ناشناخته در جنگل ها می گشتند اشتباها ردپای چوباکا را پیدا کرده بودند و فکر می کردند که حقیقتا یک موجود ناشناخته پیدا کرده اند!

9. الک گینس، مردی که شخصیت او بی وان کنوبی را بازی کرد کلا از جنگ های ستاره ای متنفر بود!

 

یکی از مهم ترین و کلیدی ترین شخصیت های این فیلم ها، شخصیت او بی وان کنوبی است که آن را سر الک گینس بازی کرد. البته او بخش هایی از این فیلم را بازی کرد که مربوط به پیری او بی وان کنوبی بود (بخش هایی که مربوط به جوانی او می باشد توسط هنرپیشه ای به نام ایوان مک گرگور بازی شده است). نکته جالب درباره آقای گینس این است که ایشان که یک هنرپیشه انگلیسی تبار بودند بیشتر به بازی کردن در نقش هایی تئاتری علاقه داشتند. او سعی می کرد تا شخصیت هایی را برای بازی کردن بپذیرد که بر اساس نمایشنامه هایی بودند که مربوط به شکسپیر بود. این در حالی است که شخصیت او بی وان کنوبی به هیچ عنوان شباهتی با این شخصیت ها نداشت! بر اساس گفته بسیاری از افرادی که در طول این مدت با این فرد در پروسه فیلم برداری فیلم جنگ های ستاره ای می کردند؛ ظاهرا او به هیچ عنوان علاقه ای به این فیلم نداشته است. حتی گفته می شود که او به طور کلی از این سری فیلم ها متنفر بوده است! جالب است که او در یکی از نامه هایی که به یکی از دوستانش نوشته بود از شخصیتی که قرار بود در جنگ های ستاره ای بازی کند گلایه کرده بود و گفته بود که از این که مجبورم این دیالوگ هایی را حفظ کنم که به هیچ عنوان حتی مشخص کننده شخصیت مسخره او بی وان کنوبی هم نیستند ناراحت هستم!

جالبتر آن که بر خود الک گینس سال ها بعد وقتی که سال های پایانی عمر خودش را می گذراند به خاطر می آورد بعد از این که این فیلم اکران شد، کودکی نزدش آمده بود تا به عنوان فردی که شخصیت او بی وان کنوبی را بازی کرده برایش امضا بگیرد. این کودک به الگ گینس گفته بود که من این فیلم را تقریبا 100 بار تماشا کرده ام! الک گینس هم به این کودک گفته بود که به شرطی این پوستر را برای تو امضا می کنم که دیگر این فیلم را تماشا نکنی! الگ گینس در ادامه خاطراتش نوشته است این که یک پسر نوجوان یک فیلم بسیار مزخرف و غیر واقعی را حدودا 100 بار ببیند برای من خیلی تلخ است و من امیدوارم اکنون که احتمالا در سال های دهه سوم زندگیش است هنوز هم در دنیای تخیلی و مسخره و مزخرف این فیلم نباشد!

10. فیلم جنگ ستارگان با سری فیلم های پدرخوانده ارتباطات مستقیم بسیار زیادی دارد!

 

یکی از نکته های بسیار جالب در رابطه با این فیلم این است که این فیلم از نظرهای زیادی با فیلم پدرخوانده ارتباطات مستقیمی دارد. در حقیقت کارگردانان این فیلم ها با هم دوستان صمیمی بوده اند. جورج لوکاس که یکی از دوستان صمیمی فرانسیس فورد کاپولا است و با او در فیلم پدرخوانده کار می کرده است از فیلم سازی او خیلی تاثیر پذیرفته. در حقیقت شما می توانید این تاثیر را در تمام جنبه های مختلف فیلم جنگ ستارگان مشاهده کنید. این تاثیر هم خودش را در شخصیت هان سولو که می توان او را قهرمان اصلی فیلم دانست نشان می دهد و هم ارتباطات کاری که هان سولو با جابای هات بسیار بارز است. (هان سولو فردی است که سفینه ای باربر را حمل می کند و به نوعی در سطح کهکشانی قاجاق می کند. او برای یک قاچاقچی بزرگتر به نام جابای هات کار می کند که یک موجود غیرانسان است و اهل سیاره تاتونی می باشد. در روند داستان مشاهده می کنیم که او برای این که قرض های زیادش را به جابا بپردازد سعی می کند تا پول زیادی بدست آورد و...) البته علاوه بر این ارتباط، می توان در بخش های بسیار مختلف دیگر این فیلم نیز رابطه ای میان داستان جنگ های ستاره ای جورج لوکاس و چندگانه کلاسیکی که دوست جورج لوکاس یعنی فرانسیس فورد کاپولا خلق کرده است مشاهده کرد که نشان دهنده این است که این دو فیلم تا چه اندازه می توانند با هم ارتباط داشته باشند. ولی شاید یکی از بهترین جنبه های این رابطه را بتوان در ارتباطی که میان پرنسس لیا و جابای هات وجود دارد نشان داد که می توان گفت دقیقا آینه ای از مرگ لوکا براسی (لنی مونتانا) می باشد که حتی در وب سایت جنگ ستارگان نوشته شده که این موضوع به صورت خیلی عمدی در فیلم قرار داده شده است.

11. طراحان جنگ های ستاره ای لباس های یکی از مشهورترین شخصیت های شرور فیلم به نام "بوبا فت" از روی لباس های مبدل فردی اقتباس کرده بودند که در یک رژه نظامی در خیابان شرکت کرده بود!

 

اکثر افرادی که فیلم های جنگ های ستاره ای را تماشا می کنند و یا حتی برخی از افرادی که خودشان را به عنوان هواداران پروپاقرص این مجموعه می دانند بر این باورند که "بانتی هانتر" افسانه ای و معروف این فیلم که یکی از شخصیت های بسیار مهم و موثر در این فیلم می باشد و نام اصلی آن در فیلم "بوبا فت" نامگذاری شده است؛ برای اولین بار در فیلم امپراطوری دوباره ضربه می زند که در سال 1980 ساخته شده بود ظاهر شد. این در حالی است که افرادی که حقیقتا خودشان را هوادار جنگ های ستاره ای می دانند باید این نکته ظریف را بدانند که این شخصیت در حقیقت قبل از این که در فیلم امپراطوری ضربه می زند در سال 1980 ظاهر شود در یک فیلم کوتاه مربوط به جنگ ستارگان ظاهر شد که در سال 1978 اکران شده بود و نام این فیلم "تعطیلات مخصوص جنگ های ستاره ای" بود که در حقیقت از نظر زمانی بین شماره اول و شماره دوم این فیلم اکران شده بود.

نکته خیلی جالبتر این است که آن ها نیز اشتباه می کنند!

حقیقت داستان این است که ایده اصلی این شخصیت مربوط به زمانی می شود که کمی قبلتر از فیلم میان فیلم اول و دوم جنگ ستارگان، این شخصیت از فردی الهام گرفته شده بود که در روز 24 سپتامبر سال 1978 در یک رژه نظامی که در ایالت کالیفرنیا انجام می شد گرفته شده بود!

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 30 آبان 1400 ساعت 11:39 | بازدید : 16 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

همه ما می دانیم که تماشا کردن فیلم های ترسناک باعث می شود که تا مدتی بعد از این فیلم احساس ترس در ما وجود داشته باشد ولی به دلیل علاقه ای که داریم گاهی این فیلم ها را نگاه می کنیم. حتی در برخی از موارد ممکن است این احساس ترس برای ما دردسرساز باشد. به عنوان مثال ممکن است به دلیل تماشا کردن یک فیلم ترسناک دیگر شب ها خوابمان نبرد و یا این که تا مدت ها از بودن در یک مکان خلوت احساس ناراحتی و ترس داشته باشیم. این در صورتی است که اگر برخی از توصیه ها را رعایت کنیم می توانیم به راحتی این احساس را در خودمان از بین ببریم. در ادامه این پست تصمیم داریم تا 13 توصیه را برای این که احساس ترس ناشی از فیلم های ترسناک را از خودتان دور کنید برایتان ارایه کنیم:

1. برای این که میزان ترسناکی فیلم کمتر شود، فیلم را صبح ها نگاه کنید!

 

شما برای این که از میزان ترسناک بودن فیلم کم کنید می توانید فیلم را در ساعت هایی نگاه کنید که کمترین اثر را بر روی شما دارد. تحقیقات نشان داده است که اگر این گونه فیلم ها را زمانی که تازه از خواب بیدار شده اید (و یا حداثل زمانی که در ساعت های ابتدایی روز هستید) تماشا کنید می توانید انتظار داشته باشید که میزان اثربخشی این فیلم ها به مراتب کمتر از زمانی می شود که بعد از ظهر و عصر آن ها را نگاه کنید. در حقیقت اگر به جای این که فیلم ها را زمانی که خورشید غروب می کند نگاه کنید زمان طلوع خورشید نگاه کنید، می توانید تمام روزتان را که به فعالیت های مختلف می پردازید به عنوان فیلتری برای اثرات این فیلم درنظر بگیرید. بنابراین این فعالیت ها باعث می شوند که تماشای فیلم به اندازه ای که شب آن را نگاه کنید برایتان ترسناک نباشد.

تحقیقات نشان داده است اگر فیلم را زمانی نگاه کنید که هوای بیرون از مکانی که در آن قرار گرفته اید تاریک باشد؛ میزان اثربخشی منفی که این فیلم می تواند بر روی شما داشته باشد به مراتب بیشتر از زمانی است که فیلم را در حالی ببینید که می دانید فضای بیرون از خانه تان روشن است. بنابراین بهتر است که سعی کنید حتما زمان تماشا کرد فیلم را طوری تنظیم کنید که در روشنایی روز (و ترجیحا اول صبح) فیلم را تماشا کنید.

2. فیلم را تنها نگاه نکنید!

 

یکی از کارهایی که به هنگام تماشا کردن فیلم های ترسناک شما برای این که تاثیرگذاری این فیلم ها را کم کنید نباید انجام دهید این است که فیلم را تنها نگاه کنید. بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته دانشمندان نشان داده اند که هنگامی که شما فیلم ها را تنها نگاه می کنید تاثیری که بر روی شما خواهند داشت خیلی زیاد است این در صورتی است که وقتی فیلم ها را به همراه افرادی نگاه می کنید که آن ها را دوست دارید اثربخشی این فیلم مخصوصا زمانی که ترسناک است خیلی کمتر می شود. البته این موضوع درباره افرادی که آن ها را نمی شناسید نیز صادق است. به عنوان مثال در صورتی که شما یک فیلم ترسناک را در کنار عده ای از افراد در سینماها نگاه کنید؛ می توانید انتظار داشته باشید که نسبت به زمانی که همان فیلم را به تنهایی در همان سینما نگاه می کنید بسیار اثربخشی کمتری بر روی شما دارد. این در صورتی است که اگر حداقل یک نفر علاوه بر شما در کنار شما باشد می توانید انتظار داشته باشید که میزان ترسی که به احتمال زیاد از دیدن این فیلم به شما دست خواهد داد به میزان بسیار زیادی کمتر می شود و شما می توانید انتظار داشته باشید که عوارض دیدن این فیلم ترسناک کمتر گریبانگیر شما شود. یکی از بدترین کارهایی که می توانید در این زمینه انجام دهید این است که وقتی کسی خانه نیست یک فیلم ترسناک را برای خودتان بگذارید و اگر زمان این کار شب باشد خیلی بدتر می شود و بدتر از همه آن ها این است که چراغها را نیز خاموش کنید! در چنین حالتی ممکن است تا مدتی دچار عوارض ناشی از ترسیدن از این فیلم باشید!

3. برای این که به هنگام تماشا کردن این فیلم احساس راحتی بیشتری داشته باشید می توانید در طول مدت زمان پخش این فیلم با افرادی که دارید به همراه آن ها این فیلم را تماشا می کنید صحبت کنید!

 

همان طور که بیان شد یکی از کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که فیلم را به همراه افراد دیگری در کنارتان نگاه کنید. این کار می تواند به میزان زیادی باعث شود که میزان استرس شما در کار کاهش پیدا کند. یکی دیگر از توصیه هایی که در این زمینه به افرادی که می خواهند از فیلم های ترسناک نترسند می شود این است که سعی کنند تا همزمان با فیلم با دیگران صحبت کنند و درباره شخصیت هایی که در این فیلم وجود دارد و یا درباره داستانی این این فیلم دارد و یا درباره آینده ای که به احتمال زیاد شخصیت ها در این فیلم خواهند داشت صحبت کنند. این کار باعث می شود که میزان فشاری که ناشی از ترسناک بودن فیلم مورد نظر است به میزان زیادی کم می شود و شما می توانید انتظار داشته باشید که احساس ایمنی و آرامشی را که ناشی از بودن در کنار افراد دیگر به هنگام تماشای فیلم است به شما کمک کند تا به میزان زیادی ترستان از تماشا کردن فیلم کم شود. بنابراین در صورتی که می خواهید کمی آرامتر شوید می توانید درباره این فیلم با افرادی که همراه با شما فیلم را تماشا می کنند صحبت کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان بسیار بسیار زیادی میزان استرس شما را از تماشا کردن این فیلم کم کند. به عنوان مثال می توانید درباره بخش های قبلی این فیلم نیز با دیگران صحبت کنید. مثلا می توانید بگویید: "دیدی او چگونه می دوید؟" و مواردی از این قبیل!

4. وقتی فیلم به بخش های ترسناک خودش رسید، برای این که بر روی شما اثری نداشته باشد بخندید!

 

یکی دیگر از روش های بسیار بسیار موثری که شما می توانید برای این که اثر تماشا کردن فیلم را کم کنید از آن استفاده کنید این است که به هنگامی که فیلم به بخش های ترسناک خودش رسید به جای این که بترسید و اجازه بدهید تا این بخش های ترسناک بر روی شما تاثیر داشته باشند؛ بخندید! تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی شما داشته باشد و باعث شود که به میزان زیادی میزان استرسی را که ممکن است ناشی از تماشا کردن این لحظه های ترسناک در شما شود بکاهد. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شما بخش های ترسناک فیلم را برای خودتان تبدیل به بخش های مثبت کنید و این می تواند به شما کمک کند تا از هیجانات و استرس ها و در نهایت ترس ها و آسیب های تماشا کردن چنین لحظه هایی در فیلم مصون بمانید. یکی از مهم ترین نشانه هایی که شما می توانید تشخیص دهید که هم اکنون یک لحظه ترسناک در حال وقوع است لحظه ای است که موسیقی فیلم در حال تند شدن شود. در چنین حالتی شما می توانید انتظار داشته باشید که به احتما زیاد قرار است اتفاقی در این فیلم بیفتد. بنابراین شما باید سعی کنید تا در چنین شرایطی بخندید و یا این که در صورتی که می توانید یک چیز خنده دار برای خودتان و برای افرادی که در کنار شما فیلم را می بینند تعریف کنید. بهتر است حتی اگر فکر می کنید هیچ بخشی از این فیلم خنده دار نیست و هیچ چیز خنده داری در این فیلم پیدا نمی شود نیز این کار را انجام دهید. فراموش نکنید که خنده می تواند تاثیرات بسیار شگفت انگیزی بر روی شما داشته باشد. خنده می تواند به شما کمک کند تا تنش های عصبی و استرس شما کاهش پیدا کند و در حقیقت شما با این کار می تواند جو فیلم را مخصوصا زمانی که به ترسناک ترین و استرس زای ترین بخش های خودش می رسد به کلی تغییر دهید! این کار نه تنها به شما کمک می کند تا روحیه خودتان را به هنگام تماشا کردن این فیلم حفظ کنید بلکه می تواند به دیگران نیز کمک کند تا با جوی که شما ایجاد کرده اید احساس ایمنی و ریلکسیشن کنند!

5. فیلم هایی را که چگونگی ساخت فیلم های ترسناک را نشان می دهند ببینید!

 

شما برای این که بیشتر از گذشته درک کنید که این ها همه فیلم است و حقیقت ندارد؛ می توانید فیلم هایی را ببینید که نشان می دهد که این فیلم ترسناکی که شما دیده اید و یا فیلم های دیگر مشابه آن چگونه ساخته می شوند. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی شما داشته باشد و می تواند باعث شود که از میزان استرسی که ناشی از تماشا کردن این فیلم است به اندازه بسیار زیادی در شما کاسته شود. امروزه بسیاری از فیلم هایی که شما به صورت DVD خریداری می کنید دارای بخشی دارند که در آن پشت صحنه این فیلم و چگونگی ساخته شدن آن را نشان داده است. بنابراین در صورتی که چنین امکانی برای شما فراهم شده بود حتما این کار را انجام دهید و در صورتی که چنین امکانی نداشتید می توانید درباره مصاحبه هایی که هنرپیشه ها درباره این فیلم می کنند مطالبی را بخوانید تا به شما ثابت شود که این ها همه فیلم هستند و حقیقت ندارند!

6. بعد از تماشای فیلم مورد نظر، استراحت کنید و ریلکسیشن انجام دهید!

 

وقتی که فیلم مورد نظر را تماشا کردید، ریلکس کنید! این موضوع خیلی مهم است و می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی زندگی شما داشته باشد. شما بعد از این که این فیلم را مشاهده می کنید بدون تردید چه بخواهید و چه نخواهید با میزانی از استرس روبرو می شوید. این که این استرس به چه میزانی است و یا این که چگونه بخواهید کنترلش کنید موضوعی اساسی شماست. میزان این استرس بستگی به میزان ترسناک بودن این فیلم و همچنین بستگی به این دارد که شما به چه میزان از این فیلم تاثیر پذیرفته اید. همچنین این که چگونه با استرس ناشی از این فیلم مواجه شوید نیز بستگی به خودتان دارد. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا بعد از تماشا کردن فیلم های ترسناک و فیلم هایی که به شکل های مختلف به آن ها استرس وارد می کنند کار ریلکسیشن انجام دهند افرادی هستند که شانس بیشتری برای موفقیت در کنترل کردن خودشان و عوارضی که ناشی از تماشای این فیلم ترسناک می باشد دارند. این در صورتی است که اگر شما بعد از تماشای این فیلم به جای این که کاری کنید که این استرس در شما کاهش پیدا کند سعی کنید تا استرستان را حتی از آن چیزی که بوده است بیشتر کنید می توانید انتظار داشته باشید که تا مدت طولانی این استرس های ناشی از فیلم شما را آزار دهد. تحقیقات نشان داده است که یکی از بهترین روش هایی که شما می توانید با این روش استرس خودتان را بلافاصله بعد از تماشا کردن فیلم مورد نظر کاهش دهید این است که عمل ریلکسیشن را انجام دهید و با استفاده از آن سعی کنید تا از شدت کار کم کنید.

7. به خودتان یادآوری کنید که این فیلم واقعی نیست!

 

شما باید به خودتان یادآوری کنید که چیزهایی که در این فیلم دیده اید به هیچ عنوان واقعی نبودند. این موضوع بسیار مهم است که شما به این اندازه توانایی روحی داشته باشید که به خودتان بقبولانید که اتفاقاتی که در این فیلم افتاده است اصلا حقیقی نبوده و همه آن ها زاییده ذهن افرادی بوده که آن ها را ساخته اند. بنابراین یکی از بهترین کارهایی که می توانید بعد از پایان یافتن این فیلم بکنید این است که به خودتان بگویید: "این فیلم واقعی نیست!" و یا این که بگویید: "بدون تردید من در امان هستم!"

ممکن است که گفتن این حرف ها در نگاه اول به نظر شما خیلی اثری نداشته باشد اما حقیقت این است که گفتن این حرف ها از نظر روان شناسی می تواند تاثیراتی بسیار زیاد بر روی شما داشته باشد به شیوه ای که باعث شود که شما بتوانید به میزان زیادی از استرس و ترس ناشی از تماشا کردن این فیلم ها در خودتان بکاهید. دانشمندان همچنین بر این باورند که وقتی شما این حرف ها را مدام به خودتان می زنید ضمین ناخودآگاه و همچنین نیمه هوشیار شما این حرف ها را درک می کند و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که تاثیر خودشان را بر روی شما بگذارند. نکته دیگر در این رابطه این است که وقتی شما این حرف ها را به خودتان می زنید ناخودآگاه آن بخش هایی از فیلم مورد نظر به ذهن شما می آید که شامل صحنه هایی است که به نظر شما مصنوعی می آید. آنگاه به خودتان می گویید که صحنه های این فیلم مصنوعی و غیرواقعی بود  وبنابراین همین موضوع به شما کمک می کند تا خودتان را قانع کنید که این فیلم یک فیلم غیرواقع گرایانه و مصنوعی بوده است.

ممکن است شما با این حرف هایی که به خودتان می زنید قانع نشوید. در این صورت به شما توصیه می شود که برای این که راحت تر باشید درها را قفل کنید!

فراموش نکنید که در بسیاری از فیلم های سینمایی ترسناک می بینید که در ابتدای فیلم نوشته شده "بر اساس یک داستان واقعی!" که باید بدانید افرادی که این فیلم ها را می سازند برای این که مخاطبین بیشتری جذب کنند این عبارت را می نویسند در صورتی که در اکثر موارد در بسیاری از بخش های فیلم بسیار اغراق شده است و مثلا ممکن است برخی از کاراکترهای این فیلم ها غیرواقعی باشند و شما باید به این موضوع اشراف کامل داشته باشید.

8. بعد از تماشای فیلم های ترسناک شما کمی هیجان پیدا می کنید که بهتر است برای خلاص شدن از این انرژی کمی ورزش کنید!

 

بعد از این که یک فیلم ترسناک را نگاه می کنید از نظر روانشناسی در موقعیتی قرار می گیرد که اصطلاحا به آن موقعیت "جنگیدن یا پرواز کردن" گفته می شود. شما برای این که بتوانید از استرس ناشی از این موقعیت بکاهید می توانید کمی ورزش کنید. این کار می تواند تا حدود زیادی به شما کمک کند تا تعادل روانی مورد نظر برای ادامه کار را بدست بیاورید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا آرامش بیشتری پیدا کنید. شما می توانید ورزش رقص و یا ورزش هایی مانند نرم دوی و پیاده روی تند و یا طناب زدن را برای خلاص شدن از انرژی که به شما دست داده است انجام دهید که این کارها می توانند به میزان زیادی به شما کمک کنند تا تعادل روانی خودتان را بدست آورید و به حالت معمولی برسید.

9. در صورتی که فکر می کنید خلاص شدن از فکر های مربوط به این فیلم برایتان خیلی سخت است می توانید یک فیلم دیگر ببینید تا اثر فیلم قبلی کمرنگ تر شود!

 

یکی دیگر از کارهایی که می توانید برای رها شدن از اثراتی که فیلم قبلی برای شما دارد انجام دهید این است که یک فیلم دیگری ببینید تا اثر فیلم قبلی بر روی ذهن شما کمرنگ تر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند یکی از بهترین کارها برای افرادی باشد که قصد دارند تا یک فیلم ترسناکی را که دیده اند فراموش کنند. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که انجام دادن این کار یکی از موثرترین روش ها برای این است که شما بتوانید ذهن خودتان را از تماشای این فیلم به سمت دیگری متمرکز کنید. بنابراین می توانید بلافاصله بعد از این که این فیلم را مشاهده کردید دوباره تلویزیون را باز کنید و به یک فیلم دیگر نگاه کنید و البته یک نکته مهم که در این زمینه وجود دارد این است که شما باید اطمینان حاصل کنید که این فیلم دیگر مانند فیلم قبلی نیست و یک جو مثبت برای شما ایجاد می کند. به عنوان مثال می تواند یک فیلم کمدی را انتخاب کنید برای این که بتوانید به آن بخندید و فیلم ترسناک را فراموش کنید. یا می توانید در صورت امکان به یک فیلم مستند نگاه کنید تا حواستان از فیلم قبلی پرت شود.

علاوه بر تماشا کردن فیلم ها روشی دیگر در این زمینه این است که به جای فیلم یک کتاب بخوانید و خودتان را غرق در خواندن آن و مطالبی که در آن نوشته شده است بکنید. این کار می تواند باعث شود که اثرات مخرب فیلمی که دیده اید به میزان زیادی در شما از بین برود.

10. بعد از دیدن فیلم سعی کنید تها نمانید و زمانتان را با دوستان و یا خانواده بگذرانید!

 

از دیگر توصیه هایی که برای افرادی که می خواهند اثرات منفی و استرس زای تماشا کردن فیلم های ترسناک را در خودشان کم کنند می تواند کاربردی باشد این است که سعی کنند تا بلافاصله بعد از این که فیلم را دیدند زمان خودشان را با دیگران و افرادی که دوستشان دارند بگذرانند. در صورتی که شما این فیلم را تنها نگاه کردید بهتر است به پیش دوستانتان و یا خانواده تان بروید و بعد از تماشا کردن فیلم تنها نمانید. همچنین در صورتی که فیلم را با دیگران نگاه کردید نیز بهتر است که تنها به اتاقتان نروید و سعی کنید تا زمانتان را با دوستانتان بگذرانید. این کار می تواند باعث شود که شما احساس بهتری داشته باشید و همچنین این گذراندن زمانتان با دیگران به شما کمک می کند تا از عوارض منفی که تماشا کردن این فیلم می تواند برای شما داشته باش مصون بمانید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که بالافاصله بعد از این که یک فیلم ترسناک را می بینند تنهایی به اتاقشان می روند احساس ترس بسیار بیشتری نسبت به افرادی که بعد از تماشای فیلم سعی می کنند تا زمانشان را در کنار خانواده ها و دوستانشان بگذرانند دارند. از این رو سعی کنید تا حتما بعد از این که تماشای فیلم را تمام کردید از تنهایی خودتان فرار کنید و وقتتان را در کنار خانواده بگذرانید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند هنگامی که شما تنها می شوید مخصوصا زمانی که یک فیلم ترسناک را نگاه کرده اید که می تواند زمینه استرس بیشتری را در شما ایجاد کند؛ احتمال این که احساساتی مانند استرس و ناراحتی و در نهایت حتی افسردگی به شما شما بیایند بسیار بیشتر از زمانی است که وقتتان را در کنار خانواده و دوستان می گذرانید.

11. در صورتی که فکر می کنید خیلی از این فیلم ترسیده اید، می توانید برای این که احساس بهتری داشته باشید شب به هنگام خواب، چراغ را روشن بگذارید!

 

یکی از روش هایی که می تواند به شما کمک کند تا شب ها خواب بهتری داشته باشید و از فیلم مورد نظر کمتر نترسید این است که شب ها وقتی که می خواهید بخوابید چراغ را روشن نگاه دارید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا احساس آرامش بیشتری بکنید. این یک اصل روان شناسی است که وقتی ما انسان ها در محیطی تاریک قرار می گیریم احساس می کنیم که این تاریکی برایمان خطرناک است به این شکل که هر لحظه ممکن است از دل این تاریکی یک اتفاق بدی برایمان بیفتد. این در صورتی است که اگر سعی کنیم تا این مشکل را برای خودمان حل کنیم احساس بهتری می کنیم. یکی از بهترین کارهایی که در این زمینه می توان انجام داد این است که وقتی که یک فیلم ترسناک دیدیدم (که بدترین اتفاقاتی است که از نظر ایجاد احساس ترس در ما ممکن است بیفتد!) وقتی که خواستیم بخوابیم؛ چراغ را روشن کنیم. این کار می تواند به ما کمک کند تا تمام بخش هایی را که به هنگام خواب در اتاق نمی توانسته ایم ببینیم اکنون این بخش ها را نیز ببینیم و همین موضوع می تواند باعث شود تا میزان ترسی که درونمان وجود دارد به میزان بسیار زیادی کمتر شود. از این رو توصیه می شود اگر احساس می کنید که از اشباح و شیاطینی که در این فیلم ترسناک دیده ای می ترسید بهتر است که چراغ را روشن کنید تا دیگر چنین احساسی نداشته باشید و راحت تر بخوابید!

12. در صورتی که روزی که یک فیلم ترسناک دیده اید شب نمی توانید بخوابید، یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که برای خودتان موسیقی ملایم پخش کنید!

 

موسیقی یکی از مهم ترین و اثرگذارترین هنرهای دنیا می باشد. موسیقی بر روی زندگی انسان ها تاثیرات بسیار زیادی دارد و تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که انسان ها با گوش دادن به موسیقی می توانند سیستم زندگی خودشان را تغییر دهند. آن ها حتی می توانند با گوش کردن به انواعی از موسیقی میزان افسردگی خودشان را کم کنند و حتی می توانند کاری کنند که حالشان دگرگون شود. تحقیقات زیادی در رابطه با تاثیرات مثبتی که مسیقی می تواند بر روی زندگی ما انسان ها داشته باشد انجام گرفته است. بسیاری از روان شناسان بر این باورند که استفاده کردن از موسیقی می تواند به ما کمک کند تا خواب راحت تری نیز داشته باشیم. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که داشتن خواب راحت می تواند با گوش دادن به موسیقی برای ما بیشتر محیا شود. از این رو یکی از روش هایی که شما می توانید با استفاده از آن بر ترس و بی خوابی های ناشی از تماشا کردن یک فیلم ترسناک  غلبه کنید این است که سعی کنید تا موسیقی گوش دهید. این کار را در صورتی که هنگام خواب انجام دهید به شما کمک می کند تا خواب راحت تری نیز داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که داشتن یک خواب راحت با استفاده از موسیقی به راحتی امکان پذیر می شود حتی در صورتی که شما قبل از آن یک فیلم ترسناک دیده باشید. بنابراین قبل از این که خواستید به رختخواب بروید سعی کنید تا موسیقی گوش کنید و سپس به آرامی بخوابید.

همچنین تحقیقات دیگری که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است برای این که بعد از تماشا کردن یک فیلم ترسناک خواستید بخوابید، می توانید به جای گوش دادن به موسیقی به صداهایی طبیعی گوش کنید. به عنوان مثال می توانید به کلیپ های صوتی که صداهای جنگل و یا آبشار و رودخانه را ضبط کرده اند گوش کنید و با کمک آن ها به خواب بروید.

13. در صورتی که از ترس نیمه شب از خواب پریدید، به خودتان تلقین کنید که این فقط یک فیلم بود!

 

ممکن است شما تمام کارهایی را که در بالا به آن ها اشاره شد انجام داده باشید ولی باز هم احساس کنید که نمی توانید از شر ترس این فیلم خلاص شوید. حتی ممکن است کار شما به جای برسد که شب کابوس این فیلم را ببینید و یا ممکن است ناگهان از خواب بیدار شوید! در صورتی که چنین اتفاقی برایتان افتاد یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که به خودتان تلقین کنید که : "این فقط یک فیلم بود! چیزی برای ترسیدن وجود ندارد!" همچنین برای این که کابوس نبینید می توانید به خودتان تلقین های مثبتی در این زمینه انجام دهید و همیشه به یاد داشته باشید که در صورتی که چندین و چند بار این کار را تکرار کنید می توانید انتظار داشته باشید که در نهایت حرف هایی که به خودتان زده اید به شما اثر کند و بنابراین در نهایت از ترس ناشی از این فیلم بیرون بیایید. دانشمندان بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا با استفاده از تلقین مثبت کنترل بهتری بر روی خودتان داشته باشید. همچنین از دیگر کارهایی که می توانید در این زمینه انجام دهید کشیدن چند نفس عمیق و ریلکس کردن قبل از خواب می باشد.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شنبه 29 آبان 1400 ساعت 15:42 | بازدید : 16 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

1. بدانید که تماشای فیلم های سینمایی برای تفریح هستند!

 

اولین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که تماشا کردن فیلم های سینمایی قبل از هر چیزی برای این است که شما لذت ببرید. بنابراین بدون این که به خودتان سخت بگیرید سعی کنید تا از فیلم ها لذت ببرید و بدانید که به هیچ عنوان نباید هدفی غیر از لذت بردن در شما ایجاد شود. فیلم هایی که شما نگاه می کنید برای تفریح و سرگرمی است و بنابراین اولین هدف این است که شما سعسی کنید تا لذت ببرید. اگر قرار باشد که شما به تماشای یک فیلم سینمایی بنشینید و احساس کنید که دیدن این فیلم شما را اذیت می کند به هیچ عنوان نباید به تماشای این فیلم ادامه دهید به این دلیل که در این حالت شما سعی می کنید تا خودتان را اذیت کنید و این کار اصلا درست نیست. شما باید سعی کنید تا یک فیلم سینمایی را در حالی تماشا کنید که احساس راحتی می کنید و می خواهید نهایت لذت را از آن ها ببرید. هدف در نهایت همین است و بس!

2. بر روی داستان تمرکز کنید!

 

شما باید روح یک فیلم را درک کنید و اولین کاری که در این زمینه باید انجام دهید این است که سعی کنید تا بر روی داستان این فیلم تمرکز کنید! تحقیقات نشان داده است که بهترین مخاطبین فیلم ها و افرادی که بیشتری لذت ها را از فیلم های سینمایی می برند افرادی هستند که سعی می کنند تا قبل از هر چیزی بر روی داستانی که این فیلم ها دارند تمرکز کنند. این افراد افرادی هستند که شانس بیشتری برای درک کردن بهتر فیلم و لذت بردن از آن را دارند. شما باید سعی کنید تا کلید اصلی داستان فیلم را درک کنید و بر این اساس از خودتان سوالاتی بپرسید که پاسخ دادن به این سوالات می تواند برای شما روشن کننده روند اصلی داستان باشد. شما برای این که بتوانید داستان اصلی این فیلم ها را برای خودتان مشخص کنید در ابتدا باید از خودتان سه سوال اساسی و کلیدی بپرسید که پاسخ دادن به این سه سوال می تواند باعث شود که شما درک بهتری از داستان داشته باشید و این سه سوال به قرار زیرند:

سوال اول: داستان فیلم از کجا شروع شد؟

سوال دوم: داستان فیلم به کجا تمام شد؟

سوال سوم: چگونه از ابتدا به پایان رسید؟ (یعنی در طول راه چه اتفاقاتی افتاد؟)

3. بیش از اندازه فیلم را تحلیل نکنید!

 

یکی از اشتباهاتی که بسیاری از ما انجام می دهیم این است که فکر می کنیم باید برای این که یک فیلم را به خوبی درک کنیم بیشتر از آن چیزی که باید و شاید آن را تحلیل کنیم. این موضوع اصلا درست نیست! شما برای این که یک فیلم را درک کنید به هیچ عنوان نیازی به این ندارید داستان آن را بیش از اندازه برای خودتان تحلیل کنید. در تمام مدتی که فیلم را تماشا می کنید مهم ترین نکته ای که باید در ذهنتان وجود داشته باشد این است که در بسیاری از مواقع در صورتی که یک فیلم را بیشتر از آن چیزی که باید و شاید تحلیل کنید شانستان برای این که بتوانید به اندازه کافی از این فیلم لذت ببرید به میزان زیادی کم می شود. از این رو سعی کنید تا به جای این که این فیلم را به اندازه ای که اصلا نیازی نیست تحلیل کنید سعی کنید تا واقع گرایانه آن را ببینید و از آن لذت ببرید. در این صورت احساس بهتری نسبت به دیدن آن پیدا می کنید.

4. سعی کنید تا المان های سینمایی را در آن بررسی کنید!

 

فیلم های سینمایی جنبه های مختلفی دارند که شما برای این که بتوانید به همه این جنبه ها تسلط داشته باشید باید سعی کنید تا در مدرسه های سینمایی درس بخوایید. این کار غیر ممکن است و شما در حقیقت برای این که بتوانید یک نگاه کلی نگر به این فیلم داشته باشید (در صورتی که خودتان در رشته های مربوط به سینما تحصیل نکرده باشید و یا در صورتی که اصلا اطلاعاتی در این زمینه نداشته باشید) می توانید با توجه کردن به برخی از جنبه های سینمایی ساده کار تحلیل را انجام دهید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که افرادی که در این زمینه اطلاعات زیادی ندارد هم می توانند به راحتی و با بررسی کردن چند عامل بسیار ساده و کلیدی این کار را انجام دهند. به عنوان مثال شما می توانید با بررسی کردن چند پارامتر بسیار ساده درک کنید که این فیلم از نظر تخصصی و سینمایی فیلم خوبی است یا خیر. در صورتی که این پارامترها به شما نشان دادند که این فیلم زیاد مناسب نیست می توانید از ادامه دادن به تماشای آن خودداری نمایید.

5. قبل از تماشا کردن فیلم نقدهای مربوط به آن را نخوانید!

 

یکی از اشتباهاتی که بسیاری از افرادی که فیلم نگاه می کنند مرتکب می شوند این است که فکر می کنند در صورتی که قبل از این که یک فیلم را مشاهده کنند درباره آن نقدهایی را بخوانند می توانند انتظار داشته باشند که دیدگاهشان نسبت به این فیلم بهتر شود و یا این که فیلم را از زوایای گسترده تری نگاه کنند. این موضوع کاملا اشتباه است. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که در بسیاری از موارد وقتی که مخاطبینی که می خواهند فیلمی را نگاه کنند قبل از این که این فیلم را ببینند درباره آن نقدها و یا حتی نوشته هایی را می خوانند که آن ها را به تماشا کردن این فیلم دعوت می کند؛ دیگر نمی توانند آن طور که باید و شاید از تماشا کردن این فیلم لذت ببرند. بنابراین بر اساس آمارهایی که در این زمینه وجود دارد می توان این گونه نتیجه گرفت که بهتر است قبل از این که یک فیلم را نگاه می کنید هیچ پیش زمینه ای نسبت به آن نداشته باشید تا بتوانید بیشتری لذت را از تماشا کردن آن ببرید.

6. فیلم را با خوش بینی نگاه کنید!

 

یکی دیگر از توصیه هایی که می توان به افرادی که می خواهند به تماشای فیلم ها بنشینند می توان کرد این است که به جای این که قبل از این که به تماشای فیلم بنشینید بر چشمانتان یک عینک بدبینی بزنید و با استفاده از این عینک به این فیلم نگاه کنید؛ سعی کنید تا این عینک را از چشمانتان بیرون بیاورید و به جای آن با دیدگاه خوشبینی به فیلم نگاه کنید. همان طور که در مورد اول نیز بیان شد شما نباید فراموش کنید که وقتی که می خواهید یک فیلم را نگاه کنید در حقیقت می خواهید تفریح کنید. فیلم ها در حقیقت ابزاری هستند که شما را از فشارهایی که زندگی مدرن بر رویتان می آورد بیرون می آورند و سعی می کنند تا شما را با یک دنیای جدید آشنا کنند. این موضوع از نظر روان شناسی نیز شناخته شده است و به آن "اسکیپیزم" گفته می شود. در این حالت شما سعی می کنید تا برای این که از فشارهای زندگی راحت شوید به تماشا کردن فیلم ها هجوم بیاورید. از این رو داستان را خیلی جدی نگیرید و سعی کنید تا عینک بدبینی را بردارید.

7. در عین حال که موضوع را خیلی جدی نمی گیرید، وقتی که فیلم های هیجانی، ترسناک، جنایی و خشن را می بینید سعی کنید تا از قلب و ذهنتان مراقبت کنید!

 

یکی دیگر از نکته هایی که توجه کردن به آن به هنگامی که فیلم تماشا می کنید می تواند برای شما بسیار بسیار مهم و اساسی باشد این است که وقتی که فیلم نگاه می کنید بر اساس همان اصلی که قرار نیست همه چیز را جدی بگیرید باید سعی کنید تا از قلبتان و همچنین از مغزتان نسبت به برخی از صحنه هایی که می بینید محافظت کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای لذت بردن از تمام فیلم ها و حتی فیلم هایی که فکر می کنید که دارای صحنه های خشنی هستند داشته باشید. وقتی که شما با چنین دیدگاهی شروع به تماشا کردن این فیلم ها بکنید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که در صورتی که این فیلم ها دارای صحنه های خشنی بودند کمتر به شما آسیب بزنند بیشتر می شود و بنباراین شما از این آسیب ها مصون می مانید.

8. سعی کنید بعد از تماشا کردن فیلم ها تنها احساسات مثبت آن ها را به خاطر بیاورید!

 

همان طور که در بالا اشاره شد برخی از فیلم ها هستند که شما برای این که آن ها را ببینید نیاز دارید تا از قلبتان مراقبت کنید. بنابراین در صورتی که فکر می کنید در این فیلم ها نقطه های منفی وجود دارد یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که تنها بخش های مثبت این فیلم ها را به خاطر بیاورید. این کار می تواند منجر به این شود که شما احساس کنید که از دیدن فیلم ها لذت برده اید. این که شما کدام بخش های یک فیلم را به خاطر بیاورید کاملا بستگی به این دارد که شما خودتان چه چیزی را بخواهید. در حقیقت شما می توانید خودتان انتخاب کنید که به عنوان مثال در صورتی که فیلمی را مشانده کردید که در آن صحنه های خشن زیادی وجود دارد کدامیک از بخش های آن را به خاطر بیاورید و این موضوع می تواند منجر به این شود که شما خودتان تعیین کنید که می خواهید از به یاد آوردن فیلم لذت ببرید یا خیر. از این رو سعی کنید تا بخش های مثبت آن را به یاد بیاورید تا بیشتر لذت ببرید!

9. بعد از تماشای فیلم از خودتان بپرسید که آیا تماشای این فیلم را دوست داشتید یا خیر و در صورتی که تماشای آن را دوست داشتید فیلم های بیشتری از همان ژانر ببینید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که از تماشا کردن فیلم ها لذت بیشتری ببرید این است که بعد از این که یک فیلم را با یک ژانر مشخص تماشا کردید سعی کنید بررسی کنید که آیا این فیلم ها دوست داشتید یا خیر؟ در صورتی که این فیلم را دوست داشتید می توانید بر این اساس فیلم های بیشتری را ببینید که در همان ژانر این فیلم قرار دارند و بنابراین از تماشا کردن این فیلم ها لذت بیشتری ببرید. این در صورتی است که اگر تماشا کردن این فیلم برای شما خوشایند نبوده است؛ می توانید دیگر از این گونه فیلم ها نبینید. همچنین بعد از این که به سوال اول یعنی آیا این فیلم را دوست داشته ام یا خیر پاسخ دادید یکی دیگر از کارهایی که باید انجام دهید این است که از خودتان بپرسید چرا این فیلم را دوست داشته اید؟ پرسیدن این سوال دوم نیز به همان اندازه سوال اول و یا حتی شاید بیشتر از آن می تواند برای شما مهم باشد! در حقیقت پرسیدن سوال دوم به شما کمک می کند تا دلیل علاقه خودتان به این ژانر را برای خودتان مشخص کنید که این موضوع به نوبه خودش به شما کمک می کند تا بیشتر از این گونه فیلم ها لذت ببرید و حتی می توانید وقتی که دلیل علاقه خودتان به این ژانر را فهمیدید بهتر از گذشته دنبال ژانرهایی بگردید که مشابه با ژانری هست که دیده اید. به عنوان مثال اگر در پاسخ به این سوال برایتان مشخص شود که شما فیلم های خانوادگی دوست دارید، می توانید فیلم های خانوادگی بیشتری ببینید.

10. سعی کنید تا بدون این که به کس دیگری بگویید خودتان تعابیری را که فکر می کنید به شما لذت می دهند از این فیلم بکنید!

 

و در نهایت این که از آن جایی که این فیلم ها برای این هستند که ما از آن ها لذت ببریم؛ بنابراین شما می توانید هر تعبیری را که فکر می کنید به شما لذت می دهد از این فیلم بکنید. این کار نه به کس دیگری آسیب می زند و نه این که فیلم را خراب می کند. این تنها یک برداشت شخصی شما از فیلم است که در ذهن شما می گذرد.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 17 آبان 1400 ساعت 16:7 | بازدید : 34 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

10. جو یانگ قدرتمند (1998)

 

این فیلم که در سال 1998 ساخته شده است جز اولین فیلم های شارلیز ترون محسوب می شود. در این فیلم که کارگردانی آن را ران آندروود بر عهده دارد و در آن بازیگرانی مانند بیل پکستون، شارلیز ترون، شربه جبا، نوین اندروز، رجینا کینگ، دیوید پیمر و بازیگران دیگر بازی می کنند شاهد یکی از بازی های درخشان شارلیز ترون هستیم. او در این فیلم تنها 21 سال سن دارد ولی مانند یک بازیگر باتجربه بازی می کند. در حقیقت این فیلم یکی از اولین فیلم هایی است که باعث شده تا شارلیز ترون به موفقیت زیادی برسد. بسیاری از منتقدان سینما و افرادی که این فیلم را مشاهده کردند بیان کردند که شارلیز ترون برای بازی در این فیلم حقیقتا باید برای گرفتن جایزه های مختلفی که به بازیگران تازه کار می دادند نامزد می شد. شارلیز ترون به عنوان یک هنرپیشه توانمند توانست تا در این فیلم برای اولین بار بدرخشد و از خودش بازی را ارایه دهد که همگان را مجذوب خودش بکند.

داستان این فیلم در رابطه با گوریلی بسیار بزرگ است که نام او جو یانگ می باشد. این گوریل برای این که در محیط زندگی خودش می توانست برای ساکنین منطقه تهدیدی به حساب بیاید از محیط زندگی خودش جدا می شود و به دست آمریکایی ها سپرده می شود. آمریکایی ها تصمیم می گیرند که این گوریل را به آمریکا بیاورند و سعی کنند تا از آن نگهداری کنند. این در صورتی است که او وقتی که در قفس خودش قرار دارد تصمیم می گیرد تا از قفس فرار کند. بعد از ماجراهایی شاهد آن هستیم که این گوریل به هالیوود می آید و تصمیم به نابود کردن می گیرد و باعث ایجاد رعب و وحشت می شود. شارلیز ترون با این گوریل دوست می شود و این گوریل به جای این که او را بکشد از او نگهداری می کند. آن ها سعی می کنند تا این گوریل را نابود کنند ولی شارلیز ترون به همراه گروهی که از او حمایت می کنند سعی می کنند تا مانع از این کار شوند. در نهایت بعد از ماجراهایی گوریل را دوباره آزاد می کنند و به مکانی که به آن تعلق دارد برمی گردانند.

جو یانگ قدرتمند یکی از اولین کارهای عمده شارلیز ترون در طول فعالیت حرفه ای حدودا 26 ساله اش است.

9.  محوطه (2000)

 

محوطه نیز از دیگر فیلم های شارلیز ترون است که مربوط به زمانی است که کم کم در حال رشد کردن به عنوان یک هنرپیشه بوده است. او در زمانی که این فیلم اکران می شد کم کم در حال تبدیل شدن به یک بازیگر مطرح در سینما بود. کم کم داشتند او را می شناختند و او تا آن زمان در برخی از فیلم هایی مانند جویانگ قدرتمند و نوامبر شیرین بازی کرده بود. او در این زمان سعی می کرد تا بازی خودش را تثبیت کند و بنابراین در این فیلم تمام سعی خودش را برای ارایه دادن یک بازی خوب کرده بود. البته این فیلم هم از نظر گیشه و هم از نظر دیدگاه منتقدین نتیجه خوبی نداشت ولی با این وجود می توان گفت که بازی شارلیز ترون در این فیلم درخشان بود. شارلیز ترون در این فیلم با بازیگرانی همچون مارک والبرگ، واکین فینیکس و جیمز کان همبازی بوده است. کارگردان این فیلم هم جیمز گری بود که فیلم های خوبی را کارگردانی کرده است. داستان این فیلم بیشرت حول و حوش ماجرای فساد در شهر می گذرد و در ابتدا فردی به نام لئو را معرفی می کند که یک زندانی است که بعد از این که برای مدتی زندان خودش را گذرانده است؛ عفو مشروط می خورد و به صورت مشروط از زندان آزاد می شود. او بعد از این که از زندان آزاد می شود سعی می کند تا نزد خانواده اش برگردد ولی باید خیلی مواظب باشد که اشتباهی انجام ندهد. او تصمیم می گیرد تا انسان خوبی باشد ولی وقتی که به خانه اش می رود متوجه می شود که نمی تواند از فساد دور بماند! در حقیقت از آنجایی که او بعد از آزاد شدن از زندان بیکار است؛ به دنبال کار می گردد. مادر او برای این که برای او کاری پیدا کند سعی می کند تا از شوهر خواهر خودش که فردی بسیار پولدار است کمک بگیرد. شوهرخواهر او در کار ساخت قطار است و سعی می کند تا از لئو هم حمایت کند و داستان از اینجا شروع می شود....

البته همان طور که گفته شد نسبت به این فیلم نقدهای سنگینی شده است و بسیاری از منتقدان بیان کردند که داستان این فیلم به هیچ هنوان به اندازه کافی قوی نیست که بتواند بیننده و مخاطب را مجذوب خودش کند ولی در مجموع این فیلم یکی از فیلم های خوب شارلیز ترون از نظر بازی به شمار می آید.

8. نوامبر شیرین (2001)

 

از دیگر فیلم های شارلیز ترون که در آن بازی درخشانی از خودش ارایه کرده است؛ فیلم نوامبر شیرین است. او در این فیلم با کیانو ریوز همبازی بود. داستان این فیلم از این قرار است که مردی به نام نلسون (با بازی کیانو ریوز) یک فرد بسیار موفق در زمینه تجاری است که یک زندگی مرفه دارد. ماجراهایی برای او اتفاق می افتد که منجر به اخراج او می شود. بعد از اخراج شدن، دختری (با بازی شارلیز تورن) با او آشنا می شود و تصمیم می گیرد که برای یک ماه هزینه های زندگی او را بپردازد (به این دلیل که نلسون چون از کار بیکار شده است بنابراین نه خانه ای دارد که در آنجا زندگی کند و نه درآمدی دارد که بتواند زندگیش را بگذراند!) از این رو این دختر به نلسون کمک می کند تا در این یک ماه در خانه اش باشد تا بتواند بعد از این یک ماه برای خودش کار پیدا کند. نلسون بعد از این که با این دختر آشنا می شود کم کم تحت تاثیر او قرار می گیرد و لذت های حقیقی زندگی را پیدا می کند. او به این نتیجه می رسد که تا کنون از زندگی هیچ چیزی نمی دانسته است و هم اکنون که در حال گذراندن وقتش را این دختر است می داند آزادی واقعی و لذت بردن واقعی از زندگی چیست. او به اندازه ای تحت تاثیر این دختر قرار می گیرد که حتی وقتی یک بار در طول مدت این ماه برای یک مصاحبه کاری به نزد یکی از کارفرمایان خودش که فرد بسیار پولداری است می رود وقتی که می بیند این فرد پولدار رفتار ناشایستی با یکی از گارسنانی که در آنجا کار می کند دارد تصمیم می گیرد که آن مکان را ترک کند و حتی پیشنهاد یک کار بسیار پردرآمد را از طرف این مرد قبول نمی کند. بعد از مدتی نلسون از این دختر می خواهد که با او ازدواج کند ولی با کمال تعجب متوجه می شود که این دختر به او پاسخ خیر می دهد! وقتی که نلسون دلیل را جویا می شود این دختر به او پاسخی نمی دهد تا زمانی که نلسون به صورت اتفاقی کشف می کند که او دچار یک بیماری لاعلاج است که مدت زیادی برای زنده ماندن زمان دارد. او متوجه می شود که این دختر تمام تلاش خودش را می کرده است برای این که در طول مدت باقی مانده ای که با نسلون دارد؛ زندگی ناب را احساس کند. مدتی بعد از این که نلسون به این ماجر پی می برد یک روز صبح زود این دختر از خانه خارج می شود تا برای همیشه او را ترک کند و چند روز باقی مانده عمر خودش را بدون او بگذراند. نلسون به دنبال او می رود و او را پیدا می کند ولی او به نلسون می گوید که باید او را تنها بگذارد به این دلیل که او به این خاطره ای که با نلسون داشته نیاز دارد تا بتواند قوی و نیرومند باشد و با هر چیزی کنار بیاید و سپس نلسون را با قلبی شکسته ترک می کند!

البته این فیلم در گیشه فروش زیادی نکرد و بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که داستان فیلم بسیار ضعیف است ولی شارلیز ترون در این فیلم نیز ماننده فیلم های دیگرش بازی بسیار قوی ارایه کرد.

7. بلوند اتمی (2017)

 

داستان این فیلم به سال های اواخر دهه 1980 میلادی و به زمانی که میان روسیه و آمریکا جنگ سرد درگرفته بوده برمی گردد. این فیلم با یک تصویر جالب و جذاب از رونالد ریگان زمانی که می خواست دیوار برلین برداشته شود آغاز می شود ولی بعد از چند دقیقه که از فیلم می گذرد فیلم این پیام را به مخاطبین می دهد که این فیلم درباره این موضوعات نمی باشد. بعد از مدتی ما با شخصیت جذاب لوراین بروگتون آشنا می شوید که شارلیز ترون نقش آن را بازی می کند و قهرمان این فیلم می باشد. در حقیقت این شخصیت یک شخصیت جیمز باندی زن است که می توان گفت که زمینه ای را برای یک جیمز باند زن ایجاد می کند. بازی شارلیز ترون در این نقش به اندازه ای قوی بوده است که بعد از تماشای این فیلم بسیاری از همکاران شارلیز ترون از جمله همبازی او در فیلم سفید برفی و شکارچی بر این باور بودند که شارلیز ترون باید جیمز باند بعدی باشد!

این مامور بسیار حرفه ای و خانم، از هیچ لوازمی برای کارش استفاده نمی کند. او تنها یک تفنگ، یک ضبط صوت، یک پاسپورت و همچنین یک لباس مشکلی و سفید به همراه خودش دارد و از این لوازم برای کارش استفاده می کند. کارگردان این فیلم کارگردان فیلم هایی مانند جان ویک (که یک فیلم اکشن با بازی کیانو ریوز است و کیانو ریوز نیز تقریبا شخصیت مشابهی در این فیلم دارد) نیز می باشد و این فیلم که یک فیلمی در ژانر جاسوسی است با این که داستانی گیج کننده ندارد و تا حدود زیادی می توان به این داستان پی برد ولی به راحتی می توان گفت که داستان این فیلم پیچیده نیز می باشد و برای این که آن را درک کنید نیاز به چند بار دیدن این فیلم دارید.

با تمام این احوال می توان این گونه گفت که بازی شارلیز ترون در این فیلم در نقش یک قهرمان زن بسیار فوق العاده است و می توان این گونه نتیجه گرفت که با توجه به روند فیلم هایی که در هالیوود ساخته می شود که در آن ها به بازیگران زن در نقش های اول خیلی اهمیت داده نمی شود می توان این گونه انتظار داشت که شارلیز ترون این کلیشه در هالیوود را نقض کرده و قهرمان زنی ساخته است که هالیوود به آن احتیاج داشت. او هم از نظر بدنی بسیار مقاوم است و هم این که مهارت های جنگی بسیار بالایی دارد و رزمنده بسیار خوبی است.

6. پرومتیوس

 

از دیگر فیلم های شارلیز ترون پرومتیوس است. داستان این فیلم مربوط به آینده می باشد. پیش بینی فیلم به این شکل است که در آینده انسان ها از کره زمین دور می شوند و ربات هایی وجود دارند که فرمانبردار انسان ها هستند و آن ها را به شکل فریز شده در می آورند و برای مسافرت های فضایی طولانی منجمد و خواب می کنند و بعد آن ها را بیدار می کنند. در ابتدای این فیلم می بینیم که گروهی از دانشمندان در ماموریتی برای این که منبع حیات را پیدا کنند عازم سیاره ای می شوند. شارلیز ترون در این فیلم در نقش مردیت ویکرز ظاهر می شود صاحب سفینه ای است که آن ها قرار است در آن به این سیاره سفر کنند. با این که نقش شارلیز ترون منفی است ولی در این فیلم توانسته این نقش را به خوبی ایفا کند. این فیلم که کارگردانی آن را ریدلی اسکات بر عهده دارد (کارگردانی که فیلم هایی مانند گلادیاتور و بلید رانر و منطقه 9 را کارگردانی کرده بود) فیلمی بود که در گیشه به فروش خوبی رسید و بسیاری معتقدند که این فیلم در حقیقت دنباله ای برای فیلم بیگانه (1979) می باشد که البته با این که در این فیلم المان های زیادی از فیلم سال 1979 وجود دارد ولی به گفته خود کارگردان این فیلم دنباله ای برای فیلم بیگانه نبوده است.

5. تالی (2018)

 

شارلیز ترون در این فیلم یکی از درخشان ترین بازی های خودش را ارایه داده است. این فیلم در سال 2018 و در زمانی اکران شد که شارلیز ترون جایگاه خودش را به عنوان یک هنرپیشه با استعداد پیدا کرده بود و بنابراین تصمیم گرفته بود تا یک فیلم جدید با یک بازی جدید را ارایه کند.

در این فیلم شارلیز ترون نقش بانویی را بازی می کند که در میانسالی قرار دارد و در فرزند دارد و در انتظار آن است که سومین فرزندش هم به دنیا بیاید. ولی از آنجایی که فرزند سوم این زن ناخواسته است زندگی به کام مارلو (که نام این زن میانسال است که شارلیز ترون نقش آن را بازی می کند) به ناخواه سخت می شود. این زن احساس می کند که در تربیت کردن فرزندانش بسیار تنهاست و هیچ کسی نیست که به او کمک کند تا بچه هایش را بزرگ کند. او همچنین احساس می کند که مجبور است تمام بار زندگی خانواده اش را تنهایی بر دوش بکشد. این فیلم تا حدود زیادی به مادرانی که می خواهند بار زندگی را به تنهایی به دوش بکشند و در این راه تنها هستند می پردازد و سعی می کند تا مشکلاتی را که این زنان دارند نشان دهد. شوهر مارلو هیچ کمکی در انجام کارهای خانه به او نمی کند و او را کاملا تنها می گذارد. او حتی در بزرگ کردن فرزندان هم به او کمک نمی کند و مدام در حال انجام بازی های رایانه ای می باشد! همچنین فرزندان مارلو نیز در مراحل حساسی قرار دارند: یکی از آن ها در حال بالغ شدن است و دیگری دارای مشکلات و مسائل روحی! بنابراین همه عوامل باعث می شود که تالی دچار افسردگی شود. اما در زندگی او تغییری ایجاد می شود. داستان از این قرار است که برادر مارلو پیشنهاد می دهد برای این که زندگیشان بهتر شود؛ از یک پرستار بچه استفاده کنند و او هم می پذیرد. نام این پرستار بچه "تالی" است و از جایی که او وارد زندگی آن ها می شود همه چیز برایشان تغییر می کند!

تالی برای آن ها مانند یک قهرمان و یک فرشته نجات عمل می کند. در حقیقت این فرشته نجات دست مانند مری پاپینز، یک نجات دهنده همه فن حریف برای آن ها می باشد که به مارلو این اجازه را می دهد که کارهایی انجام دهد که در گذشته هرگز توانایی انجام دادن آن ها را نداشته است.

فیلم تالی به دغدغه هایی که یک زن خانه دار برای این که بچه هایش را بزرگ کند متحمل می شود می پردازد. این فیلم زندگی یک زن خانه دار و معمولی را که برای این که مادر شود از تمام آرزوهای خودش زده است نشان می دهد. مارلو بعد از این که با تالی آشنا می شود این فرصت را پیدا می کند تا کارهایی را انجام دهد که سال هاست برای این که مادر شود از انجام دادن آن ها باز مانده است. او به مارلو اجازه می دهد تا خودش را یک بار دیگر پیدا کند. این فیلم در حقیقت ملموس ترین شخصیتی را که ما در زندگی خودمان داریم یعنی "مادر" را مورد بررسی قرار می دهد. بسیاری از مادرانی که این فیلم را می بینند با شخصیت مارلو همزادپنداری می کنند و بخشی از خودشان را در او مشاهده می کنند. این فیلم حقیقتا یکی از بهترین فیلم هایی است که شارلیز ترون در آن به ایفای نقش پرداخته است.در این فیلم به شیوه ای ساخته شده است که حتی وقتی که پایان فیلم را مشاهده می کنید باز هم دوست دارید یک بار دیگر آن را ببینید به این دلیل که این فیلم ارزش بیشتر از یک بار دیده شدن را دارد.

4. لانگ شات (2019)

 

از دیگر فیلم های مطرح شارلیز ترون، لانگ شات می باشد. داستان این فیلم به این شکل شروع می شود:

یک شب در یک مهمانی، یک فردی که یک خبرنگاری است که شغل درست و حسابی ندارد (که نقش آن را ست روگن بازی می کند) با یک خانم سیاست مدار به نام شارلوت فیلد (که نقش آن را شارلیز ترون بازی کرده است) آشنا می شود.  البته این اولین باری نیست که این دو با هم آشنا شده اند بلکه آشنایی آن ها به سال ها قبل از این که با هم ملاقات کنند برمی گردد! در حقیقت آن ها در سال های دهه 1990 همدیگر را می شناخته اند! در آن زمان شارلوت به عنوان یک پرستار بچه کار می کرده است و فرد (همان روزنامه نگار با بازی ست روگن) به او علاقه مند بوده است ولی نتوانسته علاقه خودش را ابراز کند.

بعد از این که آن ها با هم ملاقات می کنند، بین آن ها رابطه ای شکل می گیرد ولی این بار اوضاع کمی متفاوت است: شارلوت هم اکنون تبدیل به وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا است که قرار است به زودی تبدیل به رییس جمهور آمریکا شود (قرار است در رای گیری شرکت کند) در صورتی که فرد هنوز به دنبال کار می گردد! همین موضوع منجر می شود که در رابطه ای که آن ها با هم دارند تناقضاتی ایجاد شود و بنابراین همین تناقضات باعث می شود که داستان این فیلم جذاب شود!

او یک سیاست مدار است که با مردی آشنا شده است که یک نویسنده و روزنامه نگاری است که شغلی ندارد و البته این داستان یک داستان عاشقانه است ولی در تم مدرن شیرین تر هم می شود. در حقیقت فیلم های خیلی کمی را می توان مشاهده کرد که مانند این فیلم هم عاشقانه باشند و هم کمدی! این فیلم در ترکیب کردن این چند ژانر با هم بسیار موفق عمل کرده است و در عین حال که دارای جنبه سیاسی دارد، می تواند ترکیبی از ژانر فانتزی، عاشقانه، کمدی و کمی هم سیاسی را در کنار هم در یک فیلم نگه دارد. همچنین بازی درخشانی که شارلیز ترون و ست روگن از خودشان ارایه می کنند و مخصوصا بازی فوق العاده شارلیز ترون فیلم را درخشان تر و جذاب تر می کند.

3. مکس دیوانه: جاده خشم (2015)

 

یکی از معروفترین فیلم های شارلیز ترون فیلم مکس دیوانه: جاده خشم می باشد. این فیلم یک فیلک اکشن به کارگردانی جورج میلر است و در حقیقت می توان گفت که چهارمین قسمت از سری فیلم های مکس دیوانه محسوب می شود که سه قسمت قبلی آن مربوط به سال های گذشته و با بازی مل گیبسون هستند.

داستان این فیلم درباره فردی به نام مکس واکاتانسکی (که نقش آن را تام هاردی ایفا می کند) می باشد که تصمیم می گیرد تا با افراد فیوروسا (که نقش آن را شارلیز ترون بازی می کند) متحد شود برای این که بتوانند با فرمانده شیطانی به نام ایمورتان جو مبارزه کنند تا بتوانند دخترانی را که همسران فراری این رهبر خبیث هستند را از دست او نجات دهند. این فیلم یک فیلم بسیار مهیج و پرماجرا می باشد که می توان گفت یکی از مشهورترین فیلم هایی است که شارلیز ترون بازی کرده. در ابتدا قرار بود خود مل گیبسن که فیلم های قبلی را بازی می کرد بازیگر اصلی این فیلم باشد ولی بعد از مدتی تصمیم بر آن شد تا شارلیز ترون به جای او بازی کند.

2. هیولا (2003)

 

شارلیز ترون برای بازی در این فیلم یک جایزه اسکار گرفت. این فیلم را از نظر هنری می توان یکی از بهترین فیلم هایی دانست که شارلیز ترون در آن به ایفای نقش می پردازد. شارلیز ترون در این فیلم با گریمی کاملا متفاوت ظاهر شد و این حالت کلیشه ای  که بازیگران زن برای این که بتوانند در فیلم های هالیوودی موفق شوند باید حتما از ظاهری زیبا برخوردار باشند را برای همیشه از بین برد. آن ها برای فیلم برداری این فیلم شارلیز ترون را گریم کردند و تمام اجزای صورت او را تغییر دادند. نه موهای او موهای خوش بود و نه پوست صورتش و نه دندان هایش و نه هیچ جای دیگر. اما او توانست بهترین بازی خودش را در این فیلم ارایه دهد و توانست بهترین و موفق ترین کارش را انجام دهد که برای او یک اسکار به ارمغان آورد.

داستان این فیلم درباره زنی به نام آیلین ورنوس است که در سال 1989 به سختی زندگی خودش را در ایالت میشیگان می گذراند. او تصمیم می گیرد تا خودکشی کند ولی بعد از مدتی با دوستی آشنا می شود که او را از انجام این کار باز می دارد. آن ها با هم در یک کلوب شبانه کار پیدا می کنند و تصمیم می گیرند تا با هم آنجا کار کنند. یک روز مردی به دوست او تجاوز می کند و آیلین (با بازی شارلیز ترون) که از حرکت این مرد بسیار ناراحت شده است تصمیم می گیرد تا از او انتقام می گیرد و بنابراین با ضرب گلوله او را می کشد و سپس تصمیم می گیرد که دیگر در کلوب کار نکند ولی چون هیچ مدرک تحصیلی ندارد هیچ جا به او کار نمی دهند و بنابراین او تصمیم می گیرد تا دوباره به شغل قبلی خودش در کلوب برگردد و با کشتن افرادی که مشتریانش هستند پول و لوازم قیمتی آن ها را از آن ها بگیرد!

این فیلم با این که با بودجه ای محدود ساخته شده بود ولی میزان فروش بسیار زیادی کرد و همچنین از نظر نقدها هم دارای نقدهای مثبتی بود. مخصوصا همه منتقدین به بازی درخشان و زیبایی که شارلیز ترون در این فیلم کرده بود اشاره می کردند و نکته جالب اینجا بود که او برای این که در این فیلم بازی کند حدودا 20 پوند به وزنش اضافه کرده بود (با خوردن!) و توانسته بود تا به بهترین شکل ممکن نقش را مجسم کند.

1. نوجوان (2011)

 

این فیلم نیز یکی از بهترین فیلم های شارلیز ترون محسوب می شود. در این فیلم شارلیز ترون نقش زنی به نام میوس را بازی می کند که 37 سال سن دارد و در شهر بزرگی به نام مینیاپلس زندگی می کند و با این که یک نویسنده موفق است ولی با این وجود دچار افسردگی است. او تصمیم می گیرد تا به محلی که در آن به دنیا آمده و سال ها پیش برای این که به مینیاپلس بیاید آنجا را ترک کرده است برگردد تا بتواند با دوست پسر سابقش ملاقاتی داشته باشد. او هنوز هم در دوران بچگی و نوجوانی خودش زندگی می کند و فکر می کند در صورتی که به این شهر بیاید می تواند دوباره دوست پسر قدیمی خودش را بدست بیاورد. این در صورتی است که خودش می داند که این فرد هم اکنون ازدواج کرده و یک فرزند دارد و فرزند دومش هم در حال به دنیا آمدن می باشد!

میویس با این که این موضوع را می داند سعی می کند تا دوباره پیش او برگردد و در خیالات خودش فکر می کند که می تواند او را تسخیر کند. بنابراین به این شهر می رود و در یک هتلی مستقر می شود. بعد از مدتی با یکی دیگر از دوستان دوران نوجوانی اش به نام مت آشنا می شود که قد کوتاهی دارد. مت سعی می کند تا به او کمک کند تا بتواند این موضوع را درک کند که دوست پسرش دیگر ازدواج کرده است و دیگر رفته است و  نمی تواند دیگر او را برگرداند ولی میویس حاضر نمی شود این حقیقت را قبول کند تا زمانی که یک روز دوست پسر سابقش او را به مراسم تولد فرزند دومش دعوت می کند. میویس در این مراسم به او حقیقت را می گوید که موجب تعجب همگان قرار می گیرد و میویس متوجه می شود که اشتباه کرده است!

او تصمیم می گیرد که به طور کلی شهر کوچکی را از از آن آمده فراموش کند و دوباره به مینیاپلس برگردد و سعی کند تا در آنجا یک زندگی جدید را شروع کند و این بار دیگر خاطره دوست پسر قدیمیش را نیز برای همیشه فراموش می کند.

شارلیز ترون در این فیلم یکی از بهترین بازی های خودش را ارایه داده است و ما را به خوبی با شخصیت میویس و ویژگی هایی که دارد آشنا می کند و باعث جذابیت هرچه بیشتر فیلم می شود.

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 17 آبان 1400 ساعت 15:56 | بازدید : 14 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

20. جاده (2009)

 

این فیلم داستان یک پدر و پسری را به تصویر می کشد که در یک آمریکای پسامدرن می خواهند راه خودشان را پیدا کنند. در این فیلم، شارلیز ترون به عنوان مادر پسر به ایفای نقش می پردازد. در حقیقت در این فیلم شارلیز ترون نمادی از بهشت گمشده را به تصور می کشد. اگرچه در داستان این فیلم اینگونه به نظر می رسد که او شوهر و پسرش را ترک کرده است.

این فیلم بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده است البته میان داستان این فیلم و داستان اصلی رمان تفاوت هایی نیز وجود دارد. داستان این فیلم آینده کشور آمریکا و به طور کلی انسانیت را به شیوه تاریکی نشان می دهد. داستان از این قرار است که در آینده انسان ها و به طور کلی سیاره زمین به دلیل اتفاقات بدی که افتاده است دچار خسارت های جبران ناپذیری شده است و کم کم رو به نابودی می باشد. در داستان فیلم می بینیم که تمام منابع غذایی برای انسان ها رو به پایان است و قحطی بزرگی کره زمین را فرا گرفته است. انسان ها هم برای این که بتوانند زندگی خودشان را نجات دهند و از این وضعیت وخیم بیرون بیایند مجبور می شوند که با هم بجنگند و همدیگر را نابود کنند. در این میان، می بینیم که پدر و پسری مجبورند برای این که خودشان را از این شرایط نجات دهند، از طریق جاده ای به سفر بروند.  داستان فیلم بسیار تاریک است و حتی شخصیت اصلی این فیلم که "ویگو مورتنسن" نقش آن را بازی می کند به دلیل مشکلاتی که برایش ایجاد شده است چندین بار سعی می کند تا دست به خودکشی بزند به این دلیل که از ادامه دادن کار بسیار ناامید می شود. ولی هربار که این کار را می کند برای این که زندگی خودش را نجات دهد دلیلی پیدا می کند و سعی می کند تا امید را در خودش حفظ کند و به زندگی کردن و مبارزه کردن ادامه دهد. او سعی می کند تا با تمام توان به همراه پسرش جاده مورد نظر را طی کند به امید این که به جایی برسد که بتواند زندگی بهتری را برای خودش و پسرش فراهم کند. البته با این که حضور شارلیز ترون در این فیلم بسیار کم است و تنها در چند دقیقه از فیلم حضور دارد ولی با این وجود تمام فیلم را تحت تاثیر قرار می دهد.

19. سفیدبرفی و شکارچی  (2012)

 

در این فیلم شارلیز ترون نقش یک ملکه بدجنس و نامادری شیطان صفت سفیدبرفی را بازی می کند که سعی می کند تا حکمفرمایی بر سرزمین افسانه ای را بدست آورد. این داستان در حقیقت بازسازی شده داستان قدیمی سفیدبرفی است و اصل داستان بر اساس حسادت های ملکه شیطان صفت (شارلیز ترون) به سفیدبرفی (کریستن استوارت) می باشد (البته به عقیده بسیاری این شارلیز ترون است که لیاقت داشتن عنوان  سفیدبرفی را دارد!) داستان از این قرار است که پادشاهی بعد از این که در یکی از جنگ هایش پیروز می شود به زنی زیبارو برخورد می کند و او را با خودش به قصر می آورد. این زن که همان نامادری سفیدبرفی (دختر پادشاه از همسر قبلیش) است؛ بعد از مدت کوتاهی پادشاه را می کشد و سعی می کند تا با کمک بردار خودش بر سرزمین افسانه ای این پادشاه حکومت کند. او تصمیم می گیرد تا سفیدبرفی را هم به قتل برساند ولی سفیدبرفی فرار می کند و به جنگل می رود. ملکه برای این که او را دستگیر کند از یک فردی قوی که جنگل را می شناسد و به او شکارچی (با بازی کریس همسورت) می گویند استفاده می کند و سعی می کند تا با وعده های دروغینی مانند برگرداندن همسر مرده شکارچی به او، او را وادار کند تا سفیدبرفی را در جنگل پیدا کند و او را بکشد. وقتی که شکارچی به جنگل می رود سفیدبرفی را پیدا می کند ولی وقتی که از برادر ملکه می خواهد که همسر مرده اش را به او برگرداند، بردار ملکه به او می گوید که خواهرش نمی تواند مردگان را زنده کند و او فریب خورده است. بنابراین شکارچی هم سفیدبرفی را به بردار ملکه تحویل نمی دهد و به جایش او را می کشد و همراه با سفید برفی به جنگل فرار می کنند. آن ها بعد از ماجراهایی که در جنگل دارند، نزد حکومت سرزمین دیگری می روند که با ملکه در جنگ است. سفیدبرفی به آن ها کمک می کند تا با ملکه بجنگند و آن ها سپاهیان جدیدی را برای شکست دادن ملکه می فرستند که رهبری آن را سفیدبرفی بر عهده دارد. در نهایت بعد از جنگی که بین آن ها در می گیرد؛ سفیدبرفی موفق می شود ملکه را به قتل برساند و کشورش را آزاد کند.

18. بازی های گوزن شمالی (2000)

 

این نیز یکی دیگر از فیلم های شارلیز ترون است که او در این فیلم نقشی متفاوت دارد. این فیلم که کارگردانی آن را جان فرانکنهیمر بر عهده دارد؛ فیلمی مهیج و جذاب است که بیننده را تا پایان فیلم سر جای خودش میخکوب می کند. داستان از اینجا شروع می شود که یک زندانی به نام نیک کاسیدی به هم سلولی خودش به نام رودی (با بازی بن افلک) درباره نامه نگاری هایی که با نامزدش به نام اشلی (با بازی شارلیز ترون) انجام می دهد می گوید. او اکثر نامه های عاشقانه ای را که در زندان برای اشلی می نوشته است برای رودی تعریف می کند. بعد از چند ماه، اتفاقی در زندان می افتد و نیک کاسیدی در یک درگیری که با گاردهای زندان دارد کشته می شود. رودی از این موضوع خیلی ناراحت می شود ولی از آنجایی که چیزی به زمان آزادیش نمانده است؛ فکری به ذهنش می رسد: او تصمیم می گیرد تا خودش را به جای نیک معرفی کند تا برای مدتی با نامزد او زندگی کند. بنابراین از زندان خارج می شود و به قرار ملاقاتی که نیک قبل از مرگش با اشلی گذاشته است می رود و خودش را نیک معرفی می کند. اما بعد از چند روز سروکله گابریل، برادر اشلی پیدا می شود. گابریل که یک راننده کامیون بسیار خشن است به رودی (که خودش را در نقش نیک معرفی کرده است) می گوید که باید جای گاوصندوقی را که در کازینویی قرار دارد که نیک زمانی در آن کار می کرده و به دلیل دزدی کردن از همین کازینو بازداشت شده است را به ما بگویی! رودی که به اشلی خودش را به عنوان نیک معرفی کرده است؛ از این کرده خودش پشیمان می شود و سعی می کند تا به گابریل بفهماند که او در حقیقت نیک نیست و نامش رودی است و در تمام این مدت برای این که مدتی را با نامزدش بگذراند به او دروغ گفته است. اما گاربیل و افرادش حرف او را باور نمی کنند و او را تهدید می کنند که اگر آن ها را به این کازینو نبرد و اگر به آن ها کمک نکند که از این کازینو دزدی کنند؛ او را می کشند. رودی نیز به ناچار قبول می کند که با آن ها به این کازینو بیاید و به آن ها کمک کند تا دزدیشان را انجام دهند ولی ماجرا از آن چیزی که فکرش را می کرد بسیار پیچیده تر می شود.

17. قوانین شرابخانه (1999)

 

داستان این فیلم مربوط به سال های گذشته است (در سال هایی اواسط دهه 1940 و زمانی که کشور آمریکا به نیروهای متفقین پیوسته بود) قهرمان داستان یک پسر جوانی است که در یتیم خانه به دنیا آمده و نقش آن را توبی مگوایر بازی می کند؛ این پسر جوان خیلی فقیر است و پولی ندارد و چون خیلی فقیر است و نمی تواند به اندازه کافی برای خودش سرمایه داشته باشد نمی تواند به ارتش بپیوندد و از آن جایی که پزشک این یتیم خانه (که نقش آن را مایکل کین بازی می کند) خیلی علاقه دارد تا او را مانند خودش بکند سعی می ند تا کار را به او آموزش دهد اما او به دلیل این که برخی از کارهایی که این پزشک انجام می دهد را غیر قانونی می داند و به این دلیل که با او اختلاف نظرهای زیادی در زمینه های مشابه دارد؛ دوست ندارد تا مانند او شود.

داستان اصلی فیلم از زمانی شروع می شود که یک افسر نیروی دریایی (که نقش آن را پال راد بازی می کند) به همراه همسرش (که نقش آن را شارلیز ترون بازی می کند) به زندگی او وارد می شوند و روزگار او را تغییر می دهند. در حقیقت آن ها برای سقط جنین به یتیم خانه می آیند و می خواهند بعد از مدت کوتاهی که در این یتیم خانه هستند؛ آنجا را ترک کنند. هومر سعی می کند تا از این فرصت بهتری استفاده را بکند و برای این که دنیای جدیدی را تجربه کند با آن ها برود و یتیم خانه را ترک کند. داستان در اینجا پایان نمی پذیرد. او بعد از مدتی که از یتیم خانه بیرون می رود؛ در زندگی جدیدی که برای خودش ایجاد کرده است کم کم عاشق همسر این افسر یعنی کندی می شود این در صورتی است که همسر او به ماموریتی در کشور ژاپن رفته است. در عین حال فیلم به شکل موازی نشان می دهد که دکتر این یتیم خانه که خیلی دوست دارد تا او به آنجا برگردد کم کم از این که او برگردد نا امید می شود.

داستان این فیلم داستانی جذاب و سرگرم کننده است که بیننده را برای مدت طولانی نمایش این فیلم سر جای خودش میخکوب می کند و بیننده دوست دارد تا پایان این فیلم همراه فیلم باشد تا ببیند نتیجه آن چه می شود.

16. ایان فلاکس (2005)

 

از دیگر فیلم های شارلیز ترون که در آن نقش برجسته ای را ایفا کرده است ایان فلاکس می باشد. در این فیلم شارلیز ترون قهرمان فیلم است و نقش اول داستان می باشد. داستان این فیلم زمان آینده کره زمین را نشان می دهد. در این فیلم مشاهده می کنیم که در آینده ویروسی مرگبار به جان بشریت و انسان ها افتاده است و تقریبا تمام انسان ها از بین رفته اند. در حقیقت این فیلم در سال 2005 ساخته شده است ولی پیش بینی شده است که در سال 2011 ویروسی آمده که باعث از بین رفتن تمام انسان ها به جز یک درصد از آن ها شده است و البته داستان این فیلم به سال ها بعد از سال 2011 می رود و تمام اتفاقات این فیلم به آینده ای بسیار دور برمی گردد.

یکی از شخصیت های اصلی این فیلم دانشمندی است به نام "ترور گودچالد" که سعی می کند تا درمانی را برای این ویروش کشف کند. او بعد از مدتی این کار را انجام می دهد و انسان ها را درمان می کند. اما برای این که در قرنطینه باشند آن ها را به یک مکان دور می فرستد که در آنجا از شیوع این ویروس جلوگیری شود. ترور گودچایلد به همراه همکارانش سعی می کنند تا تمام انسان هایی را که در کره زمین باقی مانده اند به شهری ببرند که نام آن "برنگا" است. اما در آن شهر بعد از مدتی همه چیز به خوبی و خوشی ادامه پیدا نمی کند! در حقیقت بعد از مدت کوتاهی در این شهر هر روز تعدادی از انسان هایی که آنجا زندگی می کنند کم می شوند!  از این رو عده ای از افراد با حکومتی که گودچایلد برای خودش در این شهر ایجاد کرده است مخالفت می کنند و سعی می کنند تا یک گروه زیرزمینی تشکیل دهند تا با گودچایلد مبارزه کنند. این افراد از طریق خوردن یک قرص می توانند با استفاده از تکنولوژی های بسیار پیشرفته با هم ارتباطات ذهنی برقرار کنند و یکی از این افراد هم ایان فلاکس (با بازی شارلیز ترون) است که حتی خواهر خودش هم جز افرادی است که در این حکومت مفقود شده اند. بنابراین او دستور قتل گودچایلد را دریافت می کند و سعی می کند تا برای این که او را بکشد وارد مکانی شود که او در آن زندگی می کند ولی وقتی که به آنجا می شود متوجه می شود که داستان با آن چیزی که او فکرش را می کرد کاملا متفاوت است....

15. نگهبانانی از دیرباز(2020)

 

داستان این فیلم مربوط به گروهی از ابرقهرمانان است که سعی می کنند تا با پلیدی ها و بدی ها در دنیا بجنگند. رهبر این گروه را اندی (شارلیز ترون) بر عهده دارد. این گروه به هیچ عنوان پیر نمی شوند و هرگز هیچ چیزی نمی تواند باعث شود که آن ها از بین بروند. به عنوان مثال در صورتی که زخمی شوند؛ زخم های آن ها بعد از مدت کوتاهی خوب می شود و یا این که هر اتفاقی برای جسم آن ها بیفتد بعد از مدت کوتاهی بدنشان ترمیم می شود و دوباره برمی گردند. از همه مهم تر این که آن ها صدها سال سن دارند و هرگز پیر نمی شوند و مامویت آن ها این است که دنیا را از تمام بدی هایی که وجود دارد پاک کنند. آن ها تصمیم می گیرند تا عضو جدیدی را به گروه خودشان اضافه کنند که او نیز مانند آن ها این توانایی را دارد که جزیی از آن ها شود. آن ها تصمیم می گیرند تا به او آموزش های لازم را بدهند. اما داستان این فیلم بیشتر بر روی اندی است که از همه این قهرمانان بزرگتر است ولی از این که مدت طولانی جنگیده خسته شده است و دوست دارد تا به آرامش برسد ولی نمی تواند چون هنوز هم خیلی کارها دارد که باید انجام بدهد. اندی که از مدت طولانی جنگیدن خسته شده است؛ دچار افسردگی شده است. پدر و مادر او و خواهرانش سال هاست که مرده اند و او احساس تنهایی می کند. وقتی که این عضو جدید را به گروه خودشان اضافه می کنند او کم کم از افسردگی بیرون می آید و زندگی برایش معنای بیشتری پیدا می کند.

در این میان افرادی هستند که به راز آن ها پی برده اند. آن ها سعی می کنند تا این گروه را دستگیر کنند تا متوجه شوند که راز این که هرگز پیر نمی شوند چیست. حتی موفق می شوند چند تن از آن ها را دستگیر کنند ولی بعد از مدتی با تلاش اندی به عنوان رییس گروه این چند نفر هم آزاد می شوند. در نهایت آن ها با هم مبارزه می کنند و موفق می شوند تا از دستشان فرار کنند و دوباره به مبارزات خودشان برای برقراری عدالت در دنیا ادامه می دهند.

14. خوابگردی (2008)

 

خوابگردی نیز از دیگر فیلم های شارلیز ترون است که با وجود این که خودش در این فیلم تهیه کننده است ولی نقش زیادی در آن ایفان نمی کند. در این فیلم هنرپیشه های دیگری مانند نیک استال نیز بازی می کنند. این فیلم دارای فیلم نامه ای غیراقتباسی اثر زک استنفورد می باشد و کارگردان این فیلم یعنی ویلیمام ماهر برای این فیلم اولین باری بوده که دست به کارگردانی می زده است!

داستان این فیلم بیشتر در رابطه با یک مرد سی ساله (با بازی نیکی استال) است که به همراه خواهرزاده اش که 12 سال سن دارد و مادرش (شارلیز ترون) آن ها را ترک کرده است حوادث و اتفاقاتی را طی می کند. در حقیقت داستان از اینجا شروع می شود که شارلیز ترون از ادامه زندگی و بزرگ کردن دختر 12 ساله اش دست می کشد و به دلیل مشکلاتی که دارد او و برادرش را رها می کند و می رود. بنابراین برادرش مجبور می شود تا از این دختر 12 ساله حمایت کند. اما متاسفانه برادر او که در حقیقت مردی 30 ساله است بعد از مدتی هم شغل خودش را از دست می دهد و هم آپارتمانی را که در آن زندگی می کند از دستش در می آید! همچنین اختیار این دختر 12 ساله از نظر قانونی از دایی اش گرفته می شود و به دولت می افتد. بعد از اتفاقاتی که برایشان اتفاق می افتد، این مرد تصمیم می گیرد تا دختر را به همراه خودش به مزرعه پدریش ببرد و بنابراین آن ها با هم عازم سفری به آن سو می شوند و در آن جا حوادث او اتفاقاتی برای آن ها می افتد.

این فیلم در ابتدا نام دیگری داشت و قرار بود به نام چرخ فلک اکران شود ولی بعدا نام آن به خوابگردی تغییر کرد. همچنین مدت زمان فیلم برداری این فیلم بسیار کوتاه بود (زمان فیلم برداری به طور کلی یک ماه طول کشید) و از آنجایی که فیلم در مناطق بسیار سرد در کشور کانادا فیلم برداری می شد؛ دمای هوا در برخی از روزهای فیلم برداری بسیار خنک بود و حتی به زیر صفر می رسید!

تهیه کننده این فیلم نیز شارلیز ترون است و بسیاری از افرادی که در مقام منتقد برای این فیلم هستند فکر می کنند بهتر بوده است مدت زمان بیشتری به صحنه هایی اختصاص داده می شد که شارلیز ترون در آن ها حضور دارد.

13. هنکاک (2008)

 

یکی از بهترین فیلم های شارلیز ترون در ژانر ابرقهرمانی هنکاک است. داستان این فیلم به این شکل است که در ابتدا قهرمان شهر به نام هنکاک (با بازی ویل اسمیت) معرفی می شود که یک فرد افسرده و دام الخمر است و زندگی خوبی ندارد و در خرابه های شهر زندگی می کند. این فرد دارای قدرت های فوق العاده است که هر زمانی که شهر به او احتیاج داشت می تواند از این قدرت خودش استفاده کند و شهر را نجات دهد. کار او تقریبا چیزی مانند کاری است که سوپرمن و بتمن و ابرقهرمانان دیگر برای شهرها می کنند. همه مردم شهر او را می شناسند. تا این که یک روز هنگامی که یک کارمند ساده یک شرکت را که اتومبیلش در ریل قطار گیر افتاد است نجات می دهد؛ این مرد او را به خانه اش دعوت می کند تا جبران محبتش را کرده باشد. وقتی که او به خانه این مرد می شود به ماری، همسر این مرد (با بازی شارلیز ترون) برخورد می کند. هنکاک نسبت به ماری احساس عجیبی پیدا می کند. اتفاقات زیادی در فیلم می افتد و بعد از مدتی هنکاک متوجه می شود که وقتی که در نزدیکی ماری قرار گرفته است؛ نیروهایش کم می شوند و دیگر نمی تواند حالت ابرقهرمانی داشته باشد. وقتی که او از ماری می پرسد که چرا نیروهایش کم شده است ماری از پاسخ دادن طفره می رود. بعد از مدتی هنکاک متوجه می شود که ماری نیز مانند او دارای نیروهای خارق العاده می باشد. وقتی که با اصرار از ماری می خواهد که به سوالش پاسخ دهد؛ ماری به او رازی را می گوید: او می گوید که من هم مانند تو نیروهای خارق العاده دارم و در حقیقت ما سنمان بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکرش را می کنی! او به هنکاک می گوید که اولین خاطره خودش از زندگیش را بگوید و هنکاک می گوید که اولین خاطره اش مربوط به 80 سال پیش در یک بیمارستان بوده است. ماری می گوید ما هزاران سال عمر می کردیم و ما را به عنوان نگهبانانی که قرار است از نسل انسان ها مراقبت کنند مامور کرده بودند ولی همه آن ها مردند و تنها من و تو ماندیم ولی تو به دلیل یک حادثه حافظه خودت را از دست دادی و بنابراین به بیمارستان آمدی و من در آنجا تو را رها کردم و رفتم به این دلیل که ما اگر در کنار هم باشیم نیروهایمان کمتر می شود و باید سعی کنیم تا از هم دور بمانیم تا بتوانیم قدرت های ابرقهرمانیمان را حفظ کنیم. به همین دلیل هم من تصمیم گرفتم تا تو را فراموش کنم و خانواده تشکیل دهم ولی دوباره سر راهم پیدا شدی...

نقشی که شارلیز ترون در این فیلم ایفا می کند نقش یک زن بسیار قوی است که دارای قدرت های ابرقهرمانی خیلی زیادی است ولی با این که در این فیلم نقش دوم است و حتی کار قهرمانی انجام نمی دهد ولی با این وجود نقش او در این فیلم نسبت به نقش های دیگری که به بازیگران زن در هالیوود می داده اند بسیار تاثیرگذارتر است.

12. بامبشل (2019)

 

در این فیلم شارلیز ترون در نقش مگان کلی بازی می کند. داستان این فیلم درباره پرونده های متعدد آزار جنسی بود که از مدیر شبکه خبری فاکس نیوز، راجر ایلز شده بود. در این فیلم شارلیز ترون به اندازه ای خوب نقش مگان کلی را بازی کرده بود که حتی بسیاری از افراد می گفتند که خود مگان کلی نمی توانست به این خوبی نقش او را بازی کند. داستان این فیلم درباره دشواری هایی است که زنانی که می خواستند در شبکه خبری فاکس نیوز کار کنند مجبور بودند تحمل کنند. در این فیلم بازیگران دیگری همچون مارگوت رابی و نیکول کیدمن نیز حضور داشتند. داستان این فیلم پیرامون داستان آزار جنسی و تبعیض قایل شدن میان زنان و مردان در محیط کار است. در این فیلم می بینیم که زنانی که در این شبکه خبری کار می کنند برای این که کار خودشان را از دست ندهند و باری این که بتوانند موفق شوند مجبورند تا از مراحل بسیار سختی عبور کنند. همچنین در برخی از موارد مدیر این شبکه برای این که آن ها را استخدام کند آن ها را مجبور می کرد تا کارهایی را انجام دهد که خودشان دوست نداشتند. سپس مگان کلی تصمیم می گیرد تا این ماجرا را حل کند و بر علیه این مردان شکایت کند. او تصمیم می گیرد تا به تنهایی مدیر این شبکه را برای این که به او آزار رسانده است مورد پیگرد قانونی قرار دهد و این کار را می کند. بعد از مدتی چند زن دیگر در دفاع کردن از مگان کلی به روی صحنه می آیند و در نهایت مدیر فاکس نیوز یعنی راجر ایلز را مجبور می کنند تا از کار خودش استعفا دهد.

11. سر در ابرها (2004)

 

در این فیلم که مربوط به زمان جنگ جهانی دوم است، شارلیز ترون در نقش "گیلدا" بازی می کند. داستان از این قرار است که گیلدا دختری جوان است ولی بسیار بازیگوش و خوش گذران می باشد و بیشتر وقت خودش را به خوش گذارنی کردن و رفتن به مهمانی های مختلف می گذراند. این دختر یک اشراف زاده است و خانواده بسیار پولداری دارد. در ابتدای داستان این دختر به همراه دو تن از دوستان خودش به نزد یک پیشگو می رود تا درباره آینده اش با او صحبت کند. در ابتدا این پیشگو به او می گوید که دوست ندارد تا درباره آینده او چیزی به او بگوید. اما بعد از مدتی که گیلدا به او اصرار می ند که آینده اش را برایش بگوید؛ این پیشگو به او می گوید که زمانی که به سن 34 سالگی می رسد اتفاق بدی برایش می افتد! همین موضوع باعث می شود که گیلدا تصمیم بگیرد که دیگر نسبت به سن و سال خودش توجهی نکند!

در ادامه این فیلم مشاهده می کنیم که این دختر با یک جوان دانشجو آشنا می شود (که نقش آن را استوارت توسند بازی می کند و شارلیز ترون با استوارت توسند یک رابطه عاشقانه 10 ساله داشتند و در زمانی که این فیلم در حال فیلمبرداری بود نیز آن ها با هم دوست بودند) و میان آن ها رابطه صمیمانه ای ایجاد می شود. اما بعد از اتفاقاتی که در فیلم می افتد آن ها از هم جدا می شوند. سال ها می گذرد و این پسر از دانشگاه فارغ التحصیل می شود. در این زمان نامه ای از طرف گیلدا به او می رسد که او را برای رفتن و بازدید کردن از یک نمایشگاهی در شهر پاریس دعوت کرده است. او تصمیم می گیرد تا به این نمایشگاه برود و برای مدتی در کنار هم به خوبی و خوشی می گذرانند ولی بعد از مدتی زندگی برای آن ها تغییر می کند چون جنگ جهانی شروع شده است و آن ها مجبور هستند تا با این شرایط جدیدی که اتفاق افتاده است تطبیق پیدا کنند. شخصیت گیلدا و شخصیت این پسر (که نام او در فیلم کای است) خیلی با هم تفاوت دارند و شاید همین تفاوت باشد که باعث جذاب شدن داستان این فیلم می شود. گیلدا دختری سرکش و وحشی و در عین حال سر به هوا و خوش گذران است ولی کای درسخوان و آرام و در عین حال مبارز و آرمان گراست.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شنبه 15 آبان 1400 ساعت 15:27 | بازدید : 14 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

قرار است برای فیلم سریع و خشن یک دنباله ای ساخته شود که صرفا دارای محوریت شخصیت سایفر یعنی نقش منفی فیلم با بازی شارلیز ترون باشد. بعد از این که فیلم سریع و خشن 9 اکران شد عوامل این فیلم گفتند که برای این که نقش های منفی این فیلم بسیار محبوب شده بودند و به خصوص سایفر از شهرت زیادی برخوردار شده بود به احتمال زیاد یک دنباله دیگری از این فیلم ساخته می شود که بر روی شخصیت سایفر تمرکز دارد.  ولی سوالی که مطرح می شود این است که آیا این فیلم تازه به اندازه کافی موفق خواهد بود تا این شخصیت پیچیده را معرفی کند؟ آیا این فیلم در کل از نظر گیشه به اندازه کافی موفق عمل خواهد کرد؟

سری فیلم های سریع و خشن از زمانی که در سال 2001 برای اولین بار اکران شدند راه طولانی را آمده اند. مخاطبین و طرفداران زیادی هستند که منتظرند تا سری های بعدی این فیلم را ببینند. این افراد با شخصیت های این فیلم احساس همزادپنداری می کنند. فیلم های سریع و خشن توانستند تا موفقیت جهانی بسیار زیادی را برای عوامل فیلم به همراه داشته باشند. این فیلم ها مخاطبین و تماشاگران را با شخصیت هایی همچون دام، لتی و بقیه "خانواده" سریع و خشن آشنا کردند. سری فیلم هایی که برای اولین بار به عنوان یک فیلم معمولی اکشن و کاملا عادی آغاز به کار کرده بود هم اکنون تبدیل به یک مقوله ای شده است که حتی در بسیاری از موارد از یک سری فیلم هم بالاتر رفته و تبدیل به یک مفهوم بسیار جذاب درآمده است. همچنین در قسمت نهم این فیلم مشاهده می کنیم که داستان به ایستگاه بین المللی فضایی کشیده می شود و در آنجا جنگ ادامه پیدا می کند. بنابراین این فیلم ها که دارای شهرت جهانی هستند دارای داستان های بسیار مهیجی نیز می باشند که به شیوه ها و روش های مختلف هیجان را برای مخاطبین و تماشاگران به ارمغان می آورد. به تازگی اعلام شده است که به احتمال زیاد یک فیلم دنباله جانبی که بر اساس شخصیت سایفر در این فیلم است ساخته خواهد شد. سایفر یکی از منفی ترین شخصیت های این فیلم است که قصد دارد تا با ایجاد کردن جنگ در دنیا خودش به تمام دنیا حکومت کند. در قسمت هشتم این فیلم (که اولین حضور شارلیز ترون به عنوان سایفر در این فیلم نیز بوده است) مشاهده می شود که سایفر خانواده دام را گروگان می گیرد و از او می خواهد تا در نقشه های شومی که دارد به او کمک کند. همچنین مشاهده می کنیم که در قسمت نهم این مجموعه نیز از برادر دام استفاده می کند تا نقشه های خودش را ادامه بدهد. بسیاری از طرفداران این مجموعه منتظرند ببینند که آیا فیلم جدیدی که بر اساس شخصیت سایفر ساخته می شود می تواند به اندازه کافی جذاب باشد یا خیر؟

از همان ابتدا و از زمانی که سایفر در این فیلم ها معرفی شده است، همیشه به عنوان یک بدجنس فیلم معرفی شده که قلبی بسیار تاریک دارد و همیشه در حال جنایت کردن می باشد. بنابراین به نظر خیلی عجیب می آید که یک دنباله جانبی فیلم های سریع و خشن سعی کند تا چنین شخصیتی را مثبت تر کند. البته درباره این که این دنباله به چه شکلی خواهد بود هنوز هیچ اطلاعاتی در دسترس نمی باشد و حتی درباره این که داستان این مجموعه چگونه است نیز هنوز هیچ چیز معلوم نیست ولی این گونه به نظر می رسد که در چنین دنباله ای به احتمال زیاد سعی می شود که گوشه های شخصیت سایفر کمی بیشتر آشکار شود و یا این که حداقل داستان به شیوه ای نوشته شود که یک داستان زندگی برای او ارایه شود تا افرادی که فیلم را می بینند متوجه شوند که او چرا به این اندازه منفی شده است. شخصیت سایفر بر خلاف شخصیت "فیروسا" که شارلیز ترون آن را در فیلم "مکس دیوانه" بازی کرد، شخصیت پیچیده ای نیست و دارای رمز و راز زیادی نیست. البته شخصیت او در عین حال قابل درک کردن هم نیست! از همان ابتدا وقتی که شخصیت سایفر معرفی شده است، بیننده های سری فیلم های سریع و خشن آن را به عنوان یک شخصیت کاملا روانی و قاتل و جانی می بینند که دوست دارد تا همه را از بین ببرد تا خودش بر جهان حکمرانی کند. همچنین مشاهده می شود که او از این که خانواده دام را به راحتی بکشد به هیچ عنوان احساس بدی ندارد و حتی دام را هم ترغیب می کند که به خانواده اش توجهی نکند! از این رو بزرگترین سوالی که برای دنباله جانبی فیلم سریع و خشن برای سایفر قرار است ایجاد شود این است که آیا نیاز است که به این کاراکتر یک جنبه مثبت تر هم داده شود و یا این که بهتر است که این شخصیت به همان اندازه که خراب بوده است خراب باقی بماند تا فیلم جذابیت بیشتری داشته باشد.

نقش سایفر در سری فیلم های سریع و خشن

 

اولین باری که سایفر در سری فیلم های سریع و خشن معرفی می شود زمانی است که در کشور کوبا خودش را جلوی راه دام قرار می دهد و تظاهر می کند که ماشینش خراب شده است و وقتی که دام سعی می کند تا به او کمک کند، تصویری را در موبایلش به او نشان می دهد که در آن النا و پسرش مارکوس را به گروگان گرفته است. او از دام می خواهد تا مطابق نقشه هایش پیش برود و در غیر این صورت آن ها را خواهد کشت!

او در ادامه داستان دام را مجبور می کند تا به او کمک کند تا کدهای موشکی را از دولت روسیه بدزدد تا او بتواند نقشه هایش را پیش برود. البته در پایان قسمت هشتم فیلم دیده می شود که دام نمی گذارد تا سایفر نقشه هایش را عملی کند و با این که در پایان فیلم هشتم سایفر شکست می خورد ولی با این وجود در طول این فیلم همسر دام را می کشد که این یکی از بدترین و تاریکترین بخش های سری فیلم های سریع و خشن می باشد و این موضوع سایفر را به عنوان یک خطر بزرگ برای فیلم شماره 9 باقی می گذارد.

در قسمت نهم این مجموعه سایفر دوباره برای این که نقشه های شوم خودش را ادامه دهد بر می گردد و این بار از طریق بردار دام اقدام می کند و او را برای این که دام را شکست دهد تحت کنترل می گیرد. در یکی از قسمت های فیلم سایفر به برادر دام می گوید: "آیا به اندازه کافی از دام نفرت داری که شب ها خوابت نبرد؟" او سعی می کند تا احساس تنفر را در بردار دام شعله ور کند و به این شکل انتقام خودش را از دام بگیرد. البته در پایان فیلم شماره 9 نیز دیده می شود که با این که بردار دام کشته می شود ولی خود سایفر باز هم فرار می کند و برای شماره دهم آماده می شود.

یکی از مهم ترین نکته هایی که در رابطه با سایفر وجود دارد این است که او برای بهتر شدن ظرفیت کمتری دارد. به عبارت دیگر افرادی که می خواهند داستان این دنباله جانبی فیلم را بنویسند برای این که بتوانند سایفر را کمی روشن تر کنند آزادی عمل خیلی کمی دارند. این که به سایفر یک جنبه اخلاقی داده شود نیازمند تلاش زیادی است به این دلیل که سایفر در فیلم سریع و خشن شماره 8 و سریع و خشن شماره 9 نشان داده است که یک انسان بسیار بی رحم و یک بیمار کامل روانی است. از علاقه ای که به کشتن انسان های بیگناه دارد گرفته تا علاقه او به بمباران کردن شهرها تا دستور دادن برای کشتن همسر دام همگی از مواردی هستند که به نظر می رسد دست افرادی را که می خواهند چنین دنباله ای برای فیلم بنویسند را بسته و بسته تر می کند.

چرا احتمال دارد در دنباله ای که بر اساس شخصیت سایفر ساخته می شود، سایفر کمی مثبت تر شود؟

 

این که احتمال شخصیت سایفر در این فیلم کمی مثبت تر می شود چیزی است که به نظر می رسد در سری های قبلی فیلم نیز آن را مشاهده می کردیم. به عنوان مثال،  یکی دیگر از شخصیت های منفی این فیلم دکارد بود که بعدها در فیلم جنبه های مثبت تری از آن ارایه شد. بنابراین این که این شخصیت دوباره مثبت شود بسیار محتمل است. نمونه دیگری از چنین مثبت سازی شخصیت های بسیار منفی را می توانیم در فیلم کرولا ببینیم که جدیدترین فیلم بزرگ و مطرح والت دیسنی است. در این فیلم مشاهده می کنیم که بدجنس داستان به شکل بسیار شگفت انگیزی تبدیل به یک قهرمان می شود که احساس همزادپنداری بسیار زیادی دارد. البته مشکلی که ممکن است استفاده کردن از این روش برای سایفر داشته باشد این است که داستان کرولا برای این که دوبارنقش منفی داستان را تبدیل به یک قهرمان کرده بود مورد انتقادات بسیار زیادی قرار گرفته بود و به احتمال زیاد این ماجرا برای سایفر خیلی بیشتر خواهد بود و در حقیقت سایفر برای این که تبدیل به یک قهرمان شود نسبت به کرولا نیازمند داستان بسیار دقیق تری است تا بتواند او را تبدیل به یک انسانی بکند که دارای احساس همزادپنداری با دیگران می باشد و حتی ممکن است در بسیاری از جنبه های کار حتی چنین چیزی ممکن نباشد!

یکی از مهم ترین و جالب ترین نکته هایی که سایفر را تبدیل به یکی از جذاب ترین شخصیت های این داستان می کند این است که او حقیقتا یک هیولایی است که بدون این که کوچکترین احساس عذاب وجدانی برای کارهایی که انجام می دهد داشته باشد با تمام توان سعی می کند تا اهدافش را پیش ببرد. او همچنین شخصیتی دارد که از هیچ جنبه ای نمی توان کوچکترین چیز مثبتی در آن پیدا کرد. به عبارت دیگر این شخصیت یک شخصیت کاملا تاریک است که کوچکترین ویژگی مثبت و انسانی در آن وجود ندارد. به بیان بهتر این شخصیت سیاه سیاه است. البته شارلیز ترون هنرپیشه بسیار توانمندی است که می تواند ابعاد دیگری را به شخصیت هایی که بازی می کند اضافه کند. به عبارت دیگر او توانسته است به شخصیت فیورسا در فیلم مکس دیوانه ابعادی اضافه کند که آن را از حالت یک بعدی بیرون آورد. البته ممکن است در رابطه با شخصیت یک جانبه و کاملا سیاه سایفر خود شارلیز ترون هم با مشکلات جدی مواجه شود و نتواند آن را چند بعدی بکند!

البته این که بدترین شخصیتی را که شارلیز ترون بازی کرده است را تبدیل به یک شخصیت کمتر منفی بکنیم ممکن است باعث شود که هم از جذابیت شخصیت سایفر کم کند و هم این که باعث شود که بخشی از هنر شارلیز ترون هم کمرنگ شود. مخصوصا زمانی که او در فیلم هایی مانند بلوند اتمی و یا نگهبانانی از دیرباز بازی کرده است که فیلم هایی هستند که در آن ها شارلیز ترون شخصیتی را بازی می کند که با این که مشکلات زیادی دارد و این مشکلات او را تبدیل به انسانی بسیار خشن کرده اند؛ ولی در نهایت او قلب خوبی دارد!

آیا یک دنباله جانبی بر اساس شخصیت سایفر کار درستی است؟

 

سوال مهم دیگری که مطرح می شود این است که آیا اصلا این که یک دنباله جانبی برای فیلم که بر اساس شخصیت شارلیز ترون ساخته شده باشد کار درستی است یا خیر. حقیقت این است که در میان تمام شخصیت هایی که در سری فیلم های سریع و خشن وجود دارند، شخصیت سایفر از همه شخصیت ها جذاب تر است. توجه مخاطبین بسیاری به این شخصیت جلب شده و با توجه به این که او یک شخصیت منفی است و مدت زمانی که او در این فیلم ها حضور دارد نیز نسبت به زمانی که شخصیت های دیگر حضور دارند محدود است ولی با این وجود هواداران زیادی دارد. یکی از دلایل این موضوع این است که او بسیار بی رحم و بدجنس و شیطان صفت است که البته چنین فیلم هایی به این شخصیت و شخصیت هایی مانند آن احتیاج دارند. بنابراین این که دنباله ای برای این فیلم ساخته شود که بر اساس شخصیت دوست داشتنی اما منفی سایفر باشد ممکن است باعث شود که هواداران این فیلم حتی بیشتر هم بشوند و در نهایت چنین کاری می تواند بر اهمیت کار بیفزاید. از سوی دیگر در صورتی که داستان دنباله ای که قرار است ساخته شود نتواند به اندازه کافی شخصیت سایفر را باز کند ممکن است این کار منجر به شکست خوردن این فیلم شود. در هر حال باید منتظر بود و دید که این دنباله هیجان انگیز به چه شکل خواهد بود.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 16 ارديبهشت 1400 ساعت 10:50 | بازدید : 12 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

حقیقت این است که موضوع جاودانگی با این که ممکن است برای انسان ها موضوع جالبی باشد و ممکن است بسیاری از انسان ها آن را به عنوان یک آرزو داشته باشند ولی در حقیقت به این اندازه که در ابتدا به نظر می رسد زیبا نیست! در حقیقت حتی این موضوع ممکن است تلخ هم باشد!

موضوع جاودانگی در بسیاری از موارد ممکن است تبدیل به یک تراژدی برای انسان ها شود! وقتی که فردی جاودانه می شود ممکن است این جاودانه شدن باعث شود که او بسیاری از نزدیکان و دوستان خودش را از دست بدهد و همین غم از دست دادن نزدیکان و دوستان باعث می شود که این فرد دچار مشکلات زیادی در زندگی شود. بنابراین مشکلات جاودانه شدن و یا بهتر بگوییم "تراژدی جاودانه شدن" فردی در وصرتی که افراد دیگری که در کنار این فرد هستند چنین شانسی نداشته باشند می تواند بسیار غم انگیز باشد.

به عنوان مثال فرض کنید که شما جاودانه شوید در صورتی که تمام افرادی که در کنار شما وجود دارند چنین موقعیتی را نداشته باشند. در این صورت شما به مرور زمان شاهد مرگ تمام این افراد خواهید بود و این موضوع می تواند تاثیر بسیار منفی بر شما داشته باشد. به عنوان مثال شما شاهد مرگ پدر و مادر و تمام بستگانتان می باشید. در صورتی که ازدواج کنید شاهد مرگ همسرتان خواهید بود و بعد از آن نیز شاهد مرگ فرزندانتان و فرزندان آن ها و .... خواهید بود. این موضوع باعث می شود که به هرکیدام از چیزهایی که به آن ها دل بسته اید به زودی آن ها را از دست خواهید داد و همین موضوع باعث می شود که شما دچار یاس فلسفی می شوید.

یکی دیگر از جنبه های بسیار بد و ویران کننده جاودانگی این است که شما در طول زندگی جاودانه خودتان مجبور می شوید با مشکلات زیادی دست به گریبان شوید: شما در طول زندگی خودتان مشکلاتی از قبیل جنگ های مختلف، فقر و بیماری های مختلف را شاهید خواهید بود و همین موضوع می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی میزان سلامتی روانی شما داشته باشد. بنابراین بار دیگر که خواستید به جاودانگی و به جاودانه شدن فکر کنید بهتر است در ابتدا خوب فکر کنید که آیا این جاودانه شدن حقیقتا برای شما یک رویا می باشد و یا این که شما کابوسی به نام زندگی ابدی را تجربه می کنید؟

در فیلم ابرقهرمانی "نگهبانانی از دیرباز" با بازی "شارلیز ترون" شما می توانید تا حدودی حال و احوال فردی را که دچار مشکل "نامیرایی" شده است درک کنید. این فیلم بر اساس همین موضوع ساخته شده است و شامل کاراکترهایی می شود که جاودانه هستند. در ادامه این فیلم را معرفی می کنیم:

 

فیلم "نگهبانانی از دیرباز" یا The Old Guard فیلمی در ژانر فیلم های ابرقهرمانی است. کارگردانی این فیلم را جینا بیتوود (Gina Bythewood) بر عهده دارد و در این فیلم شارلیز ترون (Charlize Theron) ستاره درخشان سینمای هالیوود و بازیگر برنده جایزه اسکار در نقش زنی ابرقهرمان به ایفای نقش می پردازد.

در این فیلم داستان جنگجویانی روایت می شود که رئیس آن ها زنی شجاع به نام "اندی" می باشد. البته بر خلاف بسیاری از جنگجویانی که در تمام فیلم های دیگر دیده می شود در این فیلم این جنگجویان از هیچ لباس مخصوص و یا از هیچ شیوه مخصوصی برای جنگیدن استفاده نمی کنند. همچنین بر خلاف جنگجویان دیگری که در فیلم های ابرقهرمانی دیده می شود افرادی که در این فیلم در نقش جنگجویان ظاهر می شوند افرادی نیستند که ظاهری عجیب و غریب و کاملا متفاوت با انسان های دیگر داشته باشند! این افراد به هیچ عنوان مانند "سوپرمن" پرواز نمی کنند و یا مانند "اسپایدرمن" بر روی دیوارها حرکت نمی کنند. آن ها همچنین مانند "دکتر دوم" نمی توانند از راه دور انسان ها را بکشند و هیچ توانایی خاصی ندارند. وقتی که با دشمنانشان می جنگند و دشمنان به آن ها شلیک می کنند؛ آن ها زخمی می شوند به به زمین می افتند. اما قدرت اصلی آن ها و ویژگی اصلی که از آن ها یک ابرقهرمان ساخته است این است که آن ها هرگز نمی میرند!

در حقیقت این ویژگی در میان تمام این گروه قهرمانان و از جمله خود اندی مشترک است. اندی و همراهانشان وقتی که گلوله می خورند به زمین می افتند و حتی خونریزی می کنند ولی بعد از مدتی دوباره بلند می شوند چون خونریزی های آن ها بند می آید و به طرز معجزه آسایی به سرعت بهبود پیدا می کند و دوباره به سرعت بلند می شوند و به فردی که به آن ها حمله کرده بوده است حمله می کنند و این فرد را شکست می دهند.

این جنگجویان برای مدت های طولانی این کار را انجام می داده اند (برای قرن های متمادی) اندی که رهبری و مدیریت این گروه را برعهده دارد از تمام اعضای این گروه پیرتر است. البته به غیر از اندی اعضای دیگر هم نامیرا هستند:

 

جو (با بازی مروان کنزاری) یکی دیگر از اعضای گروه است که او نیز مانند اندی و دیگر اعضای گروه نامیرا می باشد. این فرد در دوره جنگ های صلیبی به گروه آن ها پیوسته است.

نیکی (با بازی لوسا مارینلی) نیز از دیگر اعضای گروه است که مانند آن ها نامیرا می باشد که او نیز مانند جو در دوره جنگ های صلیبی به گروه پیوسته است.

بوکر (با بازی ماتیاس شوبنارت) نیز یکی دیگر از اعضای گروه می باشد که در طول دوران جنگ های ناپلئون به این گروه پیوسته است.

البته علاوه بر این سه نفر و خود اندی که رهبری این گروه را برعهده دارد؛ اصل داستان این فیلم بیشتر بر روی جدیدترین فردی که به این گروه اضافه شده است می چرخد. این فرد نایل فریمن (با بازی کیکی لین) است که جدیدترین عضو گروه می باشد ویک سرباز جوان نیروی دریایی آمریکا است.

البته علاوه بر این پنج تن ابرقهرمان داستان، در طول مدت فیلم مشخص می شود که ابرقهرمان های دیگری نیز در کنار این ابرقهرمان ها وجود داشته اند و به دلایل مختلف از بین رفته اند. یکی از مهم ترین بخش های فیلم مربوط به زمانی می شود که نایل کم کم سعی می کند تا درباره چگونگی نامیرا بودن این افراد اطلاعاتی کسب کند. او به این نتیجه می رسد که حتی این ابرقهرمان ها هم ممکن است بمیرند ولی زمان مرگ آن ها کاملا نامشخص است. در یکی از صحنه های فیلم اندی برای نایل توضیح می دهد که یکی دیگر از این ابرقهرمان ها که دوست آن ها بوده است بعد از مدت های طولانی نامیرا بودن؛ میرا شده و نیروهای خودش را از دست داده و مرده است و وقتی که نایل از او می پرسد که از کجا می توان تشخیص داد که زمان میرا شدن هرکدام از ما چه زمان می رسد اندی پاسخی برای او ندارد. اندی برای نایل توضیح می دهد که این زمان بالاخره برای هرکدام از نامیرایان می رسد چه بخواهند و چه نخواهند ولی این که این زمان چه زمانی خواهد بود جای سوال دارد. این گروه دارای توانایی های خاصی هستند و از تمام افراد دیگری که در کنارشان وجود دارد طولانی تر زندگی می کنند ولی یک روز توانایی های آن ها هم تمام می شود و آن ها هم خواهند مرد.

اندی ابرقهرمانی است که در تمام این مدت به عنوان یک ابرقهرمان نامیرا به جنگیدن با پلیدی ها و بی عدالتی ها پرداخته است و در عین حال بعد از مدت طولانی جندگین های بی حاصل احساس خستگی زیاد می کند. او فردی افسرده است که احساس می کند که در تمام این مدتی که به عنوان یک فرد نامیرا زندگی می کرده است زندگیش به صورت شبه واری گذشته است. او احساس می کند که مانند یک سایه زندگی می کند و بدون این که درکی از لذت های حقیقی زندگی داشته باشد مجبور می شود تا زمان بی پایانی را به زندگی کردن بدون هویت بگذراند. او همچنین از ستم روزگار و زمانه خسته است و به همین دلیل احساس ناامیدی زیادی دارد.

اندی همچنین احساس شک و تردید می کند؛ او احساس می کند که نمی داند که آیا تمام تلاش هایی که برای زنده نگه داشتن عدالت و از بین بردن بی عدالتی های مختلف در دنیا کرده است به نتیجه ای می رسند یا خیر؟ او همچنین در هاله ای از ابهام ذهنی زندگی می کند. او نمی داند که تا چه زمانی باید به جنگیدن ادامه دهد و تا زمانی که قدرت نامیراییش تمام شود باید به چه میزان بجنگد. او نمی داند که چه مدت دیگر باید زندگی کند و همه این موضوعات او را ناراحت می کنند.

او بعد از مدت های طولانی کار و تلاش برای از بین بردن سمت در دنیا به این نتیجه رسیده است که دنیایی که در آن زندگی می کند هیچ تغییری نکرده است و بهتر نشده است. او به این نتیجه رسیده است که تلاش کردن برای از بین بردن ستم کاری بی فایده است و بنابراین دچار یک نوع یاس فلسفی شده است. او به همراه دیگر همراهان خودش احساس می کنند که  با تمام این احوال، او سعی می کند تا در اوج یاس و ناامیدی که دارد امید خودش را به ادامه مبارزه حفظ کند. او علاوه بر خودش خودش را در ارتباط با تمام افراد دیگر گروه مسئول می بینید. او فکر می کند که اگر به عنوان رهبر گروه تسلیم این احساسات ناامیدی و یاس شود دیگر نمی تواند کار رهبری را به خوبی انجام دهد.

شخصیت "اندی" که نقش آن را شارلیز ترون به خوبی ایفا کرد شخصیتی است که از زندگی کردن به شیوه جاودانه خسته شده است و احساس می کند که زندگی جاودانه برای او چیزی جز سختی به همراه نداشته است. او به این نتیجه رسید که تمام مامویت هایی که برای مقابله کردن با ظلم و ستم دارد همگی در راستای کشتن انسان ها می باشد و بنابراین احساس می کند که رها شدن از این موضوع جاودانگی می تواند برای او نعمت بسیار بزرگی باشد. بنابراین در دقایق پایانی فیلم متوجه می شویم که اندی نیز به آرزوی دیرینه خودش یعنی میرا شدن می رسد و بعد از این که با چند تن از مامورین شرور فیلم درگیر می شود زخمی می شود به شیوه ای که زخمش بهبود پیدا نمی کند!

 

اندی در طول مدت فیلم با نایل آشنا می شود ونایل دوباره امید را به زندگی اندی برمی گرداند. در حقیقت اندی با وجود نایل دوباره امیدش را نسبت به انسانیت باز می ستاند و سعی می کند تا دوباره نسبت به بشریت و دنیا خوشبین باشد. در حقیقت نایل عاملی می شود برای این که اندی دوباره تبدیل به همان ابرقهرمانی شود که باید باشد. و حتی وقتی اندی دوباره میرا می شود به نایل می گوید که او برایش اهمیت ویژه ای دارد و او باعث شده است که اندی دوباره مفهومی از زندگی را که به دنبال آن بوده است بدست آورد. آن ها با هم به شکست دادن دشمنان انسانیت می پردازند و بار دیگر موفق می شوند و بعد از شکست دادن آن ها قهرمانان داستان تصمیم می گیرند تا مدتی که از زندگی اندی باقی مانده است را در کنار هم سپری کنند.

البته با این که داستان فیلم نگهبانانی از دیرباز داستانی تازه نیست؛ ولی حقیقت این است که فیلم یک فیلم هیجان انگیز است و با این که نمی توان گفت ماجرای تازه ای را برای ما می آورد ولی حقیقت این است که به اندازه کافی خوب هست که ما را غرق ماجراهای خودش و شخصیت ها بکند. همچنین شخصیت هایی که در این فیلم ظاهر شده اند همگی شخصیت هایی دوست داشتنی هستند و رابطه ای که با آن ها دارند باعث می شود که مخاطبین برای مدت طولانی جذب آن ها شوند. داستان فیلم یک روند کاملا منطقی را برعهده دارد و در این فیلم شما به عنوان یک بیننده احساس می کنید که دوست دارید تا با روند فیلم قهرمانان را دنبال کنید تا ببینید که به کجا می رسند. روند فیلم همچنین به شیوه ای است که شما را برای دیدن دنباله های این فیلم و شماره های بعدی آماده می کند....


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 11 اسفند 1399 ساعت 14:59 | بازدید : 16 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

قورباغه آخرین اثر هومن سیدی

مدت‌هاست در خیابان‌های پایتخت و سایر شهرهای ایران، بیلبوردها و بنرهای تبلیغاتی سریال ” قورباغه ” ، با حضور بزرگ‌ترین سوپر استارهای حال حاضر سینمای ایران، خودنمایی می‌کند.

اسم هومن سیدی به عنوان کارگردان با سابقه‌ی درخشانش و حضور چهره‌های شاخص سینمای ایران از جمله نوید محمدزاده، صابر ابر، سحر دولتشاهی، مهران غفوریان و … توجه عموم مردم را به خود جلب کرد و انتظارات را بالا برد.

خبر توقیف پخش سریال قورباغه، درست یک شب قبل از زمان اعلام شده برای پخش اپیزود اول، بیش از پیش خبرساز شد. هیچ خبر تکمیل کننده‌ای برای علت توقیف این سریال مطرح نشد. و در هیچ جایی حرفی از علت توقیف پخش این سریال به میان نیامد. هومن سیدی به عنوان کارگردان سریال قورباغه در صفحه‌ی اینستاگرام خود در واکنش به توقیف پخش سریال، پستی را منتشر کرد. در این ویدئو که مربوط به حضورش در برنامه‌ی خندوانه بود، در جواب به این سوال که با موانع و سختی‌های پیش رو چه می‌کند، عنوان کرده بود که “من همیشه رو به جلو حرکت می‌کنم و اگر مانعی سر راهم بگذارند از روی آن می‌پرم”. این‌طور به نظر می‌رسد که هومن سیدی این بار هم توانست از روی موانع بپرد و به حرکت رو به جلوی خود ادامه دهد!

دامنه‌ی گسترده‌ی اعتراضات مردمی در شبکه‌های اجتماعی، مدیران نماوا را مجبور کرد که طی اعلامیه‌ای عنوان کنند که در صورت عدم پخش سریال تا موعد مقرر، هزینه‌ی تمامی اشتراک‌های فروخته شده را به کاربران پس می‌دهند. اما در فاصله‌ی کمتر از ده روز، خبر رفع توقیف پخش سریال قورباغه منتشر شد و به نظر می‌رسد که این اتفاق، تنها مجالی برای خبرگزاری‌ها فراهم کرد که پروپاگاندای تبلیغاتی پشت این سریال را گسترش دهند. ناگفته نماند در همین چند اپیزود منتشر شده ، سریال قورباغه برخی از خط قرمزها و ممیزی‌های همیشگی رسانه‌ای را پشت سر گذاشته است. مثلا استفاده از موسیقی رپ با اجرای یاس در اپیزود اول این سریال، عدم رعایت حجاب اسلامی پیرزنی که در اپیزود دوم سریال روی تخت خوابیده و یا به تصویر کشیدن اتفاقاتی که تا پیش از این در سینمای ایران محکوم به سیاه نمایی می‌شده است، از جمله ساختارشکنی‌هایی است که تا پیش از پخش سریال قورباغه در سینما و سیمای ایران بی سابقه بوده است. با وجود تمام این حواشی که بیشتر جنبه‌ی تبلیغاتی برای سریال داشت، در نهایت پخش سریال قورباغه با اندکی تاخیر در شبکه‌ی اینترنتی نماوا آغاز شد.

هومن سیدی کارگردان فوق‌العاده‌ایست که فیلم‌های موفقی از جمله “سیزده” و “آفریقا” را در کارنامه‌ی هنری خود دارد. با این که فیلم‌های دیگر او یعنی “مغزهای کوچک زنگ زده” ، “خشم و هیاهو” و “اعترافات ذهن خطرناک من” بیشتر دیده شده‌اند، اما هیچ کدام از این فیلم‌ها نتوانستند موفقیت دو فیلم اول را تکرار کنند. برای افرادی که سینمای سیدی را دنبال می‌کنند، حال و هوای سریال قورباغه کاملا قابل پیش بینی بود. سیدی شیفته‌ی هیجان و فیلم‌های اکشن است و شاید تنها کارگردان ایرانی است که سعی دارد فیلم‌هایی در این ژانر بسازد. او معمولا روی موضوعاتی دست می‌گذارد که آمیخته با جرم و جنایت است. در همان اولین پلان‌های قسمت اول سریال قورباغه مشخص شد که هومن سیدی در این سریال هم خط سینمای مورد علاقه‌ی خود را دنبال کرده است. در نقد سریال قورباغه باید گفت که سیدی به پختگی بیشتری رسیده و توانسته اکشن باورپذیرتر و هیجان انگیزتری را نسبت به فیلم‌هایش ارائه دهد.

از نکات مثبتی که در نقد سریال قورباغه باید به آن اشاره داشت، کارگردانی آن است. مثلا استفاده از دوربین روی دست و گرفتن نماهایی از پشت سر کاراکترها در اپیزود اول، انتخاب درستی است که علاوه بر بالا بردن هیجان در مخاطب، حس تعقیب و گریز را القا می‌کند. یا قاب‌های ثابتی که در اپیزودهای بعدی، تصویری اجمالی از فضای ساخته شده به نمایش می‌گذارد. قاب بندی‌های زیبا، دکوپاژ دقیق و ریتم درست، از ویژگی‌های مثبتی است که در نقد سریال قورباغه باید به آن اشاره کرد.

 

از دیگر نکات قابل تحسین دیگر در نقد سریال قورباغه ، بازی‌های درست و هدایت شده است و این یک امتیاز مثبت دیگر را به هومن سیدی می‌دهد. به جز نقش‌های اصلی که به عهده‌ی بازیگران مطرح و شناخته شده‌ی سینماست، سایر نقش‌های فرعی به بازیگرانی سپرده شده است که چهره‌های چندان شناخته شده‌ای نیستند. البته هومن سیدی به درستی هر یک از بازیگران را انتخاب کرده و بازیگران نقش‌های فرعی در سریال قورباغه، عموما بازیگران شناخته شده‌ی عرصه‌ی تئاتر هستند که توانایی‌های خود را پیش از این نیز به اثبات رسانده‌اند. با توجه به گذر سریال در میان سال‌های متفاوت و فضاهای متنوع، تیپ‌های متفاوتی که در قالب کاراکترهای سریال قورباغه می‌بینیم از تنوع گسترده‌ای برخوردار است که تا به این‌جا اکثر بازی‌ها قابل قبول و شایسته‌ی احترام است.

تا پیش از هومن سیدی شاید فقط مهدی فخیم‌زاده با استفاده از داستان‌های جنایی و معمایی، سعی کرده سریال‌هایی در این ژانر بسازد که در نوع پرداخت، با قورباغه تفاوت‌های فراوانی دارد. پس از این منظر باید سریال قورباغه را در بین آثار تولید شده در ایران، منحصر به فرد خواند و این یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت این سریال است.

تا به این‌جا سعی کردیم از نکات مثبت و خوبی‌های سریال قورباغه صحبت کنیم. بازی‌های خوب، قاب‌های زیبا و دکوپاژهای درست و از همه مهم‌تر ژانر متفاوت، سریال قورباغه را از سایر سریال‌های ایرانی پخش شده تا به حال متمایز می‌کند. اما ویژگی‌های منفی این سریال به قدری گل درشت‌اند که تمام مزیت‌های سریال قورباغه را تحت شعاع قرار می‌دهد! مهم‌ترین ایرادی که در نقد سریال قورباغه به چشم می‌خورد سناریوی بسیار ضعیف آن است.

بگذارید در همین جا بگویم که ماجرای دزدی سنارویوی سریال قورباغه از فیلم سینمای “La Haine” چرند است. این فیلم که توسط کارگردان سرشناس فرانسوی متیو کاسوویتس ساخته شده است، به کلی خط روایت متقاوتی با سناریوی قورباغه دارد. صرفا چون فیلم با سه کاراکتر محوری سر و کار دارد و به مساله‌ی دزدی اسلحه و خشونت در یک جامعه‌ی شهری می‌پردازد، دلیلی نیست که بتوان گفت سریال قورباغه کپی است. پس این ادعای بی خودی را کلا رد می‌کنم. ماجرای ادای احترام هومن سیدی به متیو کاسوویتس و فیلمش هم به این معنی نیست که من از روی سناریوی این فیلم کپی کرده‌ام! در دنیای هنر و به خصوص در سینما، این شکل تاثیر پذیری بسیار رایج است و مختص ایران و یا هومن سیدی هم نیست و بزرگ‌ترین و سرشناس‌ترین کارگردان‌های سینمای جهان نیز چنین ارجاعات و تاثیر پذیری‌هایی را داشته‌اند.

صحبت من چیز دیگری است. وقتی می‌گویم سناریوی سریال قورباغه افتضاح است، دلایل دیگری دارد. به عنوان مثال همان اپیزود اول سریال را به یاد بیاورید. اتقافی که قرار است نقطه‌ی آغاز سناریوی سریال باشد، یعنی دزدی اسلحه چقدر ساده و دم دستی پرداخت شده است. یک مامور سوار بر موتور از کنار سه جوان علاف عبور می‌کند و یک بگو مگوی ساده هم بین آن‌ها در می‌گیرد و بعد صدای شلیک! خب اگر قرار است که آن ماموری که کشته می‌شود به کاراکتر تبدیل شود و در سریال دیده شود، پس چرا هیچ پرداختی ندارد! چرا یک بگو مگوی ده ثانیه‌ای بی محتوا با این سه جوان دارد؟ مثلا چه ایرادی داشت اگر صرفا با صدای شلیک گلوله سریال آغاز می‌شد و در ادامه می‌فهمیدیم که صدای شلیک گلوله برای چیست ؟ سریال قورباغه سرشار از شخصیت‌های ضعیفی است که هیچکدام پرداخت درستی ندارند. هیچ کدام از شخصیت‌ها مجال پرداخت پیدا نمی‌کنند. کافی است رجوع کنید به همان فیلم :نفرت” که عده‌ای معتقدند سناریو از روی آن کپی برداری شده است. هر یک از سه شخصیت محوری سریال به قدری پرداخت دقیق و درستی دارند که می‌توان ضعف‌های بزرگ سریال قورباغه در پرداخت شخصیت‌ها را دریافت. حتی شخصیت اصلی سریال یعنی رامین! این که قلبش سمت راستش است و با شلیک گلوله به سرش نمی‌میرد، به هیچ وجه نه پرداختی به شخصیت اضافه می‌کند و نه تکلیفش را با درام مشخص می‌کند. مثلا اگر به هر دلیل دیگری رامین از این مهلکه جان سالم به در می‌برد چه ایرادی داشت؟ شخصیت اصلی سریال به جز واگویه‌های بی معنی در قالب نریشن، هیچ کمکی به پیشبرد درام نمی‌کند.

چیزی که داستان سریال قورباغه را شکل می‌دهد، یعنی دزدی اسلحه و اتفاقات بعد از آن به مسخره‌ترین شکل ممکن روایت می‌شود و سناریوی سریال قورباغه به سادگی از کنار دراماتیک‌ترین اتفاقی که آغازگر سریال است می‌گذرد و این اتفاق ناامید کننده، از همان ابتدا سریال آب پاکی را روی سر مخاطب می‌ریزد.

البته این‌هایی که گفته شد تمام ضعف‌های سریال نیست. قورباغه تصویری از شهرک اکباتان ارائه می‌دهد که انگار تگزاس است! این درست است که قورباغه خواسته به شکل رئالیسم جادویی داستانش را روایت کند، اما این نوع روابط هم اصول خود را دارد. چطور در پرداخت به داستان‌های فلاش بک، مثل به تصویر کشیدن سال‌های جنگ تحمیلی و … همه چیز واقعی به نظر می‌رسد و به زمان حال که می‌رسد انگار شخصیت‌ها در دنیای دیگری نفس می‌کشند؟ هیپنوتیزم و ویژگی‌های شخصیت رامین می‌تواند بازگو کننده‌ی دلیل قصه‌ای باشد که هیچ وقت در سریال قورباغه شاهد آن نیستیم

https://www.honarist.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 5 اسفند 1399 ساعت 12:1 | بازدید : 34 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

سی و نهمین دوره از جشنواره سینمایی فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن به میزبانی سینماهای کشور برگزار می‌شود. این دوره از جشنواره به دلایل متعددی متفاوت‌تر از همه دوره‌های به نظر می‌رسد؛ از شیوع ویروس کرونا تا غیبت کارگردان‌های شناخته‌شده و البته حضور حداکثری کارگردانان فیلم اولی. بنابراین جشنواره فجر ۹۹ می‌تواند خاص‌ترین دوره از مراسم جشنواره فجر هم باشد.

داوران جشنواره فجر ۹۹

داوران فیلم‌های سینمایی ساره بیات، محمد احسانی، مرتضی پورصمدی، بهرام توکلی، نیما جاویدی، سیدجمال ساداتیان و مصطفی کیایی هستند که پس از بازبینی ۵۷ فیلم سینمایی، ۱۶ فیلم در رشته‌های مختلف را برای نامزدی در بخش سودای سیمرغ اعلام کرده‌اند. داوران فیلم‌های مستند بلند و کوتاه داستانی سعید پوراسماعیلی، امیر توده روستا، محمدعلی فار

سی، محمد کارت و سام کلانتری هستند که پس از بازبینی ۳۱ فیلم مستند بلند (بالای ۷۰ دقیقه) و ۳۸ فیلم کوتاه (۳ تا ۱۵ دقیقه) نامزدهای این دو بخش را انتخاب کرده‌اند.

تک تیرانداز

کارگردان: علی غفاری

تهیه‌کننده: ابراهیم اصغری

بازیگران: کامبیز دیرباز، عبدالرضا نصاری، علیرضا کمالی و امیررضا دلاوری

فیلم به تاثیر و حضور شهید رسول زرین در ناکام گذاشتن عملیات‌های دشمن در جریان جنگ تحمیلی می‌پردازد و جز این هدف هیچ آرزوی دیگری ندارد. شاید جالب باشد بدانید که «تک ‌تیرانداز» با نام «شکار شکارچی» مجوز گرفت اما در نهایت نامش را عوض کردند. نقش‌آفرینی متفاوت و چشمگیر دیرباز باعث شده که بسیاری او را یکی از مدعیان اصلی سیمرغ جشنواره امسال بدانند.

خلاصه داستان: برشی کوتاه از حضور حماسی عبدالرسول زرین، بهترین تک‌تیرانداز دوران دفاع مقدس است

بی همه چیز

کارگردان: محسن قرایی

تهیه‌کننده: جواد نوروزبیگی

بازیگران: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازی‌فر، باران کوثری، مهتاب نصیرپور، پدرام شریفی، بابک کریمی و فرید سجادی‌حسینی

سومین ساخته سینمایی محسن قرایی در ابتدا قرار بود در سکوت کامل خبری در شهر گرمسار جلوی دوربین برود. بنابراین پروژه استارت خورد اما در همان روزهای نخست این جواد نوروزبیگی بود که طی مصاحبه‌ای اعلام کرد شهاب حسینی تنها پس از چند روز حضور در برابر دوربین گریمش را بر هم زد و حاضر به همکاری نشد. بنابراین همین خبر کافی بود تا «بی همه چیز» مثل بمبی در رسانه‌های سینمایی منفجر شود.

خلاصه داستان: برداشتی آزاد از نمایشنامه‌ی «ملاقات با بانوی سالخورده» نوشته‌ فردرویش دورنمات.

ابلق

کارگردان: نرگس آبیار

تهیه‌کننده: محمدحسین قاسمی

بازیگران: بهرام رادان، الناز شاکردوست، مهران احمدی، هوتن شکیبا و گلاره عباسی

جدیدترین ساخته نرگس آبیار که حجم بیشتر فیلمبرداری آن در تهران انجام شده پیش از این «بی‌وقتی» نام داشت. این فیلم که اردیبهشت امسال و در سکوت کامل خبری جلوی دوربین رفت با وجود مضامین زنانه و همیشگی سینمای آبیار با ساخته‌های قبلی او متفاوت به نظر می‌رسد. انتظار می‌رود که این فیلم مجموعه‌ای از بهترین هنرنمایی‌ها در کنار یکدیگر قرار داده باشد.

خلاصه داستان: زنی به همراه همسر و فرزندش در حاشیه یک شهر بزرگ زندگی می‌کنند.

یدو

کارگردان: مهدی جعفری

تهیه‌کننده: محمدرضا مصباح

بازیگران: ستاره پسیانی، اکبر اودود، سعید آلبوعبادی، میلاد صویلاوی، محمدمهدی آلبوعلی و ریحانه آریامنش

مهدی جعفری پس از موفقیت فیلم «۲۳ نفر» حالا «یدو» را ساخته که شباهت‌های بسیاری با فیلم قبلی او دارد. همان حال‌وهوای روایت‌های نوجوانانه این بار به ملزوماتی سنگین‌تر و فضاسازی‌های جدی‌تر تزیین شده تا بیشتر از هر زمان دیگری فضای آبادان و جنگ تحمیلی در آغاز دهه ۶۰ شمسی را روایت کند. در میان بازیگران فیلم هم تنها ستاره پسیانی بازیگری حرفه‌ای است و سایر هنرمندان «یدو» بازیگران بومی هستند.

خلاصه داستان: اولین ماه‌های جنگ تحمیلی در آبادان است.

تیتی

کارگردان و تهیه‌کننده: آیدا پناهنده

بازیگران: الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، پارسا پیروزفر، امیر حامد، سودابه جعفرزاده و مهدی فریضه

چهارمین ساخته آیدا پناهنده در شرایطی مشابه با فیلم دیگر او یعنی «ناهید» کاملا در اقلیم گیلان فیلمبرداری شده و به نظر می‌رسد که فیلم بی‌نظیری از آب درآمده که بسیاری از منتقدان منتظر تماشای آن هستند.

خلاصه داستان: استادی که قصد دارد پایان‌نامه‌ای درمورد پایان جهان به اثبات برساند با مادری عجیب و غریب که می‌خواهد لیاقت انسانیت را داشته باشد، ملاقات می‌کند.

 

رمانتیسم عماد و طوبا

کارگردان: کاوه صباغ‌زاده

تهیه‌کننده: مهدی صباغ‌زاده

بازیگران: حسام محمودی، الناز حبیبی، علی انصاریان، مرتضی علی‌عباس‌ میرزایی، ستایش تارانی، سانیا رمضانی و سام ولی‌پور

دومین ساخته کاوه صباغ‌زاده پس از موفقیت‌هایی که «ایتالیا ایتالیا» ثبت کرد باز هم در همان حال و هوا ساخته شده تا کاوه ثابت کند که می‌داند نباید به ترکیب برنده دست زد. با این حال «رمانتسیم» تفاوت عظیمی با «ایتالیا ایتالیا» دارد؛ این فیلم سرشار از جلوه‌های ویژه شده و یک عنوان صرفا درام نیست.

خلاصه داستان: وقتی سرنوشت برای اولین بار عماد و طوبا را روبه‌روی هم قرار داد، هر دو خوب می‌دانستند که عشق بیشتر یک مهارت است تا هیجان و تپش قلب و خارش پوست.

 

روزی روزگاری آبادان

کارگردان: حمیدرضا آذرنگ

تهیه‌کنندگان: عبدالله اسکندری و علی اوجی

بازیگران: فاطمه معتمدآریا، محسن تنابنده، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ و سهیل جمالی

نخستین تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ در حقیقت براساس نمایش‌نامه‌ای ساخته شده که او در سال ۸۴ در تئاتر شهر روی صحنه برده بود. اگرچه شیوع ویروس کرونا مراحل تولید و تدوین فیلم را دچار مشکل کرد اما «روزی روزگاری آبادان» در نهایت به فجر ۹۹ رسیده است. این فیلم با وفاداری به مردم جنوب کشور یک داستان خانوادگی قابل تامل را مطرح می‌کند.

خلاصه داستان: خانواده پنج‌نفره مصیب چرخیده در آخرین روزهای سال مشغول خرید شب عید هستند اما به دلیل حال بد مصیب که ناشی از گرفتاری‌اش به مواد مخدر است، کشمکشی میان آن‌ها ایجاد می‌شود.

 

بعد از اتفاق

کارگردان: پوریا حیدری‌اوره

تهیه‌کننده: شهاب حسینی

بازیگران: رضا کیانیان، جواد عزتی، گلاره عباسی، ستاره پسیانی، بهرام افشاری، نیما شعبان‌نژاد، یسنا میرطهماسب، علی انصاریان و روح‌الله جعفری

بعد از اتفاق» در شرایطی مشابه با «خورشید» یکی دیگر از فیلم‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر است که توجه ویژه‌ای به زندگی کودکان دارد. این فیلم که تهیه‌کنندگی آن برعهده شهاب حسینی بوده بازیگران نام آشنای متعددی را در لیست بازیگران خود می‌بیند که برای یک فیلم نوجوانانه‌پسند اندکی کم‌نظیر به نظر می‌رسند. «بعد از اتفاق» نخستین بار در جشنواره کودک اصفهان اکران شد و در همان جشنواره هم جایزه ویژه یونسیف را تصاحب کرد. علی انصاریان که این روزها شدیدا درگیر ویروس کرونا است هم در این فیلم هنرنمایی می‌کند.

خلاصه داستان: کودکی به نام روح‌الله بعد از یک اتفاق ناگوار تصمیم می‌گیرد با شرایط کنار بیاید و به دنبال اهدافش برود.

کارو

کارگردان: احمد مرادپور

تهیه‌کننده: حسین صابری

بازیگران: مریلا زارعی، پیمان مقدمی و حبیب پاینده

چهارمین تجربه کارگردانی احمد مرادپور با همکاری سازمان هنری - رسانه‌ای اوج ساخته شده و البته نخستین محصول مرکز فیلم و سریال عصر هم لقب می‌گیرد. «کارو» در ابتدا قرار بود که برای اکران در جشنواره فجر ۹۸ آماده شود اما به دلیل سرمای سخت کوهستان‌های سرد استان اردبیل که فرایند فیلمبرداری و تولید فیلم را دشوار می‌کرد، شانسی برای حضور در جشنواره پارسال پیدا نکرد.

خلاصه داستان: کارو نوجوان کرمانشاهی بعد از سال‌ها تمرین به تیم ملی کشتی دعوت می‌شود اما شرایط تغییر می‌کند.

خط فرضی

کارگردان: فرنوش صمدی

تهیه‌کننده: علی مصفا

بازیگران: سحر دولتشاهی، پژمان جمشیدی، حسن پورشیرازی، آزیتا حاجیان، امیررضا رنجبران و صدف عسگری

فرنوش صمدی دو سال پیش و با موفقیت تاریخی فیلم‌های کوتاهش فرصت آن را پیدا کرد تا عضو آکادمی اسکار باشد. او حالا به سراغ نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند رفته و در ایستگاه اول به ساخت یک ملودرام زنانه پرداخته که مانی حقیقی مشاور کارگردانی آن است. ظاهرا در این فیلم هم قرار بر آن شده که نقش‌آفرینی جدیدی از پژمان جمشیدی دیده شود و البته سحر دولتشاهی هم در این فیلم حضور دارد.

خلاصه داستان: سارا به همراه همسرش حامد و دختر خردسال‌شان به یک عروسی در شمال ایران دعوت شده‌اند اما حامد به دلیل مشکلات کاری نمی‌تواند به این سفر برود و این تصمیم در حقیقت آغازگر اتفاقی است که زندگی سارا را دگرگون می‌کند.

مامان

کارگردان: آرش انیسی

تهیه‌کننده: مجید برزگر

بازیگران: رویا افشار، امیر نوروزی، امیر شمس، رها حاجی‌زینل و عرفان ابراهیمی

جشنواره فجر ۹۹ به عنوان سی و نهمین دوره از جشنواره سینمایی فجر میزبان کارگردان‌های فیلم اولی شده و «مامان» یکی دیگر از آثاری است که توسط کارگردانی فیلم اولی ساخته شده است. این فیلم نخستین تجربه بلند آرش انیسی لقب می‌گیرد؛ کارگردانی که پیش از این فقط در دنیای فیلم‌های کوتاه و مستند حضور داشته و حالا چالش بزرگی را برعهده گرفته که به نظر می‌رسید به خوبی از پس آن برآمده باشد. شاید جالب باشد بدانید که انیسی و همکارانش حدود دو سال درگیر ساخت این فیلم بودند.

ستاره‌بازی

کارگردان: هاتف علیمردانی

تهیه‌کننده: علی سرتیپی

بازیگران: فرهاد اصلانی، مایکل مدسن، شبنم مقدمی، مارشال منش، ملیسا ذاکری، لیندا جویز، هاوارد رسنزتین و دان لیستر

هاتف علمیردانی که بیشتر به دلیل کارگردانی فیلم‌های کمدی شناخته می‌شود در این فیلم زوج سینمایی‌ای را انتخاب کرده که پیش از هر چیزی یادآور سریال «هیولا» هستند؛ فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی. با این حال به نظر نمی‌رسد که «ستاره‌بازی» فیلمی کمدی باشد. در این فیلم بازیگران ناشناخته خارجی متعددی هم حضور دارند اما دو نام نسبتا شناخته‌شده هم در آن هنرنمایی کرده‌اند؛ مایکل مدسن که در فیلم‌های کوئنتین تارانتینو و مارشال منش که در فیلم‌های «دزدان دریایی» حضور داشته‌اند هم حضور کوتاهی در «ستاره‌بازی» دارند.

شیشلیک

کارگردان: محمدحسین مهدویان

تهیه‌کننده: محمدرضا منصوری

بازیگران: رضا عطاران، ژاله صامتی، پژمان جمشیدی، مه‌لقا باقری، وحید رهبانی، عباس جمشیدی‌فر و جمشید هاشم‌پور

تجربه جدید محمدحسین مهدویان که در حوزه کمدی است از همین الان یکی از جذاب‌ترین فیلم‌های جشنواره سی و نهم به نظر می‌رسد. مهدویان در این فیلم به سراغ مجموعه جدید و متفاوتی از بازیگران رفته که چندان با آثار قبلی او شباهت ندارند. شاید جالب باشد بدانید که «شیشلیک» یکی از نخستین فیلم‌هایی بود که بعد از پایان موج نخست کرونا در اوایل تابستان امسال جلوی دوربین رفت و به همین دلیل مراحل فنی خود را با آرامش‌ سپری کرد و به راحتی در جشنواره حاضر شد.

زالاوا

کارگردان: ارسلان امیری

تهیه‌کنندگان: روح‌الله برادری و سمیرا برادری

بازیگران: نوید پورفرج، هدی زین‌العابدین، پوریا رحیمی‌سام، باسط رضایی و شاهو رستمی

اگر از هواداران فیلم‌های ترسناک هستید شاید «زالاوا» اولین و مهم‌ترین فیلم جشنواره امسال است که باید به تماشای آن بنشینید. یکی از مورد انتظارترین و متفاوت‌ترین فیلم‌های جشنواره امسال که توقع‌ها را بالا برده و شاید هم نتواند به اهدافی که در نظر دارد، دست پیدا کند. شاید جالب باشد بدانید که طرح فیلم‌نامه «زالاوا» در بازار آسیایی فیلم هنگ‌کنگ در سال ۲۰۱۹ موفق شد تا جایزه حمایت خانه فیلم کره‌جنوبی را تصاحب کند.

خلاصه داستان: در اوایل دهه ۵۰ شمسی در روستایی در کردستان اتفاقات تلخی رخ می‌دهد که ترس بسیاری از مردم منطقه را برانگیخته است. رییس پاسگاه منطقه اما بیکار ننشسته و می‌خواهد نشانه‌های این اتفاقات ترسناک را ریشه‌یابی کند.

روشن

کارگردان و تهیه‌کننده: روح‌الله حجازی

بازیگران: رضا عطاران، سیامک انصاری، سارا بهرامی، مهدی حسینی‌نیا، مسعود میرطاهری و محمد ولی‌زادگان

روح‌الله حجازی پس از ۳ سال با فیلم جدیدی در جشنواره فجر حاضر شده است. فیلمی که برخلاف دیگر ساخته‌های کارگردان از ترکیب جالبی در گروه بازیگران بهره می‌برد؛ چیزی شبیه به فیلم جدید مهدویان. نباید فراموش کرد که «روشن» در نهایت به دغدغه‌های اجتماعی حجازی بازمی‌گردد اما فضای فیلم کمیک، شوخی‌زده و خنده‌دار است. تصویربرداری فیلم در اسفند سال گذشته در شرایطی متوقف شد که تنها فیلمبرداری سکانس‌های خارجی باقی مانده بود. اما عوامل فیلم تا اردیبهشت صبر کردند و فیلم را به پایان رساندند.

خلاصه داستان: روشن، مرد میانسال است که نتوانسته علاقه‌اش به بازیگری را فراموش کند و در همین حال هم نمی‌تواند خانه ثبت‌نامی‌اش را بگیرد و در آستانه فروپاشی همه‌چیز، تصمیم می‌گیرد که نقشش را بازی کند.

 

برندگان سیمرغ‌های بلورین سی‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر

سیمرغ بلورین بهترین فیلم : محمدرضا مصباح تهیه‌کننده فیلم «یدو»

سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی : مهدی جعفری برای فیلم «یدو»

سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران : محسن قرایی کارگردان فیلم «بی همه چیز»

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه : آیدا پناهنده، ارسلان امیری و تهمینه بهرام برای فیلم «زالاوا»

سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی : محسن قرایی و محمد داودی برای «بی‌ همه چیز»

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن : رویا افشار برای در «مامان»، (در این رشته دیپلم افتخار برای بازی در «یدو» به ستاره پسیانی اهدا شد.)

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد :‌ رضا عطاران برای بازی در «روشن»

سیمرغ بلورین بهترین کارگردان (فیلم اول) : ارسلان امیری برای فیلم «زالاوا»، (در این رشته دیپلم افتخار برای کارگردانی «مصلحت» به حسین دارابی اهدا شد.)

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن (نقش مکمل) : گلاره عباسی برای بازی در «ابلق»

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد (نقش مکمل) : پوریا رحیمی‌سام برای بازی در «زالاوا»

سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی : ایمان کرمیان برای «تک‌تیرانداز»

سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری : فرید ناظرفصیحی برای «ابلق»

سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی : ایمان امیدواری برای «ابلق»

سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس : مارال جیرانی برای «بی همه چیز»

سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه : سهیل دانش‌اشراقی برای «روزی روزگاری آبادان»

سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری : رشید دانشمند برای فیلم‌های «زالاوا» و «یدو»

سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری : امیر حسین قاسمی برای فیلم «یدو»

سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن : حامد ثابت برای  «بی همه چیز»

سیمرغ بلورین بهترین تدوین : عماد خدابخش برای «بی‌ همه چیز»

سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری : مرتضی نجفی برای «روشن» و «یدو» (‌در این بخش دیپلم افتخار برای «زالاوا» به محمد رسولی اهدا شد)

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 27 بهمن 1399 ساعت 16:20 | بازدید : 28 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

در جستجوی جاودانگی

 نگاهی به کارنامه کاری نیکی کریمی

وقتی از ستاره‌های زن سینمای بعد از انقلاب حرف می‌زنیم، اولین نامی که به ذهن می‌آید، نیکی کریمی است. بازیگری که اکنون در آستانه آغاز دهه پنجاه‌سالگی زندگی‌اش است. فیلم‌های خوب زیادی در کارنامه‌اش دارد و شانس همکاری با فیلم‌سازان برجسته را داشته است. فیلم بد هم کم بازی نکرده است، حاشیه و جنجال را هم تجربه کرده و از آن دسته سلبریتی‌های همه‌فن‌حریف است. بااین‌همه نیکی کریمی همیشه راهش را به اوج پیداکرده است. سال‌هایی در زمره بهترین بازیگران سینمای ایران قرار داشت و درست زمانی که به نظر می‌رسید در حال افول و فراموشی است با «آتابای» بازگشتی مقتدرانه را تجربه کرد. این بار پشت دوربین و بی جنجال، بازهم نام نیکی کریمی به‌عنوان ستاره‌ای زیرک که راه و رسم همیشه در اوج ماندن را بلد است مطرح شد. او از معدود چهره‌هایی است که در تندباد حاشیه‌ها و جنجال‌ها و در میانه قضاوت‌ها، راهش را پیداکرده و به شخصیتی مورداحترام تبدیل‌شده است. نیکی کریمی باذکاوت شخصی‌اش و مقداری خوش‌شانسی و درحالی‌که ستاره‌های هم‌دوره خودش یک‌به‌یک کنار گذاشته‌شده‌اند، هم سینمای جدی را تجربه کرده است و هم سینمای گیشه‌ای را. از هر کار و از هر همکاری تجربه کسب کرده است و در طی این سال‌ها، شخصیت هنری و مسیری کاری‌اش را با دقت و وسواس شکل داده است. به همین دلیل است که یکی از ماندگارترین چهره‌های سینمای بعد از انقلاب ایران است و به همین دلیل است که مروری بر کارنامه کاری‌اش چندان راحت نیست. کارنامه کاری او به‌مثابه هر ستاره‌ای که بیش از سی سال در اوج مانده است افت‌وخیز زیادی دارد. بااین‌حال، تولد 50 سالگی او شاید بهترین فرصت باشد تا سری به پیچیدگی‌های این کارنامه طویل بیندازیم.

نیکی کریمی کارش را با بازی در فیلم وسوسه ساخته جمشید حیدری آغاز کرد. اما این عروس بهروز افخمی بود که او را به شهرت رساند. نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب با عروس اولین جوانان قهرمان سینمای بعد از انقلاب بودند و با این فیلم ره صدساله را یک‌شبه پیمودند. هر دو به ستاره تبدیل شدند، اما مسیرشان جدا شد. پورعرب چند سالی یکی از مهم‌ترین ستاره‌های مرد سینمای ایران، به‌ویژه گیشه بود. اما کریمی مسیر جدی‌تری را طی کرد، با فیلم‌سازهای برجسته همکاری کرد و سال‌ها بعد از فراموش‌شدن پورعرب، همچنان جایگاه ویژه‌ای در سینمای ایران داشت. یکی از مهم‌ترین آثاری که در ابتدای کارنامه کاری نیکی کریمی در بازیگری رقم می‌خورد، سارا و پری حاصل همکاری با داریوش مهرجویی است. در هر دو اثر، کریمی نقشی محوری را بر عهده می‌گیرد و در هر دو هم می‌درخشد. نقطه عطف دیگر کارنامه بازیگری کریمی، همکاری با ابراهیم حاتمی کیا است برج مینو وبوی پیراهن یوسف، به‌مانند سایر آثار کریمی روی چهره معصوم او تکیه می‌کنند و کاراکتری کلیشه‌ای از دختری معصوم و زیبا در دنیایی زشت به تصویر درمی‌آورند.

اما شاید مهم‌ترین نقطه عطف کارنامه کریمی، بازی در آثار تهمینه میلانی باشد. کریمی در سال‌های دهه هفتاد و با حضور در دو زن، نیمه پنهان و واکنش پنجم، به چهره سینمای زنانه و فمینیستی میلانی تبدیل می‌شود و مسلماً این همکاری سال‌ها بعد در شکل دادن به شخصیت هنری کریمی بیشترین تأثیر را می‌گذارد. بااین‌همه و باوجود پرکاری نیکی کریمی، تنوع نقش‌هایش کم است و انگار همه پیشنهادهایش به همان کاراکتر آشنا ختم می‌شوند. در این میان، باج خور یک استثنا است. فرزاد مؤتمن، جز معدود فیلم‌سازانی بود که حاضر شد کلیشه چهره دوست‌داشتنی و مظلوم کریمی را بشکند و او را در قالب نقشی خاکستری محک بزند. بعد از باج خور است که کریمی خودش را به چالش می‌کشد و در نقش‌هایی با طیفی گسترده‌تر، از کمدی تا منفی ظاهر می‌شود.

پشت دوربین

نیکی کریمی از همان آغاز فعالیت حرفه‌ای‌اش نشان داده بود که بازیگری بلندپرواز و کمال‌گرا است. همین ویژگی‌ها هم هست که او را به قله‌ای فراتر از ستاره خوش و آب رنگ گیشه ماندن می‌رساند. اولین تحول مهم در کارنامه کاری کریمی پشت دوربین و در فاصله از بازیگری، در همکاری با عباس کیارستمی شکل می‌گیرد. بعدازآنکه کریمی دستیاری کیارستمی را در فیلم آ.ب.ث. آفریقا به عهده می‌گیرد، وارد مستندسازی می‌شود. اولین مستند کریمی به نام داشتن یا نداشتن نشانه‌هایی از سینمای زنانه دارد اما بیشتر به سینمای کیارستمی و قصه‌گویی در فضای مستندسازی گرایش دارد. کریمی در این اثر به سراغ زنان و خانواده‌هایی می‌رود که برای بچه‌دار شدن به کلینیک رویان مراجعه می‌کنند. از شور و شوقشان برای بچه‌دار شدن می‌گوید و به‌موازات به سراغ خانواده‌هایی که می‌رود که بی‌هیچ معضلی بچه‌دار شده‌اند اما لزوماً زندگی که رویای گروه اول است را تجربه نمی‌کنند.

کریمی بعدازاین مستند در اولین تجربه فیلم‌سازی‌اش در فضای داستانی و سینمایی، با یک‌شب به جشنواره کن می‌رود تا نگاه متفاوتش در کارگردانی را به رخ بکشد. او از جریان اصلی دور می‌افتد اما آشکارا سعی می‌کند در فضایی که از هویت شخصی و دغدغه‌های درونی‌اش ساخته‌شده فیلم‌سازی کند. کریمی در فیلم‌های بعدی خود، محتاط‌تر ظاهر می‌شود. چند روز بعد و سوت پایان بااینکه همچنان در فضایی زنانه و دور از جریان اصلی می‌گذرند، اما صراحت لهجه و قاطعیتی که کریمی در برخورد با سوژه‌هایش در داشتن یا نداشتن و یک‌شب به تصویر کشیده بود را ندارندفیلم شیفت شب بیش از سایر تجربه‌های کریمی در فیلم‌سازی، به سینمای اجتماعی و مسائل روز آن نزدیک است و رویکرد گیشه‌ای‌تری هم دارد. کریمی تا اینجای کارش، تأثیراتی که از فضای فیلم‌سازی میلانی و کیارستمی گرفته است را در هم می‌آمیزد و با دغدغه‌های شخصی‌اش سعی در بازآفرینی جهان داستانی شخصی‌اش دارد. چیزی که می‌توانست به خلق یک دنیای باشکوه ختم شود اما با آذر که کریمی تهیه‌کننده آن است به یکی از تاریک‌ترین نقاط کارنامه کاری او تبدیل می‌شود. درست در این زمان است، زمانی که به نظر می‌رسد کریمی در بازیگری حرف جدیدی ندارد و در کارگردانی و تهیه‌کنندگی هم به نخوت افتاده است که او آتابای را خلق می‌کند. فیلمی که بی‌شک یکی از بهترین فیلم‌های چند سال گذشته سینمای ایران است و حاصل همکاری کریمی و هادی حجازی فر است. کریمی در آتابای بیش از همیشه به روح فیلم‌سازی که در اثر همکاری با کیارستمی در او دمیده شده بازمی‌گردد. برای اولین بار، کریمی در آتابای اصراری به عرضه خود به‌عنوان ستاره بی‌همتای سینمای ایران ندارد. او فروتنانه پشت دوربین می‌ایستد، لحن فیلم‌نامه حجازی را درک می‌کند و آن را به زبان تصویر درمی‌آورد. آتابای اوج بلوغ هنری کریمی است در معنای کلی‌اش. سال‌ها ترجمه، عکاسی، بازیگری جلوی دوربین و تجربه‌گرایی پشت دوربین، در آتابای به زیباترین و کامل‌ترین شکل خود جلوه‌گر می‌شود تا در تجربه‌ای که به‌جرئت می‌توان آن را بی‌نقص دانست کریمی به تکاملی که همیشه به دنبالش بود دست یابد. آتابای آن‌قدر در قصه، فضاسازی و کارگردانی کامل است که تا سال‌ها می‌تواند کیمیای جاودانگی نیکی کریمی باشد.

این مطلب از:

https://www.namava.ir/blog/event/2020-venice-international-film-festival/


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 27 آبان 1399 ساعت 15:46 | بازدید : 6 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

26) در ابتدا قرار بود در پایان فیلم، لوک ماسک ویدر را بزند!

تا آخرین مراحل ساخته شدن فیلم، قرار بود که پایان این گونه باشد که بعد از مرگز ویدر، لوک ماسک او را به صورت خودش بزند و این جمله را بگوید: "حالا دیگر من ویدر هستم!" ولی در نهایت جورج لوکاس تصمیم گرفت تا این داستان را تغییر دهد.

27) بازیگر نقش ویدر جورج لوکاس را آزار می داد!

ظاهرا در طول فیلم برداری فیلم جنگ ستارگان، بازیگر نقش ویدر یعنی دیوید پروس اعصاب جورج لوکاس را خورد می کرد! به همین دلیل آنها او را از آمدن به تمام رویدادهایی که در ارتباط با شرکت لوکاس فیلم بود منع کردند!

28) قرار بود به جای جورج لوکاس، دیوید لینچ کارگردان فیلم سوم جنگ ستارگان شود!

بعد از موفقیت دو فیلم اول، جورج لوکاس تصمیم گرفت تا کارگردانی این فیلم را به کارگردان دیگری بسپارد. بنابراین از دیوید لینج خواست تا فیلم سوم را کارگردانی کند. دیوید لینچ این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت که در به تصویر کشیدن موجودات تخیلی و ایجاد کردن فضاهای تخیلی و فانتزی تخصصی ندارد!

29) قرار بود نام شخصیت اصلی فیلم به جای "اسکای واکر"، "اسکای کیلر" باشد

داستان فیلم جنگ ستارگان در حقیقت روایتگر داستان خانواده ای به نام خانواده "اسکای واکر" می باشد. اما قبل از اینکه این نام برایشان انتخاب شود، قرار بود نام آنها "اسکای کیلر" باشد. او بعدها گفت که در صورتی که از این نام استفاده می کرد؛ هرگز نمی توانست جنگ ستارگان را به محبوبیت و شهرتی که دارد برساند (به دلیل اینکه اسکای کیلر به معنی "آسمان کش"می باشد!)

30) آهنگ جنگ ستارگان تبدیل به یک موسیقی بسیار معروف شد

وقتی که برای اولین بار جنگ ستارگان در سال 1977 اکران شد، غوغای فراوانی به پا کرد و عده زیادی را به سینما کشاند. همچنین آهنگ این فیلم بسیار معروف شد و حتی تبدیل به یک آهنگ بسیار پرفروش شد.

31) خود جورج لوکاس در این فیلم نقش کوتاهی ایفا کرد!

جورج لوکاس در یکی از فیلم های این مجموعه (که از نظر زمانی فیلم ششم این مجموع می شود که در سال 2005 اکران شد) یک نقش خیلی کوتاه (یک کمیو) بازی کرد. او در این فیلم در نقش یکی از سناتورهایی که در سنای کهکشانی کار می کنند به ایفای نقش پرداخت. البته با توجه به گریم و تغییر شکل ظاهری اصلا قابل شناخته شدن نیست!

32) پسر جورج لوکاس هم در فیلم ششم یک نقش کوچک داشت

در فیلم ششم، پسر جورج لوکاس در نقش یکی از جدای های جوانی که قرار است به دست آناکین اسکای واکر کشته شود به ایفای نقش پرداخت.

33) جمله "احساس بدی درباره این موضوع دارم!" که توسط جدای ها بیان می شود در تمام فیلم های این مجموعه تکرار می شود

یکی از جمله هایی که خیلی در این فیلم تکرار می شود جمله "احساس بدی درباره این موضوع دارم" است که توسط جدای ها بیان می شود (که می توانند خیلی از حوادث بد را با احساس کردن پیش بینی کنند) و جالب است بدانید که این جمله در تمام فیلم های جنگ ستارگان تکرار می شود.

34) یکی از سخت ترین بخش های ساخت فیلم جنگ ستارگان، ساختن شخصیت "استاد یودا" بوده است

استاد یودا یکی از شخصیت های این فیلم است که ساختن آن زمان زیادی از سازندگان گرفت. صدای این شخصیت صدای فرانک اوز است و ساخت چهره این شخصیت توسط فردی به نام جیم هنسن انجام شد و پروسه ساخت آن پروسه ای بسیار زمان بر و هزینه بر بود.

35) یودا در بعضی فیلم های چهار و در بعضی از فیلم ها سه انگشت دارد!

یکی از ایرادات ساخت شخصیت یودا در فیلم جنگ ستارگان این است که این شخصیت در فیلم چهارم سه انگشت دارد ولی در فیلم ششم و دوم و سوم چهار انگشت دارد.

36) نام اصلی فیلم سوم یعنی "بازگشت جدای" در حقیقت "انتقام جدای" بود

در ابتدا قرار بود تا نام اصلی فیلم "بازگشت جدای" در حقیقت "انتقام جدای" باشد ولی جورج لوکاس فکر کرد که جدای ها صلح دوست تر از این هستند که به فکر انتقام جویی از کسی باشند بنابراین نام آن را به "بازگشت جدای" تغییر داد.

37) سگ آلاسکایی جورج لوکاس مدل اصلی برای ایجاد کردن شخصیت چوباکا بوده است

چوباکا یکی از بهترین شخصیت های این فیلم و دوست صمیمی هان سولو می باشد. جورج لوکاس شخصیت چوباکا را از روی سگش طراحی کرد.

38) در داستان اصلی فیلم تعدادی از خلبان های جنگنده در سفینه ها زن بودند

در فیلم نامه اصلی جنگ ستارگان، در کنار مردان خلبان جنگنده، زنان خلبان جنگنده نیز وجود داتند. ولی در نسخه های نهایی این فیلم، نقش این زنان حذف شد.

39) جورج لوکاس برای جنگ ستارگان سعی کرد تمام عوامل فیلم "اودیسه فضایی 2001" را استخدام کند

جورج لوکاس همیشه کارهای استنلی کوبریک را تحسین می کرد و یکی از هواداران پر و پا قرص او بود. او مخصوص به فیلم تخیلی "اودیسه فضایی 2001" او که در سال 1968 اکران شده بود علاقه زیادی داشت و از آن جایی که فکر می کرد که این فیلم هم تقریبا مانند همان فیلم است؛ بنابراین تصمیم گرفت تا اکثر افرادی که برای استنلی کوبریک در آن فیلم کار می کردند را برای انجام پروژه فیلم جدیدش یعنی جنگ ستارگان استخدام کند.

40) جورج لوکاس در ابتدا اصلا نمی خواست جنگ ستارگان را کارگردانی کند!

هدف جورج لوکاس در آن زمان این بود که فیلمی با مضمون جنگ هایی که در ویتنام انجام گرفته بود بسازد ولی کم کم به این نتیجه رسید که بهتر است که یک فیلم تخیلی و فضایی بسازد. او در نهایت تصمیم گرفت تا کارگردانی کردن فیلمش که قرار بود درباره جنگ ویتنام باشد را به دوستش یعنی فرانسیس فورد کاپولا بدهد. فرانسیس فورد کاپولا هم با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفت و در نهایت جورج لوکاس با تمام توان بر روی ساخت این فیلم متمرکز شد.

41) دختر فرانسیس فورد کاپولا در یکی از صحنه های قسمت چهارم جنگ ستارگان حضور کوتاهی دارد

جورج لوکاس با فرانسیس فورد کاپولا دوستی چندین و چند ساله داشت و همانطور که اشاره شد، کارگردانی فیلمی را که می خواست درباره ویتنام بسازد به او سپرد. دوستی آنها تا سال ها ادامه پیدا کرد تا جایی که حتی دختر فرانسیس فورد کاپولا در یکی از صحنه های قسمت چهارم این مجموعه یک حضور کوتاهی دارد. بد نیست بدانید که دختر فرانسیس فورد کاپولا یعنی سوفیا کاپولا اکنون خودش یک کارگردان بسیار موفق سینماست.

42) استاد کوای کان در فیلم چهارم در ابتدا قرار بود یک زن باشد

در اولین فیلم از سری دوم این مجموعه (که به حوادث قبل از سه فیلم اول می پردازد) قرار بود استاد کوای کان جین (شخصیت اصلی این داستان) یک استاد زن داشته باشد ولی در مراحل بعدی این فیلم صحنه ای که در آن کوای کان جین با استادش صحبت می کند حذف شد.

43) قد بلند لیام نیسون برای قسمت چهارم این فیلم دردسر ساز بود!

قد بلند لیام نیسون باعث شد تا سر صحنه فیلم برداری برای او دردسر ایجاد شود. داستان از این قرار بود که درهایی که برای فیلم برداری ساخته شده بودند به گونه ای بوند که لیام نیسون به دلیل قد بلندش نمی توانست از این درها رد شود. بنابراین طراحان دکوراسیون مجبور شدند تا دوباره درها را با یک طراحی مجدد به گونه ای بسازند که لیام نیسون بتواند از آنها رد شود. این کار 150000 دلار برای آنها هزینه داشت!

44) صحنه فرار است دست هیولایی که در یک سیارک پنهان شده است ارزان ترین صحنه فضایی از کل صحنه های فضایی موجود در تمام فیلم های جنگ ستارگان معرفی شده است

در فیلم دوم جنگ ستارگان صحنه ای وجود دارد که در آن سفینه پرنسس لیا و هان سولو از دست هیولایی که در یکی از سیارک ها پنهان شده است؛ فرار می کنند. این صحنه بسیار ناشیانه طراحی شده است و حتی برای پس زمینه ای صفحه نیز تنها از یک پوسته پلاستیکی استفاده شده است. بعدها این صحنه را به عنوان ارزان ترین صحنه فضایی که در کل فیلم های جنگ ستارگان ساخته شده است معرفی کردند.

45) دو هنرپیشه شخصیت "گریدوی قاتل" را بازی کرده اند که یکی از آنها مرد و یکی دیگر زن بود!

یکی از شخصیت های قاتل این فیلم شخصیت "گریدو" می باشد. این شخصیت یکی از شرورترین شخصیت های این فیلم است که جنایات زیادی می کند. این نقش را به دو هنرپیشه مختلف سپردند. جالب است بدانید که یکی از این هنرپیشه ها مرد و دیگری زن بود! در صحنه هایی که در انگستان فیلم برداری می شد؛ این شخصیت توسط هنرپیشه ای به نام پال بلیک بازی شد و در صحنه هایی که در آمریکا فیلم برداری می شد این هنرپیشه توسط خانمی به نام ماریا دی آراگون بازی شد.

46) "ای تی" هم در جنگ ستارگان یک سناتور بود!

جالب است بدانید که یکی از شخصیت هایی که در فیلم جنگ ستارگان به عنوان یکی از سناتورهایی که در سنای کهکشانی نماینده مردم سیاره خودش است؛ شخصیت استیون اسپیلبرگ در فیلم ای. تی می باشد. لوکاس فکر می کرد تا با استفاده کردن از این عروسک در فیلمش می تواند رابطه میان فیلم های تخیلی که اسپیلبرگ و جورج لوکاس می سازند را قوی تر کند. در نهایت از اسپیلبرگ برای این کار اجازه گرفت و در نهایت اسپیلبرگ هم به او اجازه داد.

47) در جزیره "نیو"، سکه های جنگ ستارگان ارزش مالی دارند!

جنگ ستارگان در تمام مناطق دنیا معروفیت زیادی پیدا کرده است و هوادارانی دارد که شیفته آن هستند. حتی کار به جایی کشیده است که در یکی از جزایر جنوب مدیترانه به نام جزیره "نیو"، شما می توانید سکه های جنگ ستارگان را جمع آوری کنید و آنها را به قیمت های مناسب بفروشید. البته این قانون درباره سکه هایی که مربوط به شخصیت جار جار بینکس می باشند صادق نمی باشد! (چون این شخصیت یک شخصیت زشت است و هیچ کس نمی خواهد آنها را بخرد!)

48) جمله "این یک تله است" یکی از معروف ترین جمله های تمام فیلم ها شد

جمله "این یک تله است" که در حقیقت در فیلم نامه به صورت "این یک حقه است" نوشته شده بود؛ یکی از معروف ترین جمله های این فیلم بود.

49) قرار بود پرنسس لیا در پاسخ "دوستت دارم" هان سولو بگوید: "به خاطر داشته باش چون برمی گردم!"

یکی از معروف ترین دیالوگ های کل فیلم های جنگ ستارگان این بود که هان سولو به پرنسس لیا می گوید: "دوستت دارم" و پرنسس لیا پاسخ می دهد: "می دانم". اما حقیقت این است که قرار بود تا پرنسس لیا در پاسخ این "دوستت دارم" گفتن هان سولو به او بگوید: "به خاطر داشته باش چون برمی گردم" ولی بعد از بازنگری آنها تصمیم گرفتند تا جمله "می دانم" را به جای آن در فیلمنامه جایگزین کنند که نهایتا تبدیل به یکی از مشهورترین دیالوگ های این فیلم شد.

50) کری فیشر و هاریسون فورد در طول فیلم برداری این فیلم یک رابطه عاشقانه ای با هم برقرار کردند

سال های بعد از فیلم برداری فیلم های سری اول، کری فیشر بازیگر پرنسس لیا در کتابش به نام "زندگینامه نویس پرنسس" بیان کرد که به هنگام فیلم برداری اولین فیلم از این مجموعه هاریسون فورد یک رابطه عاشقانه ای برقرار کرده است. البته این بخش که دو هنرپیشه با هم به هنگام فیلم برداری چنین رابطه ای داشته باشد کسی را شگفت زده نمی کند ولی نکته جالب اینجا بود که هاریسون فورد در آن زمان 33 سال سن داشت، ازدواج کرده بود و دو فرزند داشت و کری فیشر تنها 19 سال داشت!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 27 آبان 1399 ساعت 15:31 | بازدید : 6 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

فیلم های جنگ های ستاره ای (که آن را با نام جنگ ستارگان می شناسیم) مجموعه فیلم هایی هستند که داستان آنها مدت ها پیش در کهکشانی بسیار بسیار دور اتفاق می افتد. داستان این سری فیلم ها در این بستر خیالی، داستان شخصیت های مختلفی را روایت می کند. این سری فیلم ها برای خالقین آن در مجموع 7.5 میلیارد دلار درآمد پیدا کرد و افرادی مانند "هاریسون فورد" و یا "کری فیشر" را بدیل به سوپراستارهایی بین المللی کرد.در ابتدا سه فیلم به نام های "یک امید تازه"، "امپراطوری ضربه می زند" و "بازگشت جدای" به ترتیب در سال های 1977، 1980 و 1983 روی پرده رفتند. سپس سه گانه دوم که در حقیقت به وقایعی قبل از سه گانه اول می پرداخت با نام های "یک امید تازه"، "حمله کلون ها" و "انتقام سیت" به ترتیب در سال های 1999، 2002 و 2005 اکران شدند. در نهایت سری سوم این مجموعه با نام های "نیرو برمی خیزد"، "رستاخیز اسکایواکر" و "آخرین جدای" به ترتیب در سال های 2015 و 2017 و 2019 اکران شدند. در این مطلب قصد داریم تا 40 نکته را درباره سری فیلم هایی که آن قدر معروف شد که حتی برای خودش یک "دین" جدیدی ایجاد کرد ارایه کنیم:

1) جمله معروف "لوک، من پدر تو هستم" اصلا در فیلم وجود ندارد!

یکی از معروف ترین نقل قول هایی که از جنگ ستارگان می شود جمله معروفی است که دارت ویدر به لوک اسکایواکر می گوید: "لوک! من پدر تو هستم!" اما حقیقت این است که این جمله در فیلم اصلی به این شکل است: "نه! من پدر تو هستم!" ولی برای اینکه این جمله مفهوم بیشتری داشته باشد؛ طرفداران این جمله را تبدیل به "لوک، من پدر تو هستم" کرده اند.

2) نوشته های مربوط به بخش ابتدایی همه فیلم ها با استفاده از یک ماکت تولید شده اند

در ابتدای تمام فیلم های جنگ ستارگان نوشته هایی به عنوان توضیحات فیلم مورد نظر روی صفحه ظاهر می شوند. این سکانس ها در حقیقت با قرار دادن یک ماکت فیلم برداری شدند. البته با اینکه این تکنیک در ابتدا به نظر غیرممکن می آمد، ولی خیلی خوب کار کرد.

3) طرح اصلی سفینه "شاهین هزاره" از سفینه ای که در ابتدای فیلم پرنسس لیا با آن در حال فرار کردن است الهام گرفته شده است.

سفینه "شاهین هزاره" سفینه ای است که یکی از شخصیت های اصلی این فیلم یعنی "هان سولو" هدایت آن را بر عهده دارد. الهام بخش طرح این سفینه در حقیقت سفینه ای است که در ابتدای اولین فیلم مشاهده می کنیم که پرنسس لیا در حال فرار کردن با آن می باشد!

4) جورج لوکاس می خواست "یودا" میمون باشد!

جورج لوکاس در ابتدا می خواست شخصیت "یودا" را یک میمون بازی کند که می تواند ماسک بزند و از یک عصا استفاده کند!

5) برای بازی در نقش "هان سولو" به غیر از هاریسون فورد، "هان سولو" های دیگری هم وجود داشتند!

غیر از "هاریسون فورد" افراد دیگری که برای ایفای نقش "هان سولو" انتخاب شده بودند شامل برت رینولدز، آل پاچینو، جک نیکلسون و کریستوفر واکن بودند!

6) هاریسون فورد قبل از اینکه برای ایفای نقش هان سولو انتخاب شود، نجار بود و در پشت صحنه فیلم ها نجاری می کرد!

جورج لوکاس افرادی که قرار بود در تمام نقش ها در این فیلم بازی کنند را انتخاب کرد ولی هنوز برای انتخاب فردی که بتواند نقش هان سولو را بازی کند تصمیم نهایی را نگرفته بود. در نهایت او هاریسون فورد را هنگامی که به عنوان نجار در پشت صحنه فیلم ها کار می کرد انتخاب کرد. بنابراین هاریسون فورد برای مصاحبه برای گرفتن این نقش نزد جورج لوکاس رفت و در آن جا آزمون بازیگری برای گرفتن نقش هان سولو را داد. از آن جایی که او جملاتی که به او داده می شد را از تمام هان سولوهای دیگر بهتر می گفت، توجه جورج لوکاس را به خودش جلب کرد و جورج لوکاس در نهایت تصمیم گرفت که این نقش را به او بدهد و بقیه داستان هم معلوم است....خیلی جالب است که چگونه یک فردی که تا چند هفته قبل از آن نجاری می کرد؛ توانست به یکی از بزرگترین سوپراستارهای تاریخ تبدیل شود!

7) الک گینس، بازیگر نقش "اوبی وان کنوبی" فکر می کرد که این فیلم یک "داستان جن و پری چرت و پرت" است!

یکی از هنرپیشه های این فیلم به نام "الک گینس" نقش "اوبی وان کنوبی" را برعهده داشت. او فکر می کرد که این داستان یک داستان جن و پری چرت و پرت است بنابراین گفت که به کمتر از 2 درصد از فروش کلی فیلم راضی نمی شود! نتیجه این موضوع این شد که او برای این فیلم 95 میلیون دلار دستمزد گرفت!

8) هاریسون فورد برای این فیلم تنها 10 هزار دلار پول گرفت!

در عوض پولی که به هاریسون فورد دادند 10000 دلار بود. البته او بعدها برای تکرار کردن نقشش در فیلم "نیرو برمی خیزد" که ادامه سری های جنگ ستارگان بود، 34 میلیون دلار پول گرفت چون دیگر تبدیل به یک سوپراستار بین المللی شده بود و همه این "ایندیانا جونز" را می شناختند!

9) جنگ ستارگان در مجموع 27 میلیارد دلار در دنیا فروش کرد!

البته کسی که از همه بیشتر پول درآورد، جورج لوکاس بود که در حقیقت خالق این سری فیلم ها بود. او موفق شد که با این فیلم به ثروت هنگفتی برسد و کل این سری سه گانه 27 میلیارد دلار فروش کرد

10) جورج لوکاس امید چندانی به موفقیت جنگ ستارگان نداشت

در طول زمانی که جورج لوکاس مشغول فیلم برداری کردن اولین فیلم از این سری سه گانه بود، دوست و همکار جورج لوکاس یعنی "استیون اسپیلبرگ" نیز مشغول ساختن فیلمی به نام "برخورد نزدیک از نوع سوم" بود. وقتی که جورج لوکاس وضعیت کار اسپیلبرگ را دید، از آن جایی که امید چندانی به موفقیت نداشت؛ به او پیشنهاد داد که آنها پول اولین فروش فیلم های خودشان را با هم عوض کنند! در مجموع جنگ ستارگان در فروش اول خود 500 میلیون دلار فروخت ولی برخورد نزدیک از نوع سوم تنها 300 میلیون دلار فروخت. بنابراین جورج لوکاس با این کار خود 200 میلیون ضرر کرد! (در صورتی که چنین معامله ای را با دوستش نمی کرد همان 500 میلیون فیلم خودش را می گرفت!!!)

11) "هان سولو" قرار بود که فیلم سوم بمیرد!

تهیه کننده جنگ ستارگان گفته است که در فیلم "بازگشت جدای" که سومین فیلم از این فیلم های سه گانه محسوب می شود، جورج لوکاس تصمیم گرفته بود که شخصیت "هان سولو" را بکشد. اما بعدها برای اینکه دوباره در سری جدید از این شخصیت استفاده کند؛ از تصمیم خودش منصرف شد

12) قرار بود که فیلم دوم از روی یک کتابی که بعد از فیلم اول نوشته شده بود ساخته شود

اولین کتابی که در رابطه با جنگ ستارگان نوشته شده بود، کتابی بود که در سال 1978 توسط "آلن دین" نوشته شد که در این کتاب شخصیت های اصلی این فیلم به دنبال دستگاهی می گردند که می توانند با استفاده از آن نیروی خودشان را گسترده تر کنند. با وجود اینکه قرار بود فیلم دوم از روی این کتاب نوشته شود، ولی جورج لوکاس تصمیم گرفت تا برای داستان فیلم دوم، جهت دیگری انتخاب کند.

13) C3PO تنها شخصیتی است که در تمام فیلم های جنگ ستارگان حضور دارد

آنتونی دنیلز، هنرپیشه ای که نقش یکی از ربات های اصلی این فیلم به نام C3PO را بازی می کند تنها هنرپیشه ای است که در تمام فیلم های جنگ ستارگان بازی می کند (این فیلم ها شامل 9 فیلم اصلی سری های قدیم و جدید و همچنین 2 فیلم مستقل جنگ ستارگان می شوند!)

14) شخصیت "بوبا فت" که یکی از محبوب ترین شخصیت های کل داستان می باشد و برای خودش هواداران ویژه ای دارد؛ برای اولین بار در فیلم دوم ظاهر می شود

اولین بار شخصیت "بوبا فت" را درباره فیلم دوم (یعنی فیلم امپراطوری دوباره ضربه می زند) می بینیم. البته این شخصیت از آن زمان خیلی معروف شد و حتی در فیلم کوتاه "جنگ ستارگان ویژه تعطیلات" نیز حضور داشت که در آن هان سولو و چوباکا از دست او فرار می کنند تا تعطیلات را در کنار دوستانشان جشن بگیرند.

15) قرار بود "دارت ویدر" و "بوبا فت" با هم برادر باشند

جورج لوکاس زمانی می خواست "بوبا فت" و "هان سولو" را با هم بردار کند ولی بعدها از تصمیم خودش پیشمان شد

16) هنرپیشه ای که نقش "بوبا فت" را بازی کرد، در نقش یکی از افسران امپراطوری هم به ایفای نقش پرداخت!

جرمی بالوک در فیلم جنگ ستارگان در دو نقش بازی کرد. یکی نقش بابو فت و دیگری نقش یکی از افسران شیطان صفت امپراطوری که پرنسس لیا را در حال فرار دستگیر می کند.

17) برای کاراکتر "جابا" از یک انسان استفاده شد

برای ساختن شخصیت جابا از یک انسان استفاده شد. علت این موضوع این بود که در آن زمان تکنولوژی لازم برای درست کردن چنین کاراکتری با استفاده از کامپیوتر را نداشتند. این فرد "دیکلان مالهولند" نام داشت که اهل بریتانیا بود. البته بعدها در اکران مجدد این فیلم، جابا به شکل کامپیوتری ساخته شد.

18) در داستان اصلی قرار بود جنگ های پایان فیلم در سیاره "چوباکا" اتفاق بیفتد

در ابتدا جورج لوکاس قصد داشت کاری کند که جنگ های اصلی این فیلم به جای اینکه در سیاره "ووکی" ها اتفاق بیفتد؛ در سیاره ای اتفاق بیفتد که چوباکا از آن آمد بود. ولی در نهایت به دلیل اینکه در داستان قرار بود که این سیاره از تکنولوژی بالایی برخوردار باشد و از آن جایی که جورج لوکاس نمی خواست بینندگان فکر کنند که چوباکا از سیاره ای آمده است که در آن تکنولوژی بالایی وجود دارد؛ بنابراین تصمیم گرفته شد تا موجوداتی به نام "ووکی" معرفی شوند که نبرد اصلی پایانی فیلم در سیاره ای اتفاق بیفتد که آنها در آن زندگی می کنند.

19) اکثر موجودات سری فیلم های جنگ ستارگان تا واپسین مراحل ساخت فیلم بدون نام بودند

اکثر ساکنین سیاره های مختلف که در فیلم های جنگ ستارگان معرفی می شوند نامی نداشتند و جورج لوکاس در واپسین مراحل ساخت این فیلم برای آنها نام انتخاب کرد. علت این موضوع هم این بود که او فکر می کرد که انتخاب کردن نام برای آنها تاثیر خیلی زیادی بر روی مخاطبین و افرادی که فیلم را می بینند دارد بنابراین باید برای آنها نام هایی انتخاب کرد که مناسب باشند.

20) زبانی که "ووکی" ها به آن سخن می گفتند ترکیبی از چند زبان زمینی بود!

در سومین فیلم مشاهده می کنیم که "ووکی" ها با هم به زبانی حرف می زنند که شبیه به زبان تایوانی و کمی هم شبیه به زبان ساکنین کشور نپال می باشد. حتی زبان برخی از موجوداتی که در داستان به کمک قهرمانان فیلم می آیند نیز بیشتر شبیه به زبان تایوانی می باشد.

21) صدای سفینه های این فیلم با ترکیب صدای فیل و صدای ماشین تولید شده است

برای تولید کردن صدای سفینه های جنگنده ای که در این فیلم با نیروی های امپراطوری مبارزه می کنند از ترکیبی از صدای فیل و صدای ماشینی که بر روی آسفالت خیس حرکت می کند استفاده شده است.

22) صدای "چوباکا" از ترکیب صداهای شیر و خرس و برخی از حیوانات دیگر ایجاد شده است

چوباکا یکی از شخصیت های محبوب این فیلم است. این شخصیت به هان سولو و لوک کمک می کند تا پرنسس لیا را آزاد کنند. این شخصیت نمی تواند حرف بزند و تنها از خودش صداهایی تولید می کند. برای تولید کردن این صداها از ترکیبی از صدای خرس و شیر و برخی از حیوانات دیگر استفاده شده است.

23) صدای سلاح های لیزری این فیلم از ترکیبی از صدای یک تلویزیون قدیمی و موتور یک پروژکتور فیلم ایجاد شده است

صلاحی که "جدای" ها در این فیلم از آن استفاده می کنند، یک نوع سلاح مخصوص لیزری است که مانند یک شمشیر نوری عمل می کند. برای ایجاد کردن صدای این وسیله، جورج لوکاس از موتور قدیمی یک پروژکتور قدیمی استفاده کرد و صدای آن را با صدای یک تلویزیون قدیمی تلفیق کرد.

24) ایوان مگرگور با دهان خودش صدای شمشیر نوری را در می آورد!

در سه گانه سری دوم جنگ ستارگان، بازیگر نقش ابی وان جوان یعنی ایوان مگرگور هنگامی که با این شمشیرهای نوری کار می کرد، به کودک درون خودش رجوع می کرد و هنگامی که صحنه های جنگ با استفاده از شمشیر نوری را فیلم برداری می کردند این صداها را با دهان خودش در می آورد! البته در بخش های بعدی کار مجبور شدند تا این صداها را حذف کنند!

25) تنها شمشیر نوری که در کل سری فیلم های جنگ ستارگان به رنگ بنفش است، مربوط به کاراکتر "استاد ویندو" می باشد!

میس ویندو با بازی ساموئل جکسون تنها شخصیتی در جنگ ستارگان است که از شمشیر نوری بنفش استفاده می کند. علت این موضوع هم این است که خود ساموئل جکسون برای اینکه در صحنه های نبرد که از دور فیلم برداری می شدند به خوبی دیده شود، به جورج لوکاس گفته بود که رنگ شمشیرش را بنفش کند!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 9 مهر 1399 ساعت 13:35 | بازدید : 12 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

براندون کرانبرگ در 2020 با نمایش جهانی پروژه­ جدیدش در ساندنس دوباره قدمی بزرگ در عرصه­‌ی سینما برداشت. این پروژه یک تریلر­بادی ­هارور خشن به نام Possessor است، که زوج هنری آندره‌آ ریسبرو و کریستوفر ابوت در آن نقش‌های اصلی را دارند و­ به­ عنوان یک فیلم مستقل قدرتمند بس خوش می‌درخشد.
زمین بازی برندون کراننبرگ در فیلم Possessor همچون زمین بازی هارور علمی تخیلی ضدویروس است، با این تفاوت که در فیلم Possessor او خشونت بادی­ هارور فیلم را چنان تشدید می‌کند که بی‌شک پدرش دیوید کراننبرگ  باید به او افتخار ­کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 9 مهر 1399 ساعت 13:29 | بازدید : 13 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

دوک The Duke یک ماجرای واقعی از سال ۱۹۶۱ را روایت می‌کند که مردی از طبقه کارگر از پنجره دستشویی گالری ملی لندن بالا می‌رود تا یک نقاشی ارزشمند از دوک ولینگتون اثر فرانسیسکو گویا را بدزدد. این فیلم یک داستان خنده‌دار را به تصویر کشیده که با حسن تعبیر کلاسیک بریتانیایی بازگو شده و در پایان یک پیچش داستانی دلچسب دارد.
جیم برودبنت بازیگر نقش اصلی است (که در زندگی واقعی هم یک مصلح اجتماعی دوست‌داشتنی است) و هلن میرن نقش همسر محزون و رنجیده او را بازی می‌کند. کارگردان این فیلم کسی نیست جز راجر میشل سازنده ناتینگ هیل Notting Hill و دخترعموی من ریچل My Cousin Rachel. دیدن این اسم‌ها کنار یکدیگر، دوک The Duke را هیجان‌انگیزتر کرده است. هرچند تلویزیون نقش اصلی را در داستان این فیلم بازی می‌کند، میشل ریتم کار را به سرعت آثار تئاتری و با حسی آزاد به تصویر کشیده است. این فیلم که خارج از بخش رقابت‌های جشنواره ونیز به نمایش درآمده، پیش از بفتا در سینماها اکران خواهد شد و گزینه مناسبی برای طرفداران کمدی‌های مفرح انگلیسی با لحنی اجتماعی به حساب می‌آید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 9 مهر 1399 ساعت 13:1 | بازدید : 10 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

بچه های دریا Children of the Sea که از روی مانگایی به همین نام اقتباس شده است، داستان روکا، با صدای مانا آشیدا، را دنبال می‌کند. روکا دختر جوانی است که احساس می‌کند دریا او را می‌خواند. پدر او در یک آکواریوم کار می‌کند و روکا دائما خاطراتی از کودکی‌اش را به یاد می‌آورد که در آن یک جسم عجیب و درخشان را در این آکواریوم دیده بوده است. روز اول تعطیلات تابستانی،  برخوردی با یک دختر بزرگ‌تر باعث می‌شود روکا از تیم هندبال اخراج شود. بعد از این اتفاق روکا تصمیم می‌گیرد به آکواریومی که پدرش در آن کار می‌کند برود و آن جا پسری را می‌بینید که در محفظه بزرگی همراه با وال‌ها در حال شنا کردن است.
نام این پسر اومی، به معنای دریا و با صدای هیرو ایشیباشی است. اومی و برادرش سورا، به معنای  آسمان و با صدای سیشا اوراگامی، در دریا و توسط فیل‌های دریایی بزرگ شده‌اند. این به این معنا است که آن‌ها می‌توانند سریع‌تر شنا کنند و نفسشان را طولانی حبس کنند، تا حدی که باعث شده است برای زندگی روی زمین دچار مشکل شوند. آن‌ها تقریبا شبیه آکوامن هستند، با این تفاوت که با ماهی‌ها صحبت نمی‌کنند و تتوهای زیبای جیسون موموآ را بر روی بدنشان ندارند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 9 مهر 1399 ساعت 12:56 | بازدید : 12 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

انیمیشن ژاپنی خارق‌العاده و بی‌همتای شهر اشباح Spirited Away با تحرک روایتی یک فیلم بلند لایو اکشن و جهش‌های خیال‌پردازانه‌ی مانگای آسیای شرقی، افسونی تمام‌وکمال به شمار می‌آید. هایائو میازاکییکی از موسسان استودیوی جیبلی، پس از تولید شاهزاده مونونوکه، Princess Mononoke محصول 1997، بار دیگر با شهر اشباح Spirited Away به سراغ داستانی رفت که می‌تواند هم بزرگسالان و هم کودکان را کاملاً مجذوب خود کند، یک آلیس در سرزمین عجایب از نوع ژاپنی با دنیایی کاملاً قانع‌کننده مملو از انسان‌ها، اشباح، حیوانات و سایر موجوداتی که یک دختر ده ساله مدتی کوتاه را در آن سپری می‌کند. این فیلم به‌عنوان یکجور بدیل عجیب و غریب برای کارتون‌های هالیوودی، قطعاً توانایی‌اش را دارد که در کشورهای غرب دنیا هم به‌صورت دوبله‌شده و هم در نسخه‌ی اصلی‌اش نیز موفق باشد، و پیروزی غافلگیرکننده‌ی این فیلم (همراه با فیلم یکشنبه‌ی خونین Bloody Sunday) در کسب جایزه‌ی خرس طلایی فستیوال برلین خبر از توفیق عمومی این فیلم خاصه در اروپا می‌دهد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 27 مرداد 1399 ساعت 11:31 | بازدید : 379 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

11 نکته کلیدی برای نحوه انتخاب موضوع برای پایان نامه!

 

1) موضوعی را انتخاب کنید که به نظرتان جذاب باشد.

فراموش نکنید که هنگامی که می‌خواهید درباره موضوعی پایان نامه بنویسید؛ این پایان نامه هفته ها و یا حتی ماه ها از وقت شما را بگیرد. بنابراین خیلی مهم است که برای اینکه در این مدت از زندگی و کارتان در این رابطه لذت ببرید؛ موضوعی را انتخاب کنید که برایتان جذاب باشد. در صورتی که شما موضوعی را انتخاب کنید که برای خودتان دارای جذابیت زیادی نمی باشد نمی توانید انتظار داشته باشید که کار باکیفیتی بکنید. به این دلیل که علاوه بر سخت کار کردن درباره انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری، در صورتی که یک پارامتر را نداشته باشید احتمال موفقیت شما کمتر می شود و آن پارامتر هم چیزی نیست جز اشتیاق برای ادامه کار. و این اشتیاق برای ادامه کار تنها در صورتی برای شما ممکن می شود که شما موضوعی را برای نوشتن پایان نامه خودتان انتخاب کنید که به این موضوع علاقه دارید. وقتی که موضوعی که انتخاب کرده اید علاقه ای نداشته باشید، نمی توانید پارامتر اشتیاق را داشته باشید بنابراین کارتان به اندازه ای که می‌خواهید کیفیت نخواهد داشت.

2) سعی کنید موضوعی متفاوت برای انجام پایانانه خودتان انتخاب کنید

شما باید سعی کنید که موضوعی را انتخاب کنید که موضوع تکراری و روتینی که همه آن را انتخاب می کنند نباشد. برای این کار شما باید در حوزه کاریتان به دنبال موضوعاتی باشید که کمتر کسی بر روی آن کار کرده است و کمتر تحقیقاتی بر روی آن انجام شده است. در این صورت است که شما می‌توانید به موضوعاتی نو و جدید که تاکنون بر روی این موضوعات کاری انجام نشده است دسترسی داشته باشید. البته ممکن است در ابتدا عمل کردن به این توصیه برای شما دشوار بوده باشد. به عبارت دیگر ممکن است شما فکر کنید که برای شما دشوار است که چنین موضوعات بکری را که تاکنون هیچ کسی بر روی آنها کار نکرده است پیدا کنید. اما در صورتی که خواست و اراده قوی داشته باشید و در صورتی که تصمیم بگیرید که حقیقتاً به دنبال این موضوعات بروید می توانید در این کارتان موفق شوید و لذا می توانید موضوعاتی را پیدا کنید که تحقیقات زیادی هنوز درباره آنها انجام نگرفته است و این موضوعات به اصطلاح هنوز اشباع نشده اند.

3) خیلی مبهم نباشید.

یکی دیگر از نکته های مهمی هنگامی که می خواهید برای نوشتن پایان نامه خودتان عنوانی انتخاب کنید باید درنظر داشته باشید این است که شما نباید عنوان را به گونه‌ای انتخاب کنید که مفهوم آن خیلی مبهم باشد. شما باید کاری کنید که خواننده با خواندن عنوان این پایان نامه تا حد زیادی درک کند که ساختار کلی پایان نامه شما چگونه است. شما باید ساختار پایان نامه خودتان را در قالب این چند کلمه عنوان بیان کنید.

در صورتی که عناوینی که برای انجام پایان نامه‌ خیلی گنگ باشند؛ باعث می شوند که افرادی که این عناوین را می خوانند نمی توانند آن را درک کنند و حتی خود شما هم به عنوان فردی که این پایان نامه را می نویسد نمی تواند درک کند که باید دقیقاً به دنبال چه چیزی باشد!

در صورتی که شما عنوانی را انتخاب کنید که دارای مفهوم و معنی گسترده و وسیعی دارد و می تواند شامل حوزه‌های علمی مختلفی باشد؛ در این صورت ادامه دادن کار نوشتن پایان نامه برای خود شما هم خیلی سخت می شود و خودتان هم نمی دانید که باید کار را از کجا شروع کنید. پس سعی کنید از انتخاب موضوعات گنگ دوری کنید.

4) عناوین خیلی دقیق هم انتخاب نکنید!

در مورد قبلی بیان کردیم که عناوینی که شما برای نوشتن پایان نامه خودتان بکار می برید باید عناوینی باشند که خیلی گسترده نباشند و به گونه ای باشند که خواننده با خواندن این عناوین درک درست و کاملی را از ساختاری که قرار است پایان نامه شما داشته باشد بدست آورند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که این عناوین همچنین نباید عناوینی خیلی دقیق هم باشند! چون در صورتی که شما سعی کنید عناوینی را مورد استفاده قرار دهید که خیلی دقیق می‌باشد؛ شما مجبور می شوید که در طول انجام کار تحقیقاتی مرتبط با پایان نامه تان، حوزه تحقیقاتی خودتان را تنها به برخی از حوزه های کاملاً محدود و از پیش تعیین شده منحصر کنید و نتوانید از این حوزه‌ها پایتان را فراتر بگذارید. بنابراین شما باید سعی کنید عنوانی که برای پایان نامه‌تان انتخاب می کنید نه خیلی وسیع و گسترده و گنگ باشد (به طوری که مخاطبین را دچار سردرگمی کند) و نه خیلی دقیق باشد به طوری که شما برای انجام دادن کارهای تحقیقاتی مربوط به نگارش پایان نامه با محدودیت مواجه شوید.

5) درباره موضوع تحقیق کنید.

این کار را شاید بتوان به عنوان بهترین که در زمینه انتخاب کردن عنوان پایان نامه انجام می شود معرفی کرد. در صورتی که شما بخواهید برای خودتان یک عنوان انتخاب کنید بهترین کار این است که در این رابطه تحقیق کنید. شما باید به مطالعه و بررسی بپردازید و سعی نمایید تا تمام موضوعاتی را که در این زمینه می توانید انتخاب کنید به صورت لیست تهیه کنید. سپس می توانید بررسی کنید که کدامیک از این موضوعات هستند که برای شما ارزشمند می باشند و یا اینکه به کدامیک از این موضوعات علاقه بیشتری دارید و یا اینکه کدامیک از این موضوعات هستند که شما می توانید بهتر از موضوعات دیگر بر روی آنها کار کنید.

در صورتی که در زمینه پیدا کردن موضوع برای انجام پایان نامه تحقیق نکنید نمی‌توانید بفهمید که کدام موضوع را می توانید بهتر از موضوعات دیگر به انجام برسانید. شما باید تمام تلاش خودتان را بکنید که بهترین موضوع را که دارای تمام خصوصیات بالا باشد برای انجام پایان نامه خودتان انتخاب کنید و این کار تنها در صورتی ممکن می شود که شما درباره موضوع مورد نظرتان تحقیق انجام دهید.

6) واقع گرا باشید.

این که "عاشق" یک موضوعی بشوید، ممکن است برای شما کار آسانی باشد. خیلی از دانشجویان هستند که وقتی که می خواهند پایان نامه بنویسند؛ عاشق موضوعی شده اند و سعی کرده اند تا براین اساس، کار را ادامه دهند. اما یک نکته خیلی مهمی که شما باید به هنگام نوشتن پایان نامه درنظر داشته باشید این است که باید واقع گرا باشید و تمام جنبه های کار را درنظر بگیرید. به عنوان مثال اگر موضوعی را پیدا کردید و فکر کردید که این موضوع برای شما بهترین موضوع می باشد؛ بررسی کنید که آیا انجام دادن پایان نامه ای با این موضوع هم برای شما به همین آسانی است؟ آیا می توانید به راحتی از پس نوشتن پایان نامه و انجام تحقیقات مختلف در رابطه با این موضوع بر بیاید؟ آیا می توانید هفته‌ها و هفته های زندگی و زمانتان را صرف این موضوع کنید؟ آیا اصلاً انجام دادن پایان نامه‌ای با این موضوع کار درستی است؟ آیا می توانید پایان نامه را به این شیوه بنویسید؟ در صورتی که پاسخ شما به تمام سوالاتی که در بالا گردید مثبت بود؛ در این زمان است که شما می توانید این موضوع را برای انجام پایان نامه خودتان انتخاب کنید. اما در صورتی که پاسخ منفی بود؛ انجام دادن چنین کاری اشتباه است!

7) مشاوره بگیرید.

مشاوره گرفتن را هرگز فراموش نکنید. وقتی که می خواهید برای انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری خودتان یک موضوع پیدا کنید می توانید از افراد دیگر در این زمینه نیز مشاوره بگیرید. به عنوان مثال می‌توانید از استاد راهنمای خودتان در این زمینه مشاوره بگیرید. استادان راهنما می توانند در این زمینه کمک زیادی به شما بکنند. این افراد همیشه حاضر هستند که به شما کمک کنند و سعی می نمایند تا به هر سوالی که شما داشته باشید پاسخ دهند. حالا این سوال هرچقدر هم که کوچک و یا بزرگ باشد؛ این افراد سعی می‌کنند تا به این سوال پاسخ دهند. البته فراموش نکنید که بخش اعظم کار را این خود شما هستید که باید انجام دهید و تنها در صورتی باید از این مشاوره کمک بگیرید که احساس می‌کنید به جایی رسیده اید که حقیقتا به کمک این افراد نیاز دارید. این افراد افرادی هستند که خودشان در این زمینه تحقیقات زیادی کرده اند. آنها در این حوزه سال ها تجربه دارند بنابراین به راحتی می توانند به شما کمک کنند.

8) به ژورنال‌ها و مقالاتی که در این زمینه نوشته شده‌اند توجه کنید تا بتوانید میان آنها موضوع مورد نظر خودتان را انتخاب کنید.

در صورتی که فکر می‌کنید حقیقتاً برای انتخاب کردن موضوع مورد نظر برای کارتان کم آورده اید؛ بهترین کار این است که در این زمینه به وب سایت هایی که در آنها مقالات و ژورنال های مختلفی را ارایه می کنند، سر بزنید و سعی کنید تا با بررسی کردن این ژورنال ها و مقالات، موضوع خودتان را از میان آنها انتخاب کنید. این کار می تواند خیلی به شما کمک کند به این دلیل که اولاً وقتی که به وب سایت هایی که در آنها مقالات مختلفی وجود دارد سر می زنید می‌توانید اطلاعات خودتان را درباره موضوعات مختلف بالاتر ببرید و دوماً اینکه وقتی که در حوزه‌های مرتبط با حوزه کاریتان مقالات و ژورنال های مختلفی را می خوانید می‌توانید اطلاعاتتان در این زمینه را بالا ببرید و همین موضوع باعث می شود که ذهنتان باز شود و لذا این امر به شما کمک می کند که بتوانید موضوع مناسب برای انجام پایان نامه خودتان را از میان این موضوعاتی که موجود هستند انتخاب نمایید.

9) ایده های قدیمی و جدید را با هم ترکیب کنید.

سعی کنید ایده هایی را که مربوط به محققان قبلی است که در زمینه های نزدیک به زمینه شما تحقیق کرده اند؛ در کنار هم جمع آوری کنید و این ایده ها را با ایده های خلاقانه خودتان ترکیب نمایید. این کار به شما این امکان را می دهد که از ایده های قبلی که در این زمینه وجود داشته‌اند استفاده کنید و علاوه بر آن بتوانید ایده های خلاقانه ای را که مربوط به خودتان می باشد با این ایده‌های قدیمی تلفیق کنید.در صورتی که قبل از اینکه بخواهید درباره موضوع اصلی پایان نامه تان تصمیمی بگیرید از ایده‌هایی که در گذشته برای این کار استفاده می کرده‌اند استفاده نکنید؛ در این صورت موفق نمی‌شوید که با یک دید گسترده تری به این موضوع نگاه کنید. اما در صورتی که سعی کنید تا از این ایده ها استفاده کنید تا ایده اصلی خودتان را پیدا کنید؛ می توانید این کار را به صورت دقیق تر و گسترده تری انجام دهید. بنابراین در این صورت موضوع شما تبدیل به موضوعی جذاب و مناسب می شود و لذا نوشتن پایان نامه برای شما راحتتر می شود.

10) به هنگام بررسی مطالعات انجام شده بوسیله دانشجویان قبلی، به دنبال بخش‌هایی باشید که آنها بر روی این بخش ها تحقیق نکرده اند.

هنگامی که شما مقالاتی را که دانشجویان قبلی در این زمینه نوشته اند و پایان نامه‌هایی را که در این زمینه انجام داده اند بررسی می‌کنید؛ به دنبال این باشید که آنها کدام موضوع را درنظر نگرفته اند و در چه زمینه هایی کمتر کار کرده اند. به عنوان مثال در صورتی که شما پایان‌نامه دانشجویی را می‌خوانید که حوزه کاری این فرد نزدیک به حوزه کاری شما می باشد؛ سعی کنید تا بخش‌های مختلف پایان‌نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری این فرد را بررسی کنید تا ببینید که این فرد در کدام قسمت موضوعی تازه و بحث جدیدی را شروع کرده است ولی به تحقیق درباره آن نپرداخته است. به بیان بهتر شما باید بررسی کنید که کدام ایده ها را می‌توان از کار پایان نامه این فرد استخراج کرد. البته ممکن است انجام دادن این کار در ابتدا برای شما سخت باشد و این سخت بودن به این دلیل است که شما روش انجام کار را نمی‌دانید. اما در صورتی که روش انجام این کار را یاد بگیرید؛ انجام دادن این کار برای شما خیلی راحت خواهد شد!

11) از خلاقیتتان استفاده کنید.

آخرین نکته‌ای که باید در این رابطه درنظر داشته باشید این است که از خلاقیت خودتان استفاده کنید. شما به عنوان یک دانشجویی که به دنبال روشی برای پیدا کردن موضوع اصلی برای انجام پایان نامه خودش می‌گردد؛ باید خلاقیت خودتان را بکار بیندازید و از خلاقیتتان استفاده کنید تا ایده ای جدید و بکر ارایه کنید. در بسیاری از موارد، ممکن است شما تحقیقات و پایان نامه‌هایی که در گذشته افرادی بر روی آن تحقیق کرده‌اند را بگردید و به این نتیجه برسید که نمی‌توانید موضوع پایان نامه ای پیدا کنید که از همه بیشتر مورد پسندتان باشد. در این جاست که شما باید خلاقیت خودتان را بکار ببندید و سعی کنید تا با استفاده از توانایی‌هایی که در این زمینه دارید خودتان موضوعی پیشنهاد کنید. البته این گزینه تنها در صورتی است که شما روش‌های قبلی را که در بالا ذکر شد به عمل درآورده باشید و نتوانسته باشید برای کارتان موضوعی پیدا کنید. در این صورت است که می توانید خودتان به قدرت خلاقیت خودتان متوسل شوید و موضوع مناسب را برای نوشتن پایان نامه خود پیدا کنید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شنبه 25 مرداد 1399 ساعت 16:8 | بازدید : 16 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

7 توصيه براي اينكه يك نام مناسب براي شركتتان انتخاب كنيد!

 

انتخاب كردن نام شركت يكي از مهم ترين و كليدي ترين نكته هايي است كه هر شركتي بايد درنظر داشته باشد. شركتي كه داراي نام مناسبي باشد ناخودآگاه در دل افرادي كه قرار است بعدا مشتري اين شركت شوند (مشتريان بالقوه شركت) جا باز مي كند. اين در صورتي است كه شركتي كه نام مناسبي نداشته باشد؛ هرچقدر هم كه كيفيت خوبي داشته باشد باز هم نمي توان به موفق شدن آن اميدوار بود به اين دليل كه چنين شركتي ممكن است توسط افرادي كه قرار است مشتري آن شوند مورد تاييد قرار نگيرد.

وقتي كه شما به عنوان يك كارآفرين براي شركت خودتان نامي را انتخاب مي كنيد؛ بايد اين نام نشان دهنده هويت سازماني شركت شما و همچنين كارهايي كه در شركتتان انجام مي دهيد باشد. در صورتي كه شما براي شركتتان نامي را انتخاب كنيد كه به خوبي به ديگران نشان دهد كه شما در اين شركت چكار مي كنيد و همچنين به خوبي مشخص كند كه هويتتان چيست؛ مي توانيد انتظار داشته باشيد كه در صورتي كه كارتان با كيفيت باشد؛ موفقيت چشمگيري انتظار شما را بكشد اما در صورتي كه نامي انتخاب كنيد كه چنين وضعيتي نداشته باشد نمي توانيد اميدوار باشيد كه چنين شود!

بنابراين داشتن نام مناسب براي يك شركت يكي از بهترين و كليدي ترين نكته هايي است كه شما بايد حتما هنگامي كه مي خواهيد شركتتان را تاسيس كنيد درنظر داشته باشيد. بدون توجه كردن به اين نكته ها نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه در كار انتخاب كردن نام براي شركت ها موفق شويد.

در اين پست قصد داريم تا 7 ترفند را به شما معرفي كنيم كه به شما كمك مي كنند تا نام مناسبي براي شركتتان انتخاب كنيد.

1) در اين باره تحقيقات زيادي بكنيد و اطلاعات زيادي كسب كنيد.

از مهم ترين كارهايي كه شما بايد براي اينكه نام مناسبي را براي شركتتان انتخاب كنيد انجام دهيد اين است كه درباره آن تحقيق كنيد. قبل از اينكه نام مناسب را براي اين شركت انتخاب كرديد بايد به خوبي تحقيق و بررسي كنيد و ببينيد كه چگونه مي توانيد نامي را كه مناسب شركتتان است انتخاب كنيد.

شما بايد بررسي كنيد كه چه نامي مي تواند براي شركت شما نامي منحصر به فرد باشد كه بيان كننده آن چه كه شما مي خواهيد بكنيد باشد. در صورتي كه چنين نامي را براي شركتتان انتخاب كرديد بايد حتما آن را انتخاب كنيد. ولي قبل از آن بايد تحقيق و بررسي كنيد و ببينيد كه براي اينكه چنين نامي داشته باشيد چه كارهايي بايد انجام دهيد. بعد از تحقيقات گسترده اي كه در اين زمينه انجام داديد و بعد از اينكه پارامترهاي مختلف در اين زمينه را مورد بررسي قرار داديد؛ مي توانيد چندين نام را براي شركتتان انتخاب كنيد و نام اصلي را از ميان اين نام ها براي خودتان برگزينيد. اين روند يكي از بهترين روندهايي است كه شما بايد براي اينكه نام شركتتان را انتخاب كنيد استفاده كنيد. در صورتي كه بخواهيد بدون تحقيق كردن نام شركتتان را انتخاب كنيد مسلما در يك جاي كار اين عدم تحقيق خودش را نشان مي دهد.

2) پتانسيل SEO را چك كنيد.

يكي از مهم ترين نكته هايي كه هر تجارتي كه مي خواهد در اينترنت بازاريابي كند بايد به آن توجه داشته باشد؛ موضوع بهينه سازي موتورهاي جستجوگر يا SEO مي باشد. اين موضوع داراي اهميت ويژه اي است؛ مخصوصا براي شركت هاي تازه تاسيس. وقتي كه شما عملكرد مناسبي در SEO داشته باشيد مي توانيد كاري كنيد كه رده بندي وب سايت شما در ميان رتبه بندي هاي موتورهاي جستجوگر بالا برود و اين بدان معني است كه وب سايت شما را بيشتر مي بينند. و برعكس در صورتي كه عملكرد ضعيفي داشته باشيد نمي توانيد چنين انتظاري داشته باشيد! از طرف ديگر بايد بدانيد كه بهينه سازي موتورهاي جستجو با نامي كه شما براي برند انتخاب مي كنيد هم رابطه مستقيمي دارد به اين صورت كه انتخاب نام مناسب منجر به بالا رفتن كيفيت SEO براي شما مي شود. بنابراين يكي از مهم ترين و كليدي ترين نكته هايي كه شما بايد در زمينه انتخاب كردن نام مناسب براي تجارت و شركتتان درنظر داشته باشيد اين است كه به موضوع SEO توجه كنيد. در صورتي كه شما نامي را براي شركت انتخاب كنيد بدون اينكه موضوع SEO را درنظر گرفته باشيد؛ اين نام براي شركت شما كاملا بي فايده است و اصلا نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه به اين روش موفق شويد. اما در صورتي كه نامي را انتخاب كنيد در صورتي كه SEO را هم درنظر گرفته ايد؛ مي توانيد انتظار داشته باشيد كه اين نام براي شما مناسب باشد.

3) با ديگران مشورت كنيد.

از ديگر نكته هايي كه شما بايد به هنگام پيدا كردن نام مناسب براي برندتان به آن توجه كنيد اين است كه با ديگران مشورت كنيد. همانطور كه مي دانيد كار كارآفريني به طور كلي از همان ابتدا يك كار گروهي است و شما از لحظه اي كه وارد اين كار مي شويد بايد يك كار گروهي انجام دهيد. بنابراين وقتي كه مي خواهيد براي تجارتتان نامي انتخاب كنيد هم بايد اين كار را به صورت گروهي انجام دهيد. شما هرچقدر هم كه در اين رابطه تحقيق كرده باشيد نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه كارتان درست انجام شود! بنابراين براي اينكه براي تجارتتان نامي پيدا كنيد بهترين كار اين است كه با افراد ديگري كه در اين زمينه كار مي كنند و تخصص دارند مشورت كنيد و سعي كنيد تا از راهنمايي هايي كه از آنها مي گيريد استفاده كنيد. شما مي توانيد نام هايي را كه براي شركتتان انتخاب كرده ايد و فكر مي كنيد كه بهتر است نام اصلي را از ميان آنها انتخاب كنيد به آنها نشان دهيد و از آنها راهنمايي بخواهيد تا نام اصلي را انتخاب كنند. شما مي توانيد از آنها بپرسيد كه به نظرشان بهترين نام چه نامي است و نتيجه هاي اين نظرسنجي را مورد بررسي قرار دهيد و سعي كنيد تا از ميان آنها نتيجه اي را كه از همه بهتر است براي خودتان انتخاب كنيد.

4) پروسه پيدا كردن نام مناسب براي يك شركت پروسه اي زمان بر است؛ بنابراين سعي كنيد بر روي آن زمان كافي بگذاريد.

از ديگر نكته هايي كه بايد به هنگام انتخاب كردن نام مناسب براي يك برند درنظر داشته باشيد اين است كه بدانيد كه اين پروسه پروسه اي زمان بر است و براي اينكه نتيجه اي مطلوب در اين زمينه بگيريد بايد بر روي آن زمان مناسب بگذاريد. در صورتي كه بر روي اين پروسه زمان مناسبي نگذاريد و اين پروسه را به اندازه اي كه بايد و شايد مورد توجه قرار ندهيد نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه كارتان به درستي پيش برود. انجام دادن اين كار چند مرحله دارد:

مرحله اول: هدف خودتان را مشخص كنيد و بدانيد كه براي چه مي خواهيد اين نام را انتخاب كنيد.

مرحله دوم: در اين باره تحقيقات مناسب را انجام دهيد و بررسي كنيد كه قرار است براي اينكه اين كار را انجام دهيد به چه نتيجه اي برسيد.

مرحله سوم: بعد از انجام دادن تحقيقات ليستي از نام هايي كه به نظرتان از همه مناسب تر مي باشند براي اين كار انتخاب كنيد.

مرحله چهارم: از ميان اين ليست با توجه به اطلاعاتي كه خودتان داريد و همچنين با توجه به مشورتي كه با افرادي كه در اين زمينه خبره هستند مي كنيد نامي را انتخاب كنيد كه به نظرتان از همه مناسب تر مي باشد.

بنابراين همانطور كه مشاهده مي كنيد انجام دادن اين كار براي شما طولاني است و شما براي اينكه اين كار را به درستي انجام دهيد بايد تمام موضوعات مختلف را مورد بررسي قرار دهيد و تمام مراحل را بايد با دقت طي كنيد. در صورتي كه يكي از اين مراحلي را كه در بالا بيان شد طي نكنيد؛ نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه كارتان به درستي انجام شود. بنابراين تمام مرحله ها بايد به درستي طي شوند و درست طي شدن اين مرحله ها هم نيازمند اين است كه شما به اندازه كافي وقت و انرژي بر روي انجام اين مرحله ها بگذاريد. بنابراين بايد حتما به ميزان كافي وقت و انرژي لازم را بر سر اين پروسه بگذاريد در غير اين صورت نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه در كار پيدا كردن نام مناسب موفق شويد.

5) موضوع بازاريابي را هم درنظر داشته باشيد.

شما بايد نامي را براي شركتتان انتخاب كنيد كه بعدا بتوانيد به هنگامي كه خواستيد شركتتان را تبيلغ كنيد به مشكلي برخورد نكنيد. در صورتي كه نامي كه انتخاب مي كنيد به گونه اي باشد كه نتوانيد به خوبي آن را تبليغ كنيد و بازاريابي كردن اين نام براي شما كمي سخت باشد؛ بايد نامي كه براي شركتتان انتخاب كرده ايد را عوض كنيد. اما در صورتي كه نامي كه انتخاب كرده ايد براي بازاريابي كردن هم مناسب باشد در اين صورت انجام كار بازاريابي براي شركت شما (وقتي كه چنين نامي دارد) خيلي راحت تر مي شود بنابراين مي توان انتظار داشت كه در كارتان موفق شويد. بنابراين فراموش نكنيد كه بايد نامي را براي شركتتان انتخاب كنيد كه انجام بازاريابي با استفاده از اين نام براي شما آسان باشد.

6) نامي را انتخاب كنيد كه به زودي از ذهن افرادي كه آن را مي خوانند يا مي بينند نرود.

از ديگر نكته هاي بسيار مهمي كه در اين زمينه بايد درنظر داشته باشيد اين است كه نامي را انتخاب كنيد كه به سادگي از ذهن افرادي كه آن را مي خوانند نرود. در حقيقت نامي كه شما براي تجارت خودتان انتخاب مي كنيد بايد نامي باشد كه بسيار خاطره انگيز باشد به گونه اي كه افرادي كه آن را مي خوانند به راحتي آن را به خاطر بسپارند.

بسياري از شركت ها هستند كه براي برندهايشان نام هايي را انتخاب مي كنند كه با اينكه نام هاي باكيفيتي هستند؛ ولي اصلا به ياد ماندني نيستند و به خاطر آوردن اين نام ها دشوار مي باشد. چنين شركت هايي براي اين كار دچار مشكل مي شوند به اين دليل كه بايد نام هايي كه براي برندها مورد استفاده قرار مي گيرند نام هايي باشد كه به ياد ماندني است و در صورتي كه نامي به اندازه كافي به ياد ماندني نباشد؛ حتي در صورتي كه از نظر زيبايي هم خيلي زيبا باشد؛ ولي باز هم اميد كمي است كه در ذهن ها بماند بنابراين احتمال اينكه چنين نامي براي يك شركت بتواند به بالا بردن كيفيت اين شركت كمك كند خيلي كم مي باشد. پس شما بايد سعي كنيد تا نامي را براي اين شركت انتخاب كنيد كه در عين حال كه زيباست؛ به ياد ماندني هم باشد.

7) بعد از اينكه نام را براي شركتتان انتخاب كرديد؛ به سرعت آن را به ثبت برسانيد تا شركت ديگري نتواند از آن استفاده كند.

از نكته هاي بسيار مهم ديگري كه به هنگام انتخاب كردن نام يك برند بايد به آن توجه كنيد اين است كه وقتي كه نامتان را انتخاب كرديد آن را به سرعت به ثبت برسانيد تا فرد ديگري نتواند از آن استفاده كند. به اين دليل كه وقتي كه شما نامي را براي شركتتان پيدا كرديد اين نامي كه پيدا كرديد در حقيقت نامي خواهد بود كه منحصر به فرد است بنابراين شما براي اينكه فرد يا شركت ديگري نتواند از اين نام استفاده كند؛ بايد به سرعت آن را به ثبت برسانيد. شركت هاي بسياري بوده اند كه نام هاي بسيار مناسبي را براي شركتشان انتخاب كرده اند (و براي پيدا كردن نام مناسب زحمت زيادي كشيده اند و وقت و انرژي زيادي صرف كرده اند) اما وقتي كه نام مناسب براي شركتشان را پيدا كردند؛ آن را به ثبت نرساندند بنابراين شركت هاي ديگر به راحتي به صورت قانوني از نام آنها استفاده كرده اند. بنابراين به ثبت رساندن نام شركت ها يكي از مهم ترين نكته هايي است كه شما بايد براي اينكه نام مناسبي را براي برندتان پيدا كنيد انجام دهيد. بنابراين سعي كنيد نام مناسب را بلافاصله به ثبت برسانيد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 20 مرداد 1399 ساعت 10:29 | بازدید : 378 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

روش شناسی پژوهش:

12 توصیه برای افرادی که می خواهند پایان نامه خود را بنویسند.

 

1) برنامه ریزی کنید.

یکی از مهم ترین نکته‌هایی که شما به هنگام انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری خود به آن توجه داشته باشید این است که یک برنامه ریزی منظم و مرتب داشته باشید. در صورتی که شما بتوانید برای خودتان یک برنامه ریزی منظم داشته باشید می توانید به راحتی کارهایی را که قرار است انجام دهید تقسیم بندی کنید تا بتوانید هر کاری را در سرجای خودش انجام دهید. در صورتی که شما بخواهید تحقیقی را انجام دهید ولی برای اینکه مراحل مختلف کار را انجام دهید برای خودتان برنامه ریزی نداشته باشید نمی توانید به نتیجه دلخواه برسید. بنابراین یکی از بهترین کارهایی که می تواند به شما کمک کند تا نوشتن پایان نامه خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهید این است که برای خودتان یک برنامه ریزی منظمی داشته باشید و سعی کنید تا بر اساس این برنامه ریزی به کارتان ادامه دهید. البته نباید فراموش کنید که برای نگارش پایان نامه برنامه ریزی که شما برای خودتان ریخته اید باید عملی باشد.

2) کارتان را با وب سایت ویکی پدیا شروع کنید ولی با آن تمام نکنید!

وب سایت ویکی‌پدیا یکی از بزرگترین منابعی است که شما می‌توانید از آن برای پاسخ دادن به هر سوالی که دارید (تقریباً در هر زمینه ای که سوال دارید!) استفاده کنید. اما فراموش نکنید که این وب سایت تنها اطلاعاتی عمومی و کلی را در زمینه‌ای که می خواهید در آن به پژوهش بپردازید به شما می‌دهد و نمی‌توانید اطلاعات جزئی را در این باره بدست آورید. برای اینکه اطلاعات جزئی و تخصصی را در این باره بدست آورید می‌توانید از وب سایت های معتبر در حیطه تخصصی رشته خود استفاده کنید. هدف از استفاده کردن از وب سایت ویکی پدیا این است که یک اطلاعات اصلی را نسبت به همه چیز بدست آورید.

بنابراین استفاده کردن از وب سایت ویکی پیدیا تنها در صورتی می تواند برای شما مفید باشد که شما بخواهید اطلاعات جامع و ابتدایی را در این باره بدست آورید.

3) به سوالات پایان نامه خودتان اهمیت زیادی بدهید.

یکی از مهم ترین نکته هایی که شما در این زمینه باید به آن توجه کنید این است که شما باید به سوال های پایان نامه خود که در ذهنتان وجود دارد توجه زیادی داشته باشید. همانطور که می دانید کلید نوشتن پایان نامه شما همان فرضیه‌های شما و یا به عبارت دیگر سوالات تحقیق شماست. این سوالات هستند که مشخص می کنند که چارچوب پایان نامه شما چگونه است و باید بر چه اساسی انجام شود. بنابراین شما باید سعی کنید تا به این سوالات توجه زیادی داشته باشید. پایان نامه زمانی باکیفیت است که سوالات تحقیق مشخص و مناسب باشند. در صورتی که شما تحقیقی داشته باشید که سوالات تحقیق آن مشخص نباشد؛ نمی‌توانید انتظار داشته باشید که این پایان نامه شما به نتیجه مطلوبی برسد! بنابراین یکی از مهم ترین نکته ها در انجام پایا نامه این است که شما سوالی را به عنوان سوال پایان نامه انتخاب کنید که هم برایتان جذاب باشد و هم بتوانید به آن پاسخ دهید.

4) کار را تقسیم بندی کنید.

تقسیم بندی کردن کارها یکی دیگر از نکته‌های خیلی مهمی است که شما هنگامی که می‌خواهید نوشتن پایان نامه را انجام دهید باید درنظر داشته باشید. در صورتی که شما بتوانید کارتان را تقسیم بندی کنید می‌توانید انتظار داشته باشید که پایان نامه را به شکل مناسبی انجام می دهید. اما در صورتی که بخواهید تمام کارها را یک مرتبه انجام دهید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که کارتان را به شیوه مناسبی انجام شود. البته در این باره باید این نکته را هم درنظر داشته باشید که هنگامی می توانید کارتان را به صورت تقسیم بندی شده انجام داده باشید که برای هر کدام از این بخش ها، میزان مشخصی کار را درنظر داشته باشید و سعی نمایید تا بر اساس این میزان مشخص کارتان را انجام دهید. در صورتی که برای زمان کوتاهی میزان کار زیادی درنظر گرفته باشید (یا برعکس!) نمی توانید انتظار موفقیت داشته باشید!

5) کار را به شیوه سیستماتیک انجام دهید.

از دیگر نکته‌های خیلی مهمی که در این رابطه باید درنظر داشته باشید این است که شما باید کار انجام پایان نامه خودتان را به شیوه ای سیستماتیک انجام دهید. در صورتی که نتوانید کار را به شیوه سیستماتیک انجام دهید کارپایان نامه با مشکلاتی مواجه می شود. در کار سیستماتیک، باید مراحل انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری را دقیقاً به همان شیوه ای که باید باشند به ترتیب انجام دهید. ترتیب انجام دادن این کارها برای شما خیلی مهم است و در صورتی که شما نتوانید این کارها را به ترتیب انجام دهید نمی توانید به نتیجه مطلوب برسید.

شما باید بررسی کنید که پژوهش‌ها و پایان نامه هایی که انجام می شوند به چه شیوه ای انجام می شوند (مراحل انجام دادن پایان نامه به چه صورت است) و لذا سعی کنید تا کارها را دقیقاً بر همان اساسی که در دستورالعمل ها وجود دارد برای خودتان ترتیب دهید و بر همین اساس کارها را پیش ببرید. در این رابطه شما نباید هیچ ترتیبی را تغییر دهید و تا جایی که ممکن است سعی کنید ترتیب انجام پایان نامه خود را رعایت نمایید.

6) به منابع مورد استفاده تان اهمیت زیادی بدهید.

یکی از مهم ترین پارامترهایی که شما به هنگام نوشتن پایان نامه باید به آن توجه کنید؛ پارامتر استفاده از منابع می باشد. در پایانامه شما باید تاجایی که امکان دارد از منابع بروز استفاده کنید. در حقیقت منابع و استفاده از آنها یکی از مهم ترین و باارزش ترین ارکان تحقیق می‌باشد.

همچنین شما باید بررسی کنید و ببینید که منابعی که در اختیار دارید (چه منابع آنلاینی و چه منابع آفلاینی) چگونه هستند و سعی نمایید تا به آنها اهمیت زیادی بدهید. شما باید علاوه بر اینکه به انتخاب منابع توجه زیادی بکنید (و باید منابعی را برای خودتان انتخاب کنید که دارای بهترین اطلاعاتی باشند که شما به آنها احتیاج دارید) باید نحوه استفاده درست و رفرنس دهی از این منابع را هم یاد بگیرید.

7) کمک گرفتن از دیگران را فراموش نکنید.

یادتان باشد که انسان موجودی اجتماعی است که از دیگران کمک می گیرد. ما همگی به کمک گرفتن از همدیگر احتیاج داریم. هیچ کس نمی تواند کار نوشتن پایان نامه خود را به صورت تنهایی انجام دهد و لذا اگر شما می خواهید که این کار را به شیوه مناسبی انجام دهید بهتر است که از دیگران کمک بگیرید. بسیاری از افراد هستند که فکر می کنند که در صورتی که از دیگران کمک بگیرند کار اشتباهی انجام داده اند. این در صورتی است که این تصور یک تصور کاملاً غلطی می باشد. شما می توانید سوالات خودتان را در زمینه‌هایی که فکر می‌کنید دیگران می توانند به شما کمک کنند، از آنها بپرسید و از آنها بخواهید تا اطلاعاتشان را در اختیار شما قرار دهند و از این درخواست کردنتان هیچ شرمی نداشته باشید و اطمینان داشته باشید که آنها هم با آغوش باز پذیرای شما خواهند بود و به شما کمک خواهند کرد.

8) سعی کنید در طول انجام پایان نامه همیشه اطلاعات خودتان را به روز شده نگه دارید.

یکی دیگر از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید این است که باید همیشه اطلاعات خودتان را به روز رسانی شده نگه دارید. ممکن است در طول مدتی که شما درباره موضوع پایان نامه تحقیق می‌کنید، اطلاعات جدیدی در زمینه موضوع شما تولید شده باشد. همچنین ممکن است در طول این مدت مقالات و نوشتارهای جدیدی ایجاد شده باشند و لذا سعی کنید تا اطلاعاتتان را همیشه به روز رسانی کنید. یکی از روش های معمول انجام این کار این است که به وب سایت ها مراجعه کنید و سعی نمایید تا مقالات و یا اطلاعات جدیدی را که در این باره ارائه شده را بخوانید. در صورتی که شما بخواهید از پژوهش های به روز استفاده نکنید مشکلات جدی در تحقیقاتتان ایجاد می شود. به عنوان مثال فرض کنید شما موضوعی را که برای نگارش پایان نامه خود انتخاب کرده اید؛ در صورتی که از اطلاعاتی قدیمی استفاده کنید و به نتیجه هایی برسید؛ ممکن است اطلاعات جدیدی آمده باشد که کاملاً نقض کننده اطلاعات قدیمی پایان نامه شما باشند. در این صورت شما به نتیجه گیری کاملاً غلطی رسیده اید!

9) سعی کنید نسبت به اطلاعاتی که در اختیارتان قرار می گیرد شکاک باشید و برای هرکدام از آنها منابع قانع کننده ای را جستجو کنید.

هنگامی‌که شما می‌خواهید درباره موضوع پایان نامه خود تحقیق کنید نیاز به اطلاعات دارید. یکی از مهم ترین منابعی که می تواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار شما قرار دهد؛ اینترنت می باشد. شما با استفاده از اینترنت می‌توانید به یک دریای گسترده ای از اطلاعات برسید. شما می توانید در وب سایت های مختلف اینترنتی اطلاعات مختلفی را در هر حوزه پژوهش خود بدست آورید. اما شما به عنوان فردی که می‌خواهد پایان نامه خود را به درستی انجام دهد، باید نسبت به این اطلاعات شکاک باشید! شما باید شک کنید که این اطلاعات از کجا بدست شما رسیده است؟ آیا برای این اطلاعات منبع مشخصی وجود دارد؟ یا اینکه این اطلاعات دارای منبع مناسبی نمی باشند؟ ممکن است وب سایت هایی در اینترنت وجود داشته باشد که در این وب سایت ها اطلاعاتی وجود داشته باشند که دارای منابع مناسبی نباشند. بنابراین شما باید سعی کنید تا برای اطلاعاتی که در اینترنت پیدا می کنید منبع مناسب و معتبر را پیدا کنید تا بتوانید به آن رجوع کنید.

10) از داده ها و اطلاعات آکادمیک استفاده کنید.

این که از چه نوع داده هایی برای نوشتن پایانامه خود استفاده می‌کنید اهمیت زیادی دارد. سعی کنید از داده های آکادمیک و علمی استفاده کنید که برایتان اعتبار داشته باشند. البته این داده ها را بهتر است در مرحله های بعدی کار (که نیاز به داشتن داده هایی دارید که حالت تخصصی تر دارند) مورد بررسی قرار دهید. در این مرحله شما باید داده ها را به شیوه دقیقی مورد بررسی قرار دهید و نباید یک دیدگاه کلی نسبت به انجام کار داشته باشید. در صورتی که در مرحله اول که خیلی نیاز به داشتن داده ندارید؛ بهتر است که از وب سایت های جامعی استفاده کنید. زیرا این وب سایت ها، به شما یک درک و دیدگاه کلی را نسبت به پژوهش می دهند. اما در صورتی که بخواهید کار را به شیوه تخصصی انجام دهید به شما توصیه می شود که حتماً از منابع آکادمیکی استفاده کنید.

11) شیوه ترکیب کردن اطلاعاتی را که از منابع مختلف بدست می آورید را یاد بگیرید.

در صورتی که شما بخواهید در انجام پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری خود موفق شوید؛ یکی از مهم ترین کارهایی که باید انجام دهید این است که از داده هایی استفاده کنید که مربوط به منابع مختلف هستند. شما باید این توانایی را داشته باشید که این داده‌ها را با هم ترکیب کنید تا نتیجه مطلوبی را که می‌خواهید بگیرید بدست آورید. این خودش یک مهارت و توانایی بسیار مهمی است که شما باید داشته باشید. شما باید بتوانید داده هایی را که در وب سایت ها و مطالعات صورت گرفته هستند را با هم ترکیب کنید تا به نتیجه مطلوبی بگیرید. درصورتی که این توانایی را نداشته باشید نمی توانید آن گونه که می خواهید نتیجه گیری کنید. از آن جایی که مطالبی که در زمینه های تحقیقاتی شما وجود دارند خیلی گسترده می باشند؛ بنابراین شما معمولاً برای اینکه درباره موضوع مورد نظرتان تحقیق کنید باید از چندین منبع مختلف استفاده کنید؛ لذا سعی نمایید توانایی ترکیب کردن منابع و درآوردن آن چه که میخواهید از آنها را یاد بگیرید.

12) نسبت به مشکلاتی که ممکن است در این مسیر برایتان ایجاد شود انعطاف پذیر باشید.

یکی دیگر از نکته های خیلی مهمی که شما باید در این زمینه درنظر داشته باشید این است که نسبت به مشکلات غیرقابل پیش بینی که ممکن است در طول پروسه انجام تحقیق برایتان اتفاق بیفتید آمادگی لازم را داشته باشید. ممکن است شما در بخش‌هایی از انجام پایان نامه با مشکلاتی جدی برخورد کنید که گذر کردن از این مشکلات برایتان سخت باشد. همیشه راه انجام پایان نامه به صورت یک جاده سرراست نمی باشد و شما ممکن است در برخی از موارد به دیوار برخورد کنید.

ممکن است شما هنگامی که نوشتن پایان نامه را انجام می دهید به دنبال منابعی در رابطه با آن باشید ولی بعد از بررسی به این نتیجه برسید که در این زمینه منابع کمی وجود دارد! و یا ممکن است به هنگام انجام پایان نامه خود به این نتیجه برسید که اصلاً منبعی در این رابطه وجود ندارد! در چنین مواردی نباید دلسرد شوید. باید به راه خودتان ادامه دهید و با دقت بیشتری اینترنت و... را بررسی کنید و بدانید که بدون شک اطلاعاتی را که می خواهید پیدا خواهید کرد!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 9 مرداد 1399 ساعت 12:42 | بازدید : 23 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

این سریال با عنوان «دل» توانست جای عنوان «عاشقانه» (سریال دیگری از منوچهر هادی) را بگیرد. 

 

این فیلم در عین اینکه یک سری موارد کلیشه ای دارد از جمله؛ یک عاشقانه لاکچری: به مثلث عشقی فیلم توجه کنید. دو ضلعش را که آرش و رستا تشکیل داده‌اند و می‌ماند ضلع سوم که مهران (مهدی کوشکی) آن را برعهده‌ دارد. 

بابک کایدان بعد از نویسندگی سریال مانکن، این‌بار نیز به نوشتن یک دلدادگی دیگر پرداخته‌ است. درحالیکه هنوز مانکن به سرانجام خوب و قابل توجهی نرسیده و اِشکالات بسیار جدی در کارش دارد، باز عشقی دیگر به قلم او سپرده می‌شود. این پرکاری ناشی از هرچه باشد فکر نمی‌کنم به استعداد و توانایی نویسنده در عاشقانه‌نویسی ارتباطی داشته باشد.

یکی از این اجزاء خوب، عکس‌های توران با پدرش است که برخلاف عکس‌های بسیار تصنعی که معمولا در سریال‌ها می‌بینیم، حس درشان وجود دارد و واقعی به نظر می‌رسند. دکوپاژ این صحنه نیز خوب است. ابتدا نماهایی بازتر داریم چون هنوز با درد‌ دل‌های توران و پدرش احساس صمیمیت و نزدیک نمی‌کنیم اما کمی بعد قاب‌ها نزدیک‌تر می‌شود و می‌توانیم هر دو را در قاب‌هایی منفرد در مدیوم کلوزآپ تماشا کنیم. جالبی این صحنه در آنجاست که با ورود اتابک، این قاب‌ها دوبار به حالت اول برگشته و از کاراکترها دور می‌شوند. در ادامه تصاویر بازیگرانی که بر دیده شدن کار تاثیر می گذارند را مشاهده می کنیم.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 6 مرداد 1399 ساعت 17:45 | بازدید : 17 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

مالیخولیا

 

مالیخولیا ساخته لارس فون تریه می باشد. در «مالیخولیا» بیش از آثار دیگر فون تریه می‌توان تاثیر زندگی شخصی او را دید. در «مالیخولیا» دنیا به پایان خود نزدیک می‌شود و دو خواهر برخلاف اختلافات زیادی که با هم دارند، مجبورند زمانی را با هم بگذرانند. در این مدت یکی از آن‌ها دچار فروپاشی روانی می‌شود و دیگری سعی می‌کنند با آرام کردن اوضاع، خود را برای آمدن این فاجعه آماده کند. این فیلم که براساس تجربه شخصی این فیلم‌ساز و درگیریش با افسردگی ساخته شده است نشان می‌دهد که در هنگام سختی‌ها کسانی که درگیر مشکلات روانی هستند می‌توانند موثرترین عامل برای آٰرام نگه داشتن بقیه باشند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 6 مرداد 1399 ساعت 17:32 | بازدید : 12 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

پادشاهی (هانگول: 킹덤؛ آوایی: Kingdeom) مجموعهٔ وب تلویزیونی کره‌ای است که در سال ۲۰۱۹ توسط شبکهٔ نت‌فلیکس تولید شد. این اولین سریال کره‌ای اصلی نت‌فلیکس است که در ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹ پخش شد. کارگردانی این سریال بر عهدهٔ کیم سئونگ‌هون بوده است. این سریال از مجموعهٔ وب‌کامیک «پادشاهی خدایان» اقتباس شده است که توسط کیم ایون‌هی نوشته و توسط یانگ کیونگ‌ایل نقاشی شده است.

این سریال با نقدهای مثبت روبرو شد و فصل دوم آن نیز ۱۳ مارس ۲۰۲۰ منتشر شد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 6 مرداد 1399 ساعت 17:26 | بازدید : 3 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

معرفی فیلم مسخره باز

 

مسخره باز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی همایون غنی زاده و تهیه‌کنندگی علی مصفا ساخته سال 1397 است.

مسخره‌باز داستان جوانی به نام دانش با بازی صابر ابر شیفته ی بازیگری است که در یک سلمانی به همراه شاپور با بازی بابک حمیدیان کار می‌کند و شب‌ها بعد از اتمام کار به تمرین بازیگری می‌پردازد. صاحب‌کار او کاظم خان با بازی علی نصیریان که فردی معتقد به اصول اخلاقی است سرِ ماجرایی با سرهنگ کیانی با بازی رضا کیانیان از قدیم‌الایام مشکل دارد. مانفرد با بازی داریوش موفق که دوست و کارچاق‌کن این سلمانی است شبی وارد سلمانی شده و بیان می‌کند که موهای بلند زنانه را به قیمت خوب می‌خرد ….

 فیلم مسخره باز برنده ی بهترین فیلم اول، بهترین فیلم هنر و تجربه، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین جلوه‌های ویژه بصری از سی و هفتمین دوره ی جشنواره ی فیلم فجر شد.

علی نصیریان، صابر ابر، رضا کیانیان، بابک حمیدیان و هدیه تهرانی از بازیگران این فیلم هستند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 6 مرداد 1399 ساعت 17:20 | بازدید : 7 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

در جست و جوی ناکجا آباد کاری از مارک فورستر

 

داستان پیترپن و سرزمین جادویی رو هممون شنیدیم یا دیدیم! فیلم ”در جست و جوی ناکجا آباد” داستان درامی است که به خلق نمایشنامه پیترپن منجر میشه و اگر پیترپن رو ندیدید فرصت خوبیه تا با این شاهکار، در قالب یک فیلم خوب آشنا بشید!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:46 | بازدید : 27 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

خانه گرگ THE WOLF HOUSE

 

خانه گرگ THE WOLF HOUSE یک انیمیشن جدید و خلاقانه از کشور شیلی است. این فیلم که شروعی جسورانه دارد، تلاش کرده است نشان دهد داستانش در لا کولونیا روایت می‌شود، محلی که تفاوت بسیار کمی با ویا باواریا در واقعیت دارد. ویا باواریا یکی از مستعمرات آلمان در شیلی است که به خاطر منابع عسل‌اش تحت استعمار رفته و به دنبال بهره‌برداری از نیروی کار شیلی بدنام شد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:42 | بازدید : 8 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

پسرکشی

 

 

پسرکشی روایتش را از دهه چهل شروع می‌کند. زمانی که زنی با بازی ژاله صامتی، بعد از چهار دختر، در آرزوی فرزند پسری است تا همسرش را از دست ندهد. وقتی تلاش‌هایش بی‌نتیجه می‌ماند، همسرش به سراغ زن جوان و زیبایی می‌رود تا برایش پسری به دنیا آورد. ورود هوو جوان به خانه، آغاز شکنجه روحی زن اول است و خبر تولد نوزاد پسر آخرین میخ بر تابوت عشق او به همسرش.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:30 | بازدید : 6 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

سریال آقازاده

 

درامی عاشقانه که به موضوعات چالش برانگیز اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز می پردازد و قصه ای معمایی، پر التهاب و جذاب را روایت می کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:28 | بازدید : 6 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

پرتقال کوکی A Clockwork Orange

 

پرتقال کوکی A Clockwork Orange اثر استنلی کوبریک محصول ۱۹۷۱ تماشاچیان را با صحنه‌های تجاوز و خشونت زیادش شوکه کرد که با گذر زمان کمی از اثرات آن کم شد. سینماروهای زیادی که دکتر استرنجلاو Dr. Strangelove و ۲۰۰۱: ادیسه فضایی ۲۰۰۱: A Space Odyssey را دیده بودند، از دیدن این فیلم وحشت کردند. اما پرتقال کوکی A Clockwork Orange خیلی زود عنوان فیلم کالت را از آن خود کرد و گروه‌های پانک که چند سال بعد ظهور کردند، برخی مدهایشان را از این فیلم گرفتند. پوستر این فیلم نیز برای مدتی روی دیوار اتاق جوانان خودنمایی می‌کرد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:26 | بازدید : 6 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

مرده شریر ۱۹۸۱ The Evil Dead

 

سام ریمی مدت‌ها پیش از ساخت اولین سه‌گانه مرد عنکبوتی Spider-Man و به‌دست آوردن ثروتی هنگفت، یک دانشجوی کالج در ایالت میشیگان بود که ایدهٔ ساخت یک فیلم ترسناک را در سر می‌پروراند. پس از اینکه نام او با ساخت چند فیلم کوتاه سر زبان‌ها افتاد، ریمی درس را رها کرد تا مرده شریر The Evil Dead شاهکاری که مدت‌ها در انتظارش بود را بسازد. این فیلم هیچ شباهتی به فیلم‌های ترسناک آبکی آن دوران نداشت و با وجود هزینه ساخت پایینی که داشت، تماشاچیان زیادی را به خود جذب کرد. مرده شریر The Evil Dead  امتیاز ساخت چندین فیلم دیگر را طرح‌ریزی و ریمی را به یکی از مهم‌ترین کارگردان‌های هالیوود تبدیل کرد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:24 | بازدید : 8 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

شبح بهشت Phantom of the Paradise

 

برایان دی پالما در سال ۱۹۷۴ این فیلم را کارگردانی کرد که به نوعی نسخه راک شبح اپرا Phantom of the Opera بود. داستان فیلم درباره یک تهیه‌کننده موسیقی بانفوذ شیطانی در قالب یک آهنگساز منحرف در پی انتقام است. کالت بودن این فیلم جزئی اما بسیار صادقانه است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:18 | بازدید : 13 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

سریال چرنوبیل «Chernobyl»: تحمیل روایتی ساده از تاریخ در ژانر فاجعه!

 

«چرنوبیل» یک سریال کوتاه پنج‌قسمتی است که توسط شبکه «اچ‌بی‌او» (با همکاری شبکه بریتانیایی «اسکای») ساخته شده است. می‌توان گفت این سریال از «رویکرد شوروی» برای روایت ماجرا استفاده کرده است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:16 | بازدید : 18 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

 

«شیر شاه»: همان داستان قدیمی با تصاویر شیک و امروزی

 

فیلم درباره شاهزاده شیری جوان و شجاع به نام سیمبا می‌باشد که فکر می‎کند خودش باعث مرگ پدرش شده است و به همین منظور از هویت و مسئولیتش به عنوان پادشاه آینده فرار می‎کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:13 | بازدید : 18 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

«روزی روزگاری در هالیوود»؛ اثری هنرمندانه و خلاق از تارانتینو

 

«روزی روزگاری در هالیوود» Once Upon a Timein Hollywoo جدیدترین ساخته کوئنتین تارانتینو با بازی برد پیت و لئوناردو دی‌کاپریو فیلمی هیجان‌انگیز و جذاب که به داستان یک بازیگر تلویزیونی فیلم‌های وسترن و بدلکارش و نحوه درگیری آن‌ها با خانواده منسون در هالیوودِ سال می‌پردازد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 26 تير 1399 ساعت 13:9 | بازدید : 23 | نوشته ‌شده به دست حامد رضایی | ( نظرات )

معرفی فیلم کوتاه «تاسوکی»

 

فیلم کوتاه «تاسوکی» به کارگردانی پوریا پیشوایی در سال 1396 ساخته شده است. «تاسوکی» نام بیابانی مرزی است که در 24 اسفند 1384 کشتار وحشیانه‌ای در آن اتفاق افتاد.

«تاسوکی»، نام فیلمی از پوریا پیشوایی است که ماجرایی تلخ اما واقعی را روایت می‌کند، واقعه‌ای که در یکی از بیابان‌های مرزیِ سرزمینمان اتفاق افتاده است. فیلم با جمله‌‌ای از تاگور، فیلسوف هندی آغاز می‌شود، جمله‌ای امیدبخش که می‌تواند نقشی هدایتگر برای درک بیشتر ماجرا را به بیننده بدهد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد